نظام تعلیم و تربیت هر کشور توسط معلمان آن کشور شکل میگیرد. به تعبیر دیگرمعلمان، کارگزاران اصلی نظام آموزش و پرورش هر جامعه هستند و منشأ تحولات ودگرگونیها به شمار میروند. با کوشش خردمندانه آنان است که اهداف متعالی نظام آموزش و پرورش تحقق می یابد . بنابراین هر اندازه سطح دانش، بینش و توانایی معلمان بیشتر باشد، آن نظام مفیدتر و پویاتر است.حال، با توجه به گستردگی حیطه ی عملکرد و نفوذ آموزش و پرورش، این نهاد میتواند در راستای ترویج رفتارهای سالم ترافیکی، بر سه گروه، به نحو چشمگیری تأثیر بگذارد:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
الف( معلمان و کارکنان مدرسه؛ ب( دانش آموزان؛ ج( خانواده ها.
نقش خانواده در نهادینه کردن فرهنگ ترافیک از همان اوایل کودکی از طریق کارکردهای آموزشی و فرهنگ سازی در پر کردن، فاصله بین شایستگی های موجود با شایستگی های مطلوب بسیار مؤثر است. آموزش ترافیک چنانچه از خردسالی و دوران کودکی در محیط خانواده آغاز شود، بایدهمراه با انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، تقدم مصالح جمع بر فرد و … به کودک آموخته گردد،و اعضای خانواده( والدین) علاوه برگفتار، در رفتار و کردار خود نیز این مطلوبیت ها را به فرزندان باید یاد دهند، تا این آموخته ها تأثیرشگرفی در کردار و رفتار اجتماعی آنان در بزرگسالی از جمله رعایت قوانین ترافیکی بگذارد. درواقع بخشی از شکل گیری شخصیتی کودکانمان در زمینه آموزش های شهروندی، از جمله “رعایت فرهنگ ترافیک” جزء حوزه فعالیت ها و کارکردهای امروزی خانواده در جامعه ایرانی باید باشد، که این مسأله در تعامل با مسائل اجتماعی دیگر حوزه های مدیریت شهری می تواند رابطه داشته باشد. هرچه رفتار و اعمال ترافیکی اعضای خانواده به کودکانمان و دانش آموزانمان با هنجارهای قانونی نوشته شده( آئین نامه) منطبق و نزدیک تر باشد، رفتار مذکور بهنجارتر و یادگیری آن سریع تر خواهد بود.. آموزش فرهنگ ترافیک به کودکان، که گاه از سوی پلیس، مدرسه و سایر گروه های اجتماعی تدارک دیده می شود، بدون هماهنگی و اتفاق نظر با خانواده، بی تأثیر خواهد بود. آموزش های مستقیم و غیر مستقیم که ترکیبی از نقش های آموزشی، کنترلی و پشتیبانی از سوی خانواده ممکن است باشد، در اجتماعی کردن کودکان به رعایت فرهنگ ترافیک بسیار اثر گذار است.در خانواده باید شرایطی فراهم کرد که کودکانمان و دانش آموزان مان در خصوص هنجارهای ترافیکی به تعمق و تفکر بپردازند؛ و اهمیت هریک از اجزای فرهنگ مذکور را در یابند، وحتی باید در شرایطی این سنین قرار گیرند که خود کار را بر عهده گیرند. (شربتیان ، ۱۳۸۹: ۷ )
۱۰-۵-۱-۱۵-۲–راه کارهای عملی آموزش رفتارهای سالم ترافیکی:
۱-۱۰-۵-۱-۱۵-۲–معرفی الگوهای مناسب: تربیت الگویی از جمله شیوه های مؤثر تربیتی است.در این شیوه به دو طریق میتوان بر مخاطب تأثیر گذاشت: اول این که؛ مربیان ومعلمان خود باید الگوی شایسته و مناسبی برای نوجوانان و جوانان باشند؛ و دوم الگوهای سازندهای را به آنان معرفی نماینداعمال و رفتار والدین، معلمان و مربیان زیر ذرّه بین نگاه متعلمان و متربیان است وتأثیری عمیق و شگرف بر جای میگذارد. آنها قبل از این که بخواهند پیام و گفتارمعلم یا مربی را بشنوند، چشم بر عمل و رفتار آنان دارند و هرچه مشاهده کنند، همان را میپذیرند.) موگهی ،عبدالرحیم۱۳۹۰: ۳۸)
