در مدارس ابتدایی هدف اصلی فعالیت های بدنی و تمرینات ورزشی توسعه الگوهای بنیادی حرکت از قبیل جابه جایی، تعادل، دستکاری کردن، پرتاب کردن و گرفتن اشیا است.
فنلاند
در فنلاند تربیت بدنی برای دانش آموزان ابتدایی فنلاندی اجباری است(پایه ۱-۹). دستورالعمل های تربیت بدنی مهارت ها، دانش و تجربیات پایه را به دانش آموزان ارائه می دهد که اتخاذ سبک زندگی فعال را برای آنها ممکن می سازد.در کلاس های ۱-۴ آموزش تربیت بدنی پایه باید به قابلیت های دانش آموزان و توسعه پتانسیل های فردی بپرذازند(وانگ و همکاران[۱۰۶]،۲۰۰۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳.۶.۲. مشکلات درس تربیت بدنی در مدارس
ورزیدگی جسمی و روحی از دیرباز در اشکال مختلف مورد توجّه اقوام و ملل گوناگون قرار داشته است و یکی از هدف های مهم و قابل توجّه برنامه های تربیتی و نظامی را تربیت بدنی و چگونگی افزایش کارآیی و توانایی جسمی افراد جامعه تشکیل می داده است. بدین منظور جوامع مختلف با برنامه ریزی های صحیح و جامع و آگاهی از مشکلات مربوط به درس تربیت بدنی و استفاده از امکانات طبیعی سعی در رفع آن و افزایش توانایی و کارآیی و قوی ساختن ملّت های خود همت می گمارند.
هدف آموزش و پرورش تربیت همه جانبه فرد از لحاظ جسمانی، ذهنی، عقلی، اخلاقی و احساسی – اجتماعی می باشد. یعنی به تربیت «کل» عنایت دارد و چون تربیت بدنی بخشی از کل فرایند آموزش و پرورش است. بنابراین دارای همان قصد و هدف آموزش و پرورش یعنی رشد و تکامل و تعالی هم دانش آموزان به «نیکوترین وجه» می باشد. بنابراین شناخت این مشکلات می تواند اهمیّت بسزایی داشته باشد.
مشکلات درس تربیت بدنی در مدارس می تواند شامل:
کم بودن ساعت درس تربیت بدنی مدارس
نداشتن مکان یا فضای مطلوب جهت تدریس
عدم آگاهی از اهمیّت و لزوم درس تربیت بدنی در تندرستی و بهداشت روانی دانش آموزان
محدودیت های پوششی برای دختران
نبود امکانات کافی و لازم جهت تدریس
عدم همکاری بعضی مدیران و معاونین مدارس
کم بودن ساعت درس تربیت بدنی:
از نظر علم فیزیولوژی، تمرینی می تواند مثمر ثمر گردد که در هفته سه بار تکرار شود و تداوم داشته باشد. متأسفانه با توجّه به برنامه ریزی های غلط درسی که از گذشته توسط افراد ناکارآمد و غیر متخصص در زمینه تربیت بدنی انجام شده است ما شاهد قرار گرفتن فقط ۲ ساعت (یک زنگ) درس تربیت بدنی در برنامه هفتگی مدارس هستیم. این مسئله در مقطع ابتدایی با بحران بیشتری روبرو می باشد. کلّیه فاکتورهای آمادگی حرکتی از دوران طفولیت و کودکی در انسان پیشرفت می کنند که این پیشرفت باید با هدایت آگاهانه که می تواند در مدارس در پایه های اول تا پنجم توسط معلّمان تربیت بدنی باشد. انجام گیرد. امّا ما شاهد کمبود شدید معلّمان تربیت بدنی در این دوره می باشیم. متأسفانه بارها دیده شده معلّمان درسی کلاس ها که در زنگ تربیت بدنی بچه ها را در کلاس نگه می دارند تا به مرور درس های دیگر به پردازند و با این کار موقعیت تحرّک و نشاط را از بچه ها سلب می کنند. در اینجاست که مدیران مدارس باید معلّمان را ترغیب نمایند تا در زنگ های درس تربیت بدنی با بچه ها به ورزش و بازی های دبستانی بپردازند که البته این لازمه یکسری آموزش های از پیش تعیین شده برای معلّمان می باشد که خوشبختانه اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران در این زمینه قدم های مثبتی برداشته است.