۲-۱۰-۵-۱-۱۵-۲–آموزش از راه الگوسازی: یکی از ویژگیهای مهم اجتماعی در دوره ا ست. در این دوره تبعیت از قواعد و مقررات » تقلید از نمونه ها و سرمشقها « نوجوانی اخلاقی و اجتماعی که در دوره دبستان معمول است، جای خود را به تقلید ازنمونه ها و سرمشقهای زندگی میدهد و شخصیت ناپایدار نوجوان بیشتر از اشخاص نمایشی بهره مند میگردد . (شرفی ،محمد رضا، ۱۳۶۱ : ۱۵۸)
۳-۱۰-۵-۱-۱۵-۲–توسعه ی همکاریهای بین بخشی: ارتباط و تعامل سازنده نیروی انتظامی به ویژه معاونت راهنمایی و رانندگی با آموزش و پرورش میتواند تأثیر بسزایی درافزایش آگاهی دانش آموزان و خانواده های آنان از ترافیک و مؤلفه های مرتبط با آن برجای بگذارد. به عنوان مثال اجرای طرح همیار پلیس نمونهای موفق از این همکاری است. در حوزه ی آموزش نیز اقدامات مشترک مانند تهیۀ بسته های آموزشی درقالب cd ، بروشور و فیلمهای مرتبط با ترافیک میتواند نتیجه ی مطلوبی در پی داشته باشد. (فردوسی ،طیبه،۱۳۸۹: ۱۵۵)
۴-۱۰-۵-۱-۱۵-۲—استفاده از متخصصان خارج از مدرسه: هرگز انتظار نمیرود که معلمان درهمه ی زمینه ها دارای اطلاعات و تخصص لازم باشند، اما دلیلی هم وجود ندارد که بسیاری از مطالب با اهمیت و ضروری به دانش آموزان آموزش داده نشود، این امر به ویژه در مسایل مربوط به حوزه ی ترافیک صادق است. بر این اساس گاهی اوقات ضرورت ایجاب میکند که از یک فرد متخصص خارج از مدرسه دعوت شود تا پیامهاو اطلاعاتی در اختیار دانش آموزان قرار دهد. این کار غالباً بر امر آموزش و دیدگاه های دانش آموزان اثرات مثبتی خواهد داشت. (فردوسی ،طیبه،۱۳۸۹: ۱۵۵)
۵-۱۰-۵-۱-۱۵-۲– آموزش به رانندگان جدید از طریق آموزشگاه های رانندگی
از سال ۱۳۸۴ با راه اندازی آموزشگاه های رانندگی در کشور ، آموزش علمی و عملی رانندگان اجباری گردید . و کلیه متقاضیان گواهینامه بایستی در کلاسهای اموزشی شرکت نمایند . اموزش مقررات راهنمایی و رانندگی ، آشنایی با علائم و تجهیزات ترافیکی ، قواعد رانندگی و سایر موارد مورد نیاز رانندگان در این کلاسها آموزش داده می شود . اما با وجود این اموزشها علت افزایش حوادث رانندگی در چیست ؟ امار های ثبت شده در تصادفات شهرستان دماوند نشان می دهد تعداد ۵۴ نفر از کسانی که در ۱۷۰ فقره تصادفات عابرین نقش داشته اند دارای گواهینامه رانندگی ب-۱ و جدید الصدور بوده اند . یعنی یک سوم از کل تصادفات عابرین به این رانندگان اختصاص یافته است . پس بنابراین آموزش به رانندگان جدید در حد قابل قبول نبوده و عدم توجه اینگونه رانندگان را در عدم آموزش صحیح ، متون مناسب آموزشی ، شیوه صحیح در آموزش رانندگی و مسئولیت پذیری راننده می توان جستجو کرد . لذا با این تفاسیر اهمیت آموزش رانندگان جدید بر همگان آشکار است . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۶-۱۰-۵-۱-۱۵-۲— بررسی وضعیت رانندگان از نظر اموزش :
ریسک پذیری رانندگان: راننده وسیله نقلیه در زمان انجام تخلف ابتدا به طور لحظه ای با در نظر گرفتن منافع حاصل از انجام تخلف، نسبت به انجام این موضوع اقدام می نماید که فارغ از تبعات انجام تخلف مرتکب رفتاری غیرمعمول در جامعه می شود. خودنمایی: براساس آمارها ۳۱ درصد تلفات حوادث رانندگی در سن جوانی ۱۸ تا ۲۹ سالگی می باشد و به این دلیل است که اکثر رانندگان جوان برای جلب توجه در سطح جاده و معابر شهری اقدام به رانندگی غیرعادی می نمایند. این قبیل رانندگان اقدام به برخی حرکات نمایشی و تخلفات رانندگی می پردازند که هم خود و هم دیگران را در معرض خطر قرار می دهند. بی اطلاعی راننده: گاهی رانندگانی وجود دارند که به علت کمبود اطلاعات و ناآگاهی اقدام به انجام تخلفاتی می نمایند که خود از عواقب آن بی اطلاع هستند. در این بحث، رسانه ها و جراید و بالا بردن سطح فرهنگ نقش بسزایی دارد. عوامل روحی: عوامل روحی فرد را می توان به خشم و عصبانیت، استرس، هیجان، اضطراب و … نام برد به طوریکه راننده در حالت خشم و اضطراب به راحتی تمرکز خود را از دست داده و مرتکب تخلف می شود. در این مورد رفتار راننده از حالت طبیعی خارج شده و دیگر برخود تسلط ندارد بنابراین تخلفی را انجام داده و مهمتر ازآن تصادفی را رقم می زند. رانندگانی که از آموزش بیشتری برخوردار هستند کمتر تخلف کرده وتصادفات انها نیز کمتر بوده است . همچنین مهارت در رانندگی انها باعث شده از وقوع خیلی از تصادفات پیش آمده جلوگیری نمایند . آموزش به رانندگان از اهمیت بالایی برخوردار است و بایستی قوانین راهنمایی و رانندگی با توجه تغییرات که به وجود می اید به انان گوشزد شود .تا در کاهش تصادفات موثر واقع شود . در شهرستان دماوند از طریق پلیس راهور آموزش به رانندگان وسایل نقلیه عمومی انجام گرفته وتاثیرنسبی در کاهش تصادفات داشته،اما با توجه به عدم استقبال حداکثری رانندگان در حد مطلوب اموزشها انجام نگرفته و همین این امر در روند تصادفات وافزایش انها نقش داشته است . در فرم کام تصادفات قریب ۸۰درصد از رانندگان در علل اولیه لزوم آموزش عنوان گردیده است و بیست در صد باقی مانده عدم احساس مسئولیت راننده ذکر شده که نقش آموزش رانندگان به خوبی آشکار است .
۶-۱-۱۵-۲- بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظر روشنایی معابر :
بنابراین ایمنی عابران پیاده مقوله ای است که بایستی در کنار خدمات حمل و نقل و ترافیک مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. یکی از مسائلی که در جلوگیری از بروز تصادفات خودرویی با تصادفات پیاده سهم به سزایی دارد تامین روشنایی معابر خواهد بود که در حال حاضر یکی از اجزای لاینفک هر سیستم حمل و نقل است که به منظور تامین روشنایی و دید کافی رانندگان، تاکید ویژه ای بر طراحی، تامین نگهداری آنها وجود دارد که وجود روشنایی مناسب در شرایط کمبود نور و به خصوص شب ها می تواند موجبات ارتقای ایمنی مسیر را فراهم آورد که نیاز برای روشنایی معابر بیشتر در محیط شهری اهمیت پیدا می کند. روشنایی معابر درون شهری باعث عملکرد ایمن تر ترافیک در خیابان خواهد شد و محیط ایمنی را برای رفت و آمد عابران پیاده فراهم خواهد کرد. از دیگر مزایای روشنایی معابر درون شهری می توان به استفاده بیشتر از نواحی تجاری در هنگام شب و افزایش امنیت ترافیکی را برای کاربران راه در محدوده این مراکز دانست و در نتیجه هدف اصلی روشنایی راه را می توان تامین دید مناسب برای کاربران متفاوت راه قلمداد کرد .