عدم وجود مکان یا فضای مطلوب جهت تدریس:
در میان محدودیت های رایج جهت تدریس درس تربیت بدنی، عدم وجود مکان یا فضای مطلوب جهت تدریس یکی از فاکتورهای اجتناب ناپذیر است. متأسفانه بعضی از مدارس به علّت وسعت کم و یا ناهمگون بودن محیط مدارس جهت ترسیم زمین های ورزشی و یا مشرف بودن با خانه های مسکونی (دررابطه با دختران) کارکرد معلّم تربیت بدنی را محدود می کنند. در این موارد معلّمان سعی می کنند با خرید تجهیزات لازم برای ورزش هایی که به محیط چندانی نیاز ندارند به بازی های دبستانی و مطابق با امکانات روی آورند. بنابراین مدیران محترم باید در این زمینه همکاری لازم را با دبیران تربیت بدنی انجام دهند. (به طور مثال می توان سالن ورزشی که نزدیک به مدرسه هست را برای این درس اختصاص دهند و …)
عدم آگاهی از اهمیّت و لزوم درس تربیت بدنی در تندرستی و بهداشت روانی دانش آموزان:
همگام با دگرگونی های مختلف اجتماعی بالاخص امر تربیت، تحول در تربیت بدنی و فعالیت های ورزشی به دلیل همسویی با تربیت رسمی و نشان دادن جایگاه آن در شکل گیری تربیت عمومی امری الزامی است. از آنجا که تربیت بدنی و ورزش وسیله ای است که از طرف مربیان به عنوان ابزار تربیت، شکل پذیری شخصیت و گسترش کیفیت منش پیشنهاد می شود، متخصصین امر نتیجه گرفته اند که افراد به دلیل درگیری با تجربیات تربیت بدنی و ورزش علایق جدید را کشف و اعتماد و ثبات عاطفی مطلوبی را جهت رشد و تکامل روانی خویش کسب می کنند. امروزه اهمیّت برنامه های اصلاحی و پیشگیری از بروز مشکلات روانی بسیار واضح است. به همین منظور، در برنامه های اصلاحی بسیاری از جوامع، برنامه های علمی برای حل تعارضات درونی و کنترل خشونت ها و ناکامی ها و تعدیل هیجان ها و نهایتاً رسیدن به حد قابل قبول از بهداشت روانی فردی و اجتماعی از اولویت خاصی برخوردار است. در این میان، تأکید ما بر تأثیر بازی و فعالیت های ورزش با توجّه به ویژگی ها، معیارها و انگیزه های رفتاری کودکان و نوجوانان می باشد: چرا که به نظر روانشناسان سال های کودکی و نوجوانی سال های تکوین و پایه گذاری شخصیت انسانهاست. بنابراین، برنامه ریزی اصولی برای انجام بازی ها و اجرای فعالیت های ورزشی و توجّه به مسایل بهداشت روانی کودکان و آینده سازان جامعه اسلامی مان در این برهه از تهاجم فرهنگی، امری ضروری است.