وجود روشنایی مناسب نه تنها باعث کم شدن خطر تصادف ترافیکی می شود بلکه شدت آن را نیز کاهش می دهد.خیلی از معابر شهری به دلایل مختلف فاقد روشنایی لازم هستند و در شب ها از لحاظ دید برای رانندگان ایجاد مشکل می نمایند . تردد عابرین پیاده در این مکان ها و عدم رویت انها توسط رانندگان موجب تصادف شده ودر خیلی از موارد بعد از تصادف نیز قابل رویت نیستند ومورد بر خورد مجدد قرار می گیرند . آمار تصادفات دماوند نشان میدهد از مجموع تصادفات عابرین پیاده تعداد ۱۰۹ فقره تصادف در روز و تعداد ۶۱ فقره در شب بوقوع پیوسته است .یعنی حدود یک سوم این تصادفات در شب بوده و این امار بالا عدم روشنایی محل تصادف را گوشزد می کند . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۲-۱۵-۲-عوامل درونی :
۱-۲-۱۵-۲–وضعیت عابرین پیاده :( جسمانی ، رنگ لباس ، سن ، جنسیت ،تحصیلات، نوع گواهینامه ، شرایط جوی). در میان سه عامل انسان و راه و وسیله نقلیه که در رانندگی و بروز تصادفات بهعنوان عوامل سهگانه ترافیک شناخته شدهاند، انسان تنها عامل هوشمند است که میتواند از راه و وسیله نقلیه به هر شکلی که باشد بهره بجوید؛ اما در عین حال حدود ۷۰درصد عوامل بروز تصادفات، عامل انسانی است. بنابراین توجه به عامل انسانی و آموزش و بازآموزی و به روز رسانی آموزشها و دانستنیهای آنها در بالا بردن سطح آگاهی و رشد فرهنگ ترافیک جامعه و رانندگان اهمیت بسیاری دارد.رانندگان وسایل نقلیه و عابرین پیاده از عوامل انسانی به شمار می روند که در تصادفات نقش اساسی دارنند . لذا مولفه های مربوط به انها بشرح ذیل مورد بررسی قرار می گیرند
۲-۲-۱۵-۲-بررسی وضعیت جسمانی عابرین پیاده :
شرایط فیزیکی مناسب و مطلوب ، هوش سرشار ،سرعت انتقال مناسب در مواقع خطر از ویژگی های جسمانی هر فر د است که می تواند با وجود این خصوصیات در حوادث ترافیکی قدرت عکس العمل موثر داشته وکمتر دچار صدمات گردد . اما وجود نقص جسمانی مانند بینایی ،شنوائی ، درک و شعور ، عدم هماهنگی اعضای بدن، قد ووزن مناسب، نقص دست و پا در عابرین می تواند فرد را در مقابل تصادفات ناتوان کند و قدرت جلو گیری از صدمات را از او بگیرد .در بین عابرین پیاده افرادی هستند که از توان جسمانی مناسبی برخوردار نبوده و بعلت نقص در سیستم بدن خود قادر به استفاده از بعضی از تجهیزات مانند پل های غیر مکانیزه نیستند و به ناچار از عرض خیابان استفاده می نمایند . ویا در هنگام پیاده روی از اجسام کمکی، کمک می گیرند . اینگونه افراد به دلیل ناتوانی جسمانی قدرت عکس العمل در مقابل خطرات رانندگی نداشته و اکثر ا قربانیان حوادث ترافیکی هستند . در تصادفات به وقوع پیوسته در شهرستان دماوند برابرکروکی های ترسیمی تعداد ۵ مورد از تصادفات مربوط به افرادی بوده که دچار نقص جسمانی بوده و ناتوانی جسمانی انها باعث بروز حادثه گردیده است. پس می توان نتیجه گرفت وضعیت جسمانی افراد تاثیر زیادی در حوادث ترافیکی دارد .
۳-۲-۱۵-۲– بررسی وضعیت جسمانی رانندگان :
از مهمترین مولفه های رانندگی ، داشتن اعضای سالم است . اگرچه خیلی از افراد با وجود داشتن نقص دستها ویا پاها امکان رانندگی برای انها فراهم گردیده است . ولی به دلیل عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه ناشی از نقص جسمانی در زمان مواجه با خطر مو جبات تصادف را فراهم می نمایند . وضعیت جسمانی رانندگان از نظر جسمانی، نقص جسمانی، خصوصیات فنی ،خصوصیات اخلاقی و اختلالات بینایی ،اختلالات شنوایی ،اختلالات تنفسی ، اختلالات نورولوژیکی ( مغز و اعصاب ) ،اختلالات حرکتی اندامهای فوقانی و تحتانی ، اختلالات عصبی ، عضلانی ، اختلالات قلبی و عروقی ، اختلالات ناشی از مصرف دارو و اختلالات روحی و روانی ( اعصاب و روان ) همگی از جمله عواملی هستند که قابل بررسی و در افزایش تصادفات نقش دارنند. تعدادی از تصادفات بین وسایل نقلیه و عابرین در ساعات شب به وقوع می پیوند . تاریکی محل و عدم رویت عابر زمینه ساز تصادف می گردد . و این عدم دید راننده را می توان در پوشش و رنگ لباس عابرین جستجو کرد . رنگ های تاثیر گذار در قابلیت دید به دو دسته تیره و روشن تقسیم می گردنند. لباس هایی با رنگ تیره که عابرین بر تن می نمایند کمتر قابل دیدن هستند و بیشتر در معرض خطر قرار دارنند .اما کسانی که لباس سفید بر تن دارند بوسیله باز تاب نور لباس از روشنایی کافی بر خوردار بوده و رانندگان به خوبی در نقاط تاریک آنها را رویت می نمایند . که این روش تاثیر بسیار زیادی در کاهش تصادفات عابرین پیاده دارد . در شهرستان دماوند از تعداد ۱۷۰تصادف عابرین پیاده که بوقوع پیوسته برابر اطلاعات بدست آمده در کروکی های ترسیم شده تعداد ۸۰ نفر لباس تیره و ۵۰ نفر لباس روشن بر تن داشته و مابقی بصورت نامعلوم ثبت شده است . با توجه به افزایش پوشش رنگ لباس تیره در بین عابرین تاثیر ان به خوبی مشخص است . ( آمار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۱،۱۳۹۲)
۴-۲-۱۵-۲-بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظر سن :عابرین کم سن و یاافراد با کهولت سن بالا بیشتر در معرض خطر تصادف قرار دارند . زیرا این افراد از قدرت تحرک کمتری برخوردار هستند . و یا در کودکان بعلت بازیگوشی در خیابان و توجه به اطراف خود ویا دویدن از عرض خیابان و عبور از بین وسایل نقلیه ، بیش از سنین دیگر در معرض خطر هستند . به استناد مندرجات کروکی های ترسیمی راهور دماوند از ۱۰سالگی تا ۳۰ سالگی و ۵۰تا ۷۰سالگی بیشترین سن عابرین پیاده ای بوده که تصادف نموده اند . با این وجود و بر اساس این امار کودکان و افراد جوان و افراد پیر بیشتر در معرض تصادف هستند . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۵-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر سن انها :
رانندگان جوان به دلیل ریسک پذیری بالا و قضاوت خوش بینانه و افراط در توانایی رانندگی خود،درجه بالاتری از خطر در حین رانندگی را می پذیرند. بنابراین بیشتر در معرض خطر تصادف هستند و خطاهای بیشتری درحین رانندگی مرتکب می شوند . رانندگان جوان زیر ۲۰ سال در مقایسه با رانندگان مسن تر ،توانایی کمتری در ارزیابی خطرهای حین رانندگی دارند و رانندگی پرخطردر آنها بیشتر بوده است از طرفی مطالعه دیگری نشان داده که در سنین بالاتر کاهش توانایی شناختی یا نقص بینایی رخ میدهد که زمان مورد نیاز برای واکنش را افزایش میدهد در نتیجه این مشکل امکان بروز تصادف برای افراد مسن بیشتر میشود . همچنین زنان جوان،ایمن تر از مردان جوان رانندگی می کنند، با بررسی بعمل امده از اطلاعات کروکی های ترسیمی پلیس راهور دماوند ۷۹نفر از رانندگان که با عابرین پیاده تصادف کرده اند دارای سن ۲۰تا۳۰ سال دارنند و ۷۵نفر سن ۳۰تا۵۰ سال سن دارند . در نتیجه بیشترین تصادفات به وقوع پیوسته دربین جوانان و میانسالان بوده است. ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۶-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظر جنسیت :