فعالیت های ورزشی در ایجاد رغبت ها و تمایلات و پی بردن به توانایی ها و استعدادها، که از مبانی بهداشت روانی خود به شمار می روند، اثرات سودمندی داشته و بنا به گزارش مشاوران مدارس علاقمندی ها و گرایشات طبیعی به فعالیت های ورزشی و سرگرمی ها به صورت وسیله ای برای شناخت خود و محیط و ابزاری برای ارضای نیازها و پرورش استعدادها و رشد علاقمندی و رهنمونی برای زندگی تحصیلی و شغلی آینده کودکان و نوجوانان به کار برده می شود. ورزش در رشد و پرورش اخلاقی کودکان و نوجوانان نیز تأثیر دارد. منظور از جنبه اخلاقی، جهت دادن به تمایلات و انگیزه های کودک و نوجوانان است تا بتوان از این طریق، او را در مسیر صحیح هدایت قرار داد. کودک و نوجوانان از نظر اخلاقی بی طرف است و بیشتر از جنبه های فطری و غریزی خود متأثّر می شود. اعمال و خواسته های او هم تحت تأثیر نیازهای زیستی و غریزی و بازی قرار دارد به این ترتیب بازی، میدان تمرینی برای ارزش گذاری و جهت گیری تمام رغبت ها و هیجان ها و عواطف و گرایش های فطری کودک است. مهمترین عاملی که انگیزه های کودک را در مسیر رشد صحیح قرار می دهد. گنجاندن ارزش های اخلاقی در بطن بازی ها و ورزش ها و نشاط انگیزه است. این ارزش ها باعث می شوند که کودکان و نوجوانان از بازی لذّت ببرند و برای رسیدن به آن تلاش بکنند. کودکان و نوجوانان در موقعیت لذّت ناشی از بازی و ورزش، با معانی ارزشهای اخلاقی – هماهنگی و ارتباط برقرار می کنند. این ارتباط بین ورزش و لذّت پلی است تا کودک را عادتاً در زندگی فردی معتقد و مقید به اصول اخلاقی بار آورد. تجارب ورزشی، روند تمایلات مثبت و رضایت خاطر افراد را بهبود داده و موجب رشد سجایا و خصایل اخلاقی و موجب اصلاح رفتارهای ناشایست می گردد و افراد را نسبت به خود مهربان، خوش عاطفه و از نظر احساس مسیولیت، احترام به قانون و تلطیف عواطف فردی و اجتماعی و بطور کلّی در حصول به اهداف بهداشت روانی رهنمون می سازد.
محدودیت های پوششی برای دختران
با توجّه به اینکه اکثر مدارس در دل خانه های مسکونی واقعند لذا دختران برای فعالیت های ورزشی ناچارند با پوشش کامل به ورزش بپردازند که این مسئله از نظر بهداشتی مشکلاتی را برای آنها به همراه خواهد داشت. از طرفی چون تهیه لباس و گرمکن ورزشی برای خانواده ها هزینه بردار است لذا مدیران باید در این زمینه رایزنی های کامل را با ادرات انجام دهند تا در تهیه این وسایل خانواده ها را یاری نمایند.
نبود امکانات کافی و لازم جهت تدریس:
برخی مناطق آموزش و پرورش که از نظر امکانات مالی و تجهیزات ورزشی در زمره مناطق محروم قرار می گیرند متأسفانه بودجه ی بسیار کمی را جهت تجهیز مدارس در نظر می گیرند که این بودجه فقط کفاف تهیه بخشی از وسایل ورزشی را می دهد. در اینجا مدیران می توانند از بخش کمک های مردمی استفاده کرده و در جهت تجهیز مدارس به سالن های ورزشی سرپوشیده با توجّه به فضای مدرسه اقدام نمایند. در این میان بهتر آن است که در ابتدای سال تحصیلی، مدیران بخشی از کمک ها و سرانه ی مدارس را به این کار اختصاص دهند.
عدم همکاری برخی معاونین در مدیران مدارس:
کلاس درس باید شرایط لازم و کافی را برای معلّم ایجاد نماید تا معلّم بتواند بدور از فاکتورهای مداخله کننده به تدریس و آموزش بپردازند. حیاط مدرسه هم کلاس درس معلّم تربیت بدنی می باشد که باید قداست این کلاس نیز حفظ شود. بعضاً دیده شده کلاس هایی که معلّم نداشته اند توسط معاونین یا مدیر مدرسه راهی حیاط شده که این خود می تواند مخل شرایط تدریس گردد. لذا معاونین محترم باید با درایت و تجربه خود دانش آموزان را سر کلاس مشغول نمایند. تا حضور دانش آموزان در حیاط موجب اختلال در امر آموزش دبیران تربیت بدنی نگردد.