با توجه به ساختار بدنی زنان و مردان و قدرت تحرک انها در مقابله با خطرات ، وهمچنین نوع پوشش آنها در هنگام تردد در معابر و محدودیت انها ، به نظر میرسد مردان بیشتر در معرض تصادف قرار دارند. با بررسی کروکی های تصادفات عابرین شهرستان دماوند از مجموع ۱۷۰فقر ه تصادف به بوقوع پیوسته از نظر جسیت تعداد ۱۰۸ نفر مرد و تعداد ۶۲ نفر زن بوده اند . می توان نتیجه گرفت که مردان بیشتر با توجه وضعیت های خاص در این شهرستان با خطر تصادف مواجه هستند . (امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۷-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر جنسیت آنها :
در رابطه با پژوهش هایی که در داخل کشور در مورد تفاوت های جنسیتی در تصادفات رانندگی و رابطه جنسیت باتصادفات رانندگی صورت گرفته است نتایج متناقضی به دست آمده است به طوری که بعضی از پژوهش ها از عدم رابطه و بعضی دیگر نشان می دهند که نرخ تصادفات رانندگی در مردان بالاتر است. بعضی از پژوهش ها عنوان کرده اند که الگوی تصادفات و رانندگی در مردان و زنان متفاوت است. در بعضی از پژوهش ها عنوان شده که مردان دو برابر بیشتر از زنان در هر سال تصادف دارندو سه برابر بیشتر بعد از نوشیدن الکل تمایل به رانندگی دارند،کمتر کمربند می بندند و بیشتر رانندگان عصبانی را مردان تشکیل می دهند. در عوض زنان بیشتر به علت اختلال در ادراک فضایی و موقعیت یابی تصادف می کنند و در کل اعتماد به نفس رانندگی انها پایین است. ( طهماسبی ،جوادی ،۱۳۹۱ :۲) بررسی تصادف، نشان می دهد نرخ تصادف درهر دو جنس زیاد است، اما الگوی تصادفات رانندگان زن و مرد با یکدیگر متفاوت است. و هم چنین مردان و زنان در عدم رعایت فاصله مناسب با خودروی جلویی و نیز عدم رعایت سرعت مجاز مشابه هم هستند و تفاوت مهمی با یکدیگر ندارند. اما در حوزه مورد مطالعه قریب ۱۲۵نفر از رانندگانی که تصادف نموده اند مرد هستند و تعداد۴۵ نفر از انها زن هستند .پس بیشترین امارتصادفات عابرین پیاده و وسیله نقلیه مربوط به مردان است
۸-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظرتحصیلات :
با توجه به اینکه هرچه میزان تحصیلات فرد بالاتر باشد از اندوخته علمی و آموزش های بهتری برخور دار است . و از قوانین راهنمایی و رانندگی درک عمیق تری دارد .و تبعیت وی از قوانین بهتر است .در نتیجه خود را مقید به به عبور از مکانهای امن می نماید که همین امر باعث کاهش تصادف می گردد.
۹-۲-۱۵-۲-بررسی وضعیت رانندگان از نظرتحصیلات :