۶.۲. عوامل بازدارنده
در مورد نپرداختن به ورزش علل و عوامل عدیده ای دخیل بوده است. همچنین بحث حمایت از ورزش های پایه همواره در ورزش ایران وجود داشته است لذا در این راه مشکلاتی نیز وجود داشته است. عدم برنامه ریزی مناسب و مشخص ، فقدان امکانات سخت افزاری ، محدودیت بودجه و منابع مالی هیأت های ورزش و نقش تأثیرگذار آنها و همچنین مسائل و مشکلات فراوانشان باشگاه ها و عدم استقبال آنها از این ورزش عدم استقبال رسانه ها و مطبوعات از این ورزش و…….. می باشد. همچنین مشکل فضاها، اماکن و تاسیسات ورزشی، کمبود معلم متخصص، کمبود وسایل و تجهیزات ورزشی، کمبود ساعات درس تربیت بدنی در مدارس نیز از جمله مشکلات موجود در توسعه ورزش های پایه بوده است (مظفری و همکاران، ۱۳۸۸). کوهن و همکاران[۱۰۷](۲۰۰۶) نیز در تحقیقی بر روی دانش آموزان، بعد مسافت خانه تا مدرسه را از عوامل کاهش مشارکت ورزشی آنان عنوان کردند. تحقیقات زیادی در ایران در خصوص موانع مشارکت ورزشی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعات را عموما زنان، دانش آموزان و دانشجویان تشکیل می دادند. نتایج این تحقیقات حاکی از وجود عواملی نظیر نداشتن علاقه و مشکلات فرهنگی اجتماعی با فراوانی بیشتر عوامل مذکور در دختران نسبت به پسران(سلامی،۱۳۸۳)، کمبود وقت، عادت نداشتن و نبود امکانات و همچنین اهمیت دادن بیشتر به تکالیف درسی نسبت به ورزش، بی حوصلگی، اشتغال در خانه، نبودن اماکن مناسب ورزشی، کمبود امکانات در محل زندگی، مشکلات اقتصادی خانواده و مشکلات دوران قاعدگی(موسوی،۱۳۸۰، نادریان جهرمی،۱۳۸۴) است.
در منظری دیگر عوامل بازدارنده به سه دسته زیر تقسیم بندی شده است:
۱- عوامل بازدارنده فردی: عواملی هستند که با حالات روانی فرد سر و کار دارند و بر ارجحیت اوقات فراغت او تاثیر می گذارند، ولی در رابطه بین ارجحیت و مشارکت دخالت ندارند. مانند استرس، افسردگی، اضطراب، تمایلات مذهبی، خویشاوندی و عدم خویشاوندی افرادی که نگرش خود را مطرح می کنند، اولویت های اجتماعی برای شرکت در فعالیت های خاص اوقات فراغت، درک میزان مهارت شخصی، ارزیابی خود فرد از مناسب بودن یا در دسترس بودن یا در دسترس نبودن فعالیت های مختلف اوقات فراغت.
۲- عوامل بازدارنده بین فردی: عوامل بین فردی حاصل کنش های بین فردی یا رابطه بین خصوصیات فردی افراد است که همسران با خود به روابط زناشویی می آورند و در نتیجه بر مشارکت مشترک در فعالیت های اوقات فراغت خاص اثر می گذارند یا موانعی هستند که به عنوان نتیجه ی روابط و تعامل همسران پیش می آیند. موانعی از این نوع ممکن است هم بر ارجحیت و هم بر مشارکت در فعالیت های مشترک اوقات فراغت و همراهی کردن در فعالیت های اوقات فراغت اثر بگذارند.
۳- عوامل بازدارنده ساختاری: عوامل ساختاری به عنوان مداخله گر بین ارجحیت اوقات فراغت و مشارکت عمل می کنند، مانند وضعیت چرخه زندگی خانواده، منابع مالی خانواده، فصل، هوا، برنامه ی زمانی کار، دسترسی به فرصت ها ( و آگاهی از این دسترسی) و نگرش افرادی که در مورد مناسب بودن فعالیت های معینی نظر می دهند(جکسون کرافورد و همکاران)[۱۰۸].
به طور کلی می توان موانع زیر را به عنوان موانع موجود در ورزش پایه بنابر مرور تحقیقات داخلی و خارجی دانست:
موانع اجتماعی و فرهنگی
به آن دسته از موانع گفته می شود که در از منظر دیدگاه جامعه و فرهنگ نسبت به مشارکت در فعالیت های ورزشی، از نظر فرد مانع محسوب می شود. نگرش منفی یا خنثی جامعه در عدم مشارکت می تواند با ایجاد احساس نگرانی و خجالت در فرد، ایجاد مزاحمت، ایجاد دلسردی به دلیل وجود فرهنگ های دارای تفکرات تبعیض جنسیتی، نبود یک الگوی ورزشی موفق و مشوق در جامعه، عدم حمایت رسانه های جمعی از ورزش باعث شود تا فرد از شرکت در فعالیت های ورزشی صرفنظر نماید. از منظر جامعه شناسانه، فرهنگ ورزش یک خرده فرهنگ است که به تسامح فرهنگ ورزش خوانده می شود. این فرهنگ شامل باورها، ارزشها، هنجارها، عادات و ساخته های انسان اجتماعی، مربوط به ورزش است. خرده فرهنگ ها با فرهنگ جامعه در تعامل اند از این رو فرهنگ ورزش هم از فرهنگ جامعه اثر می پذیرد و هم بر آن اثر میگذارد. در صورتی که تربیت بدنی و ورزش در جامعه معمول و مقبول باشد، کودک از آغاز تولد با عادت به ورزش پرورش می یابد. در واقع فرهنگ ورزش از طریق جامعه پذیری در خانواده در میان نسل نو ریشه می یابد، در مرحله دوم افراد از گروه همگنان تأثیر می پذیرند. توسعه فرهنگ ورزش پیچیدگی موضوعی ناشی از میان رشت های بودن و نیز دخالت عوامل انسانی و اجتماعی در آن است. از این رو مباحث عدیده ای تحت عنوان فرهنگ ورزش مطرح می شود. در نتیجه نظریه پردازی در زمینه فرهنگ ورزش، کاری گسترده است. به عنوان مثال رسانه های ورزشی یکی از مؤثرترین مؤلفه های توسعه فرهنگ ورزش در جوامع توسعه یافته است و تأثیر عمده بر باورها، ارزشها، هنجارها و کارکردهای ورزشی افراد و گروه های جامعه دارند(سازمان تربیت بدنی،۱۳۸۲).
موانع ساختاری
مربوط به زیر ساخت ها و زیر بنای ورزش و فضاهای ورزشی می باشد. موانعی که می تواند در این بخش مشخص کرد، نبود امکانات و تاسیسات و تجهیزات ورزشی ایمن و استاندارد، در دسترس نبودن امکانات و تجهیزات ورزشی، در دسترس نبودن وسایل حمل و نقل و اتلاف وقت، همچنین عدم تخصیص بودجه و سرمایه کافی در امر حفظ و توسعه اماکن و تاسیسات ورزشی می باشد. در صورت عدم وجود زیر ساخت های مناسب تاسیساتی و حمل و نقلی فرد و یا دانش آموز حتی با وجود علاقه به علت دسترسی نداشتن به خدمات یا به طور کل از شرکت منصرف خواهد شد و یا به علت اتلاف زمان دچار مشکلاتی مانند کمبود وقت و تحلیل انرژی می گردد. با توجه به پژوهش انجام شده و بررسی عملکرد تربیت بدنی و ورزش در چهار برنامه توسعه، بدلیل عدم تبیین اهداف و استرتژیک متناسب با سند چشم انداز قانون اساسی، برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با مشکلات و تنگناهها عدیده در بخش منابع انسانی، مالی، ساختار تشکیلاتی، نظام مدیریت و برنامه ریزی روبرو است. بررسی نتایج تحقیق نشان می دهد که یکی از مشکلات، به واسطه کمبود اماکن ورزشی می باشد. آمار سازمان تربیت بدنی بیان کننده آن است که فضاهای ورزشی، تکافوی جمعیت استفاده کننده را نمی دهد .آمار نشان می دهد سرانه فضای ورزشی برای استان تهران ۱۶/۰ مترمربع است که۳۲ درصد کل ورزشکاران ورزش همگانی را به خود اختصاص می دهد. از نظر مساحت فضاهای ورزشی نیز سرانه فضاهای ورزشی کشور ۴۸/۰ متر مربع است که نسبت به استانداردهای جهانی(۳مترمربع) رقم بسیار ناچیزی است. در صورتی که کمبود فضاهای ورزشی به مرور زمان رفع شود می توان تعداد بیشتری از افراد و یا دانش آموزان را به سوی ورزش سوق داد(آفرینش خاکی،۱۳۸۴).