میزان تحصیلات رانندگان با وقوع تصادفات وتخلفات رابطه موثری وجود دارد . هر چه میزان سواد وعلم رانندگان بیشتر باشد . انحراف انها به تخلفات رانندگی کمتر در نتیجه رعایت مقررات باعث کاهش تصادفات می گردد . تحقیقات نشان داده افرادی که از مدارک تحصیلی بالاتری برخوردار هستند بیشتر از قوانین تبعیت کرده و تصادفات انان نیز کمتر بوده است .افزایش سطح تحصیلات بر کاهش تخلفات آنها و در نتیجه تصادف موثر است. دارندگان تحصیلات دبیرستانی (دیپلم) بیشترین فراوانی را داشتند .در بررسی کروکی ها از تعداد ۱۷۰فقره تصادف بوقوع پیوسته ۶۰نفر از رانندگان دارای تحصیلات دیپلم و۴۰ نفر مدرک پایین تراز دیپلم داشته اند . و تعداد ۳۰نفر مدرک تحصیلی فوق دیپلم داشته اند . در نتیجه رانندگان با مدرک تحصیلی پایین تر از دیپلم بیشرین امار تصادف را به خود اختصاص داد ه اند که بایستی تو جه خاصی به بحث ارتقا علم و اگاهی رانندگان شود. ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۱۰-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر نوع گواهینامه :
در بررسی کروکی های ترسیمی توسط کارشناسان تصادفات راهور دماوند از مجموع ۱۷۰فقره تصادف به بوقوع پیوسته تعداد ۵۴ نفر دارای گواهینامه ب-۱ بوده اند . که از رانندگانی هستند جدیدا وارد عرصه حمل و نقل شده اند . تعداد ۷۷نفر دارای گواهینامه پایه دوم و تعداد۱۱ نفر پایه یکم که از رانندگان با تجربه کافی در رانندگی هستند ،. همچنین تعداد ۲۸ نفر فاقد گواهینامه رانندگی بوده اند . لذا نتیجه گرفته می شود که بیشترین تصادفات مربوط به رانندگان گواهینامه پایه دوم و ب-۱ می باشد که نشان از ان دارد روند صدور گواهینامه به شکل اساسی انجام نمی گیرد . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند، ۱۳۹۳)
۱۱-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر شرایط جوی :
شرایط جوی نیز از جمله عواملی است که در وقوع تصادفات عابرین پیاده نقش اساسی دارند . در اکثر مواقع ، عابرین در زمان بارندگی ویا لغزنده بودن سطح معابر در حاشیه راه ها و یا در طول خیابان و حتی در سطح سواره رو اقدام به تردد می نمایند که لغزندگی سطح معبر باعث می شود رانندگان قادر به کنترل وسیله نقلیه نشده وبا عابرین برخورد نمایند . اطلاعات مندرج در کروکی ها نشان می دهد تعداد ۱۲۰ فقره از این تصادفات در شرایط جوی نا مساعد بوقوع پیوسته است که به خوبی تاثیر شرایط جوی را مشخص می نماید . با توجه به سرد سیر بودن منطقه دماوند و بارش های نزو لات اسمانی در این شهرستان ، اکثر مواقع بارندگی ها باعث لغزندگی معابر شده ووقوع تصادف افزایش می یابد.لذا تاثیر ان در وقوع حوادث ترافیکی بیش از بیش مشهود است .
۱۶-۲-چار چوب نظری تحقیق :
چارچوب نظری از مراحل تعیینکننده روش تحقیق است که بر مبنای نظریات خاص موجود در هر رشتهای، باید به اثبات قواعد منطقی و همبستگی بین پدیده های مورد مطالعه در آن تحقیق پرداخت. : مبانی نظری هدایتگر برای دستیابی به علل وقوع یک پدیده اجتماعی یا مسئله تحقیق است که به کمک آن میتوان واقعیّت یا بخشی از واقعیّت را در مورد آن پدیده کشف کرد تا محقّق به تبیین، تفسیر، تحلیل و تشریح پدیده مورد تحقیق بپردازد. محقّق در چارچوب نظری تحقیق، از طریق روشهای شناختی به درک جزئیات عناصر نظری می پردازد. این استدلال منطقی بین پدیده های مورد تحقیق، همراه با قواعد منطقی به کشف و درک تبیین واقعیت منتهی میگردد .یکی از زیر ساخت های مهم در توسعه اقتصادی شهرها و کشور ها ،سامانه جاده ای و حمل ونقل موثر آن است . بر همین اصل ایمنی و حمل ونقل از جایگاه و یژه ای برخوردار است .(کشفی،شرافتی ،۱۳۹۲: ۵۷) میزان ایمنی راه بر اساس تعداد تصادفات آن است که این تصادفات برایندی از رفتارونقش رانندگان ،عابرین پیاده و وسایل نقلیه و راه و همچنین نقش سازمان هااست . با توجه به افزایش روز افزون تصادفات عابرین پیاده و تحمیل خسارت های جانی و مالی و فشار های روحی و روانی به مردم . شناسایی عواملی که در شکل گیری این تصادفات نقش دارند ضروری به نظر میرسد زیرا شناسایی این عوامل می تواند کمک شایانی به متولیان حمل و نقل نماید تا بتوانند با راهکارهای مناسب ضمن جلو گیری از حوادث ترافیکی ،در جهت کاهش انها نیز اقدام نمایند. لذا با توجه به افزایش تصادفات عابرین پیاده در شهرستان دماوند نیاز است .