موانع خانوادگی
فرد به عنوان عضوی از یک خانواده مسئولیت ها و تاثیراتی را پذیرا خواهد بود. مثلا محدودیت خانوادگی به فرزندان اجازه نمی دهد در زمان های خاصی از شبانه روز به اماکن ورزشی و یا مدارس مراجعه نمایند. یا در صورت عدم توانایی مالی خانواده یا خود، فرد توانایی تامین هزینه های شرکت در فعالیت های ورزشی را ندارد. یکی دیگر از موانعی که می تواند جزء این دسته باشد، نداشتن همراه یا مشوق در شرکت در این گونه فعالیت هاست. تحقیقات بسیاری نشان داده داشتن همراه و مشوق در پرداختن به ورزش و فعالیت های ورزشی می تواند بسیار موثر باشد. در این تحقیق نیز نداشتن همراه به عنوان یکی از موانع شرکت در فعالیت های ورزشی لحاظ شده. مسئولیت های خانوادگی و شغلی نیز می تواند مانع مشارکت باشد، بدین معنی که مسئولیت های شغلی فرد و عدم همراهی محل خدمت یا وظایف خانه داری از قبیل نگه داری از فرزندان یا افراد بیمار و مسن در منزل مانعی بر سر راه مشارکت ورزشی دانش آموزان در مدارس و یا کلاس های فوق برنامه ورزشی در مدارس باشد.
موانع جسمانی_روانی
مشکلات جسمانی- حرکتی، معلولیت ها و ممنوعیت ها پزشکی می توانند مانع حضور فرد در فعالیت های ورزشی دانش آموزان باشند. بدین معنی که زمانی که دانش آموز دارای مشکلات جسمانی باشد، شرایط برای حضور وی در فعالیت های ورزشی ویژ ه خواهد بود و نیاز به امکانات و خدمات خاص مشکلات جسمانی_حرکتی وجود خواهد داشت.
موانع انگیزشی
برخی از دانش آموزان به دلیل مسائل و مشکلات درونی از قبیل ترس ها و نگرانی ها، بی انگیزگی، خجالت و نداشتن اعتماد به نفس لازم از حضور در فعالیت های ورزشی مدارس امتناع می ورزند. این موانع درونی بوده و مربوط به خود فرد می باشد. از مشکل ترین و در عین حال اساسی ترین موضوع در مشارکت ورزشی، بهبود و توسعه ابزارهای انگیزشی است. مربیان و مدیران و معلمان ورزشی برخی از برنامه های انگیزشی را با هدف استمرار مشارکت و بهبود عملکرد ورزشی انجام می دهند. اما، تدوین الگوی کاربردی از انگیزش برای مشارکت ورزش و استمرار آن به شناخت انگیزه ها و پیش فرض های افراد برای مشارکت ورزشی نیتز دارد. انگیزه های دانش آموزان برای شرکت در برنامه های ورزشی، به عامل مهمی چون وضعیت اقتصادی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، خاستگاه فرهنگی و نگرش خانوادگی، نیازهای شخصی، آموزش و تبلیغات ارتباط دارد. البته میزان تاثیر هر یک از این عوامل بر چگونگی یا افزایش مشارکت متفاوت است. در نوجوانان انگیزه های درونی برای مشارکت ورزشی بسیار قوی است.