عوامل شناسایی و نقش موثر هر کدام از انها مشخص شود و پس از اولویت بندی ومیزان تاثیر گذاری انها ،راهکار های اساسی پیشنهادگردد . تا شاید بتوان از تصادفات عابرین پیاده در سطح شهرستان دماوند که روز بروز شاهد افزایش ان هستیم ،جلوگیری کرد ۱-۱۶-۲- اطلاعات در چارچوب نظری :
شهرستان دماوند با وجود دو محور ترانزیتی شمال کشور ،از حجم بالای ترافیک برخوردار است که بواسطه این حجم بالای تردد وعبور وسایل نقلیه سنگین و همچنین فقدان زیر ساخت های حمل ونقل و تجهیزات ترافیکی با امار بالای تصادفات عابرین پیاده مواجه است . وقوع ۱۲۰۰فقره تصادف در مدت زمان ۲سال و امار ۱۷۰فقره از این تصادفات که به عابرین اختصاص یافته با وجود وسعت کم این شهر ،نشان از عدم توجه مسئولین به بحث حمل ونقل و تصادفات دارد دراین تصادفات اکثر عابرین مجروح ویا منجر به فوت انها شده است . کلیه سازمانهای دخیل شناسایی و وظایف انها مشخص شده و در این تحقیق نقش و عملکرد انها مورد ارزیابی قرار می گیرد تامیزان کارایی انها در حوادث ترافیکی مشخص گردد . همچنین بوسیله اطلاعات مندرج در کروکی های ترسیمی وضعیت جسمانی عابرین و رانندگان و وسایل نقلیه و معابر مورد ارزیابی قرار می گیرد .ونتایج حاصله تجزیه وتحلیل و براین اساس میزان نقش هر کدام تعیین می گردد
۲-۱۶-۲-تئوری های نظری :
هالپرین از جمله نظریه پردازانی بود که اعتقاد داشت شبکه حمل و نقل سواره می بایست از پیاده جدا باشد . وی اعتقاد داشت در خیابان های محلی جدید تراز های متفاوتی وجود خواهد داشت ، خودرو ها در تراز همکف ، حمل و نقل تندرو در ترازی پایین تر و عابرین پیاده در بالاترین تراز بر روی پل هایی نزدیک به آسمان و به دور از خطر وسایل نقلیه با سرعت بالا . همچنین وی اشاره به این موضوع دارد که هنگام طراحی برای عابران پیاده که با سرعت های پایین در حرکتند ، محیط با نقاط دید گوناگون و تغییر مکان مداوم در نظر گرفته شود ) Halprin , 1963 (. در جدول) ۱( نظریات ارائه شده توسط نظریه پردازان در مورد اولویت و اهمیت عابر پیاده وگسترش پیاده مداری در طول زمان به صورت خلاصه بیان شده است.
جدول ۱ مقایسه تطبیقی بین نظریات ارائه شده توسط نظریه پردازان در مورد اولویت و اهمیت عابر پیاده و گسترش پیاده مداری
سال ۱۳۳۳ مطرح شدن ایده جداسازی سواره از پیاده توسط اولمستد
سال ۱۹۳۳ پیشنهاد جداسازی مسیر سواره از پیاده در تقاطع های غیر هم سطح توسط اوژن هنارد
سال ۱۹۱۷ نظریه شهر صنعتی و پیشنهاد قرار دادن راهرو در جلو ساختمان ها جهت عبور عابرین پیاده
سال ۱۹۸۳ مامفورد خیابان ها و میدان ها را فضایی انسانی و اتوبان ها را فضای ضد انسانی می داند .
سال ۱۹۳۳ مطرح شدن ایده افزایش گذرگاه های پیاده جهت حل مشکل خودرو ها و استفاده از معیار عابر پیاده جهت مشخص شدن مقیاس شهر توسط اشپرای رگن .
سال ۱۹۳۱ ایده ادراک فضا توسط حرکت عابر در آن توسط گوردون کالن .از نظر جین جیکوبز ارتقای سیمای خیابان به وسیله افزایش حضور عابر پیاده میسرمی باشد.
سال ۱۹۳۸ ایده جداسازی مسیر عابر پیاده و قرار دادن آن در بالانرین تراز توسط هالپرین .
سال ۱۹۳۹ اپلیارد کاهش تعاملات اجتماعی و قابلیت زندگی از نتایج افزایش حجم عبور اتومبیل است