موانع زمانی
زمان عامل مهم و تعیین کننده ای در میزان اوقات فراغت فرد می باشد. در صورتی که برنامه ریزی صحیح وجود نداشته باشد یا مشغله های کاری و درسی و ساعات کلاس ها و یا …. به گونه ای باشد که فرد امکان استفاده از خدمات و تجهیزات و برنامه های تدارک دیده را نداشته باشد، عملکرد این واحد زیر سوال خواهد بود.
موانع مالی
موانع مالی به آن دسته از موانع اطلاق می شود که فرد از لحاظ تامین هزینه های مالی و تجهیزات ورزشی فاقد توانمندی اقتصادی باشد که شامل بالا بودن هزینه خدمات و استفاده از اماکن ورزشی و همچنین عدم توانایی در تهیه تجهیزات و لوازم ورزشی شخصی است.
موانع مدیریتی و برنامه ریزی
موانع مدیریتی و برنامه ریزی در واقع مربوط به بخش مدیریتی بوده و برنامه ریزی و هدف گذاری واحد فوق برنامه تربیت بدنی و یا ورزش در مدارس می باشد. عدم تخصیص بودجه کافی به امر ورزش در برنامه ها، نا مناسب بودن برنامه از لحاظ برنامه و محتوا و همچنین عدم برنامه ریزی صحیح با توجه به خواسته ها و نیازها است. هر سازمان نیازمند به یک نقشه ای است که از طریق آن بتواند جایی را که می خواهد به آنجا برود را علامت بزند و نشان دهد که چطور باید به آنجا برسد (برنامه استراتژیک روتاری[۱۰۹]،۲۰۱۳). برنامه ریزی حتی الامکان تاکید زیادی بر روی ترکیب منافع اجتماعی و فردی، ترکیبی از حال و آینده و توجه به تعامل بین فاکتورهای فیزیکی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی دارد(سیدالحسینی،۲۰۱۱).
موانع تبلیغاتی و اطلاع رسانی
این دسته از موانع مربوط به عدم اطلاع رسانی صحیح و استفاده نکردن از ابزار تبلیغی مناسب برای اطلاع رسانی برنامه ها و همچنین توسعه و گسترش فرهنگ ورزش در بین دانش آموزان است.
۷.۲. ادبیات و پیشینه تحقیق
۱.۷.۲. پیشینه داخلی
خدایی (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان تربیت بدنی و ورزش در مدارس، فواید و پیامد ها نشان داد که ورزش و تربیت بدنی این ظرفیت را دارد که برای پیشرفت در هریک از حیطه های گوناگون اعم از ابعاد بدنی، روش زندگی، عاطفی، اجتماعی و شناختی نقش مهم و متمایزی را ایفا کند. همچنین این قابلیت را دارد که برای رشد مهارت های حرکتی و توانایی های کودکان که پیش نیازهای لازم برای مشارکت در زندگی آینده و فعالیت های بدنی و ورزشی هستند نقش مهم و برجسته ای ایفا کند.
رضوی و همکاران (۱۳۹۱) در تحقیق خود مبنی بر بررسی موانع و چالش های توسعه شنا در ایران نشان دادند که در هر دو گروه عدم وجود برنامه ریزی بلند مدت و عدم حمایت رسانه به ترتیب مهمترین موانع در توسعه شنا می باشند.
سجادی (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان تحلیل عوامل تاثیر گذار در کیفیت بخشی درس تربیت بدنی مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان ورزش شهرستان کاشان انجام داد. نتیجه تحقیق نشان داد که : بر مبنای ۱۰ عامل اثر گذار در کیفیت بخشی درس تربیت بدنی از دیدگاه معلمان ورزش زن و مرد، عوامل تاثیر گذار در کیفیت بخشی درس تربیت بدنی به اولویت عبارت اند از: ۱- ارزشیابی ۲- شیوه تدریس ۳- تخصص معلمان ورزش ۴- برنامه آموزشی ۵- امکانات ۶- محتوای آموزشی ۷- نگرش( مسئولان ،دانش آموزان و معلمان ) ۸- تجربه معلمان ورزش ۹- بودجه ۱۰-اهداف آموزشی.