خواست انسان ملاک نهایی
احکام و مقررات بر اساس اراده و مشیت الهی
دموکراسی حاکمیت مردم
فعالیت مردم بر مبنای عقاید و ارزشهای اجتماعی اسلام
خواست و اراده اکثریت مردم
مشیت الهی
حقیقت و فضیلت مستقل از خواست مردم نیست
عقل و وحی دو وسیله شناخت ارزش های الهی
حکومتی دنیوی و این جهانی
سیرتی دینی و الهی
جهان غرب
جهان اسلام
تفسیری دنیوی
سیرتی دینی
سکولار
الهی
با فرهنگ غرب سازگار
بر اساس موازین و ارزش های اسلامی
در خلال درس،حکومت لیبرال دموکراسی این گونه معرفی می شود،حکومتی که انسان ها درآن دارای آزادی مطلق هستند و خواست آن ها مرجع نهایی ارزش ها و آرمان های جامعه است. حکومت دموکراسی ادعا می کند با اراده اکثریت مردم سازمان می یابد و حقیقتی جز خواست مردم نمی شناسد. حکومتی دنیوی که با فرهنگ دنیوی غرب سازگاری دارد و این نوع حکومت بنابر گفته دانشمندان علوم سیاسی در موارد متعدد دچار پارادکس شده است. مثل تناقضی که از نارضایتی مردم نسبت به این نظام سیاسی (که ادعا می کند نماینده اکثریت است)وجود دارد.
نظام سیاسی دیگر جمهوری اسلامی می باشد. جمهوری یعنی به رسمیت شناختن حضور موثر مردم و اسلام یعنی فعالیت مردم بر مبنای ارزشهای اجتماعی اسلام سازمان می یابد،این ارزش ها توسط مشیت خداوند مشخص و به وسیله ی عقل و وحی شناخته می شوند به بیانی دیگرانسان مسئول شناخت آن است. این ارزش ها گرچه ناظر بر مسائل دنیو ی است اما سیرتی الهی دارد.این ارزش ها عبارت اند از :عدالت، آزادی، استقلال، نفی وابستگی، نفی تسلط بیگانگان بر امت اسلامی، امنیت، معرفت و آگاهی به اسرار الهی، نفی پذیرش طاغوت، پذیرش امت و ولایت الهی.
ب. ارزش رابطه ای :
متن ضمن بر شمردن ویژگی های این دونظام تا جایی که توانسته از کلمات و عباراتی استفاده کرده است که در دانش آموزان یک نوع ارزش یابی منفی نسبت به نظام(لیبرال –دموکرات) ایجاد کند و از طرف دیگر حس اعتماد و همبستگی آن ها را برانگیزاند تا صورت بندی نخست(نظام لیبرال –دموکرات) را به نفع صورت بندی بعدی(نظام جمهوری اسلامی) کنار بگذارد. متن تا جای ممکن ازحسن تعبیربرای معرفی نظام جمهوری اسلامی سودجسته است وعکس این حالت رابرای معرفی نظام لیبرال –دموکرات اعمال می کند. برای نمونه به این جمله دقت کنید: «هنگامی که عبارات بعد اجتماعی پیدا می کنند، ارزش بیشتری می یابند».در اینجا و جملات بعدی این عبارت چنین معنایی به ذهن متبادر می شود که ارزش های فردی در مقابل ارزش های جمع گرایانه فاقد اهمیت است و رنگ می بازد اما برای بیان منظور خود از استراتژی اجتناب استفاده می کند.نکته ی دیگری که از مطالعه ی متن مشخص می شود سعی نویسنده برای استفاده از کلمات رسمی است. به گونه ای که به طور یک دست از انتخاب های رسمی تر در عوض گزینه ی کمتر رسمی استفاده شده است. (امت اسلامی به جای مردم اسلام، سازمان پیدا می کند به جای صورت می گیرد ، تعیین نمی شوند به جای به وجود نمی آیند، موظفند به جای باید، مستضعفان و مظلومان به جای نیازمندان). نکته ی حائز اهمیت این است که در هیچ جای متن کلمه ی کمتر رسمی دیده نمی شود. بدین گونه نویسنده خواسته با احترام به خواننده حس همدلی او رابر انگیزاند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پ.ارزش های بیانی :
نویسنده متن به بیان ارزش های خود از طریق طرح های طبقه بندی پرداخته است که نظام های ارزش یابی به حساب می آیند و همچنین طرح های متضادی را با ارزش های بیانی منفی به گفتمان غیر خود که در اینجا نظام لیبرال-دموکرات است نسبت می دهد.ارزش هایی چون عدالت، آزادی، استقلال، نفی وابستگی، نفی تسلط بیگانگان، امنیت، تامین اجتماعی و تکامل عمومی، تلاش برای عمران وآبادانی، عقلانیت، مشورت و مشارکت در امورعمومی، توسعه معرفت و آگاهی نسبت به اسرار و حقایق آفرینش، یاری مستضعفان و مظلومان را به گفتمان خود نسبت می دهد. در حالیکه نظام لیبرال دموکراسی را اینگونه معرفی می کند: «این نظام سیاسی ،حقیقت وفضیلتی را که مستقل از خواست مردم باشد به رسمیت نمی شناسدو حکومتی دنیوی واین جهانی است».«وقتی با مردمی مواجه می شود که ارزش های دیگر، نظیر عدالت را مهمتر از ارزش آزادی می دانند یا حقیقت را به اراده الهی باز می گردانند و از مسئولیت انسان در برابر این حقیقت سخن می گویند، دچار تناقضی می شود که از حل نظری آن عاجز است. برخی از نظریه پردازان لیبرال دموکرات، فردی را که از حدود این نظام سیاسی خارج شود، شایسته ی رای دادن نمی دانند. دانشمندان علوم سیاسی از تناقضی که از نارضایتی مردم نسبت به نظام سیاسی دموکراسی به وجود می آید، با عنوان پارادوکس(تناقض) دموکراسی یاد می کنند».نویسنده با نسبت دادن ارزش ها به گفتمان خود واز طرف دیگر نسبت دادن ضد ارزشها (البته از دیدگاه خود)به گفتمان غیرهدف اقناعی دارد یعنی خواسته به دانش آموزان بقبولاند که نظام لیبرال دموکرات دچار تناقض و پارادوکس است و به بن بست رسیده است و باید کنار گذاشته شود و به جای آن استیلای گفتمان خود را بر جامعه مورد تایید و تاکیدقرار میدهد.
آیا در متن از استعاره استفاده شده است؟
استعاره ای که در این درس وجود دارد در قالب تصویری است که در متن درس دیده می شود تصویر تظاهرات وال استریت مردمی که علیه نظام حاکم بر غرب دست به تظاهرات زده اند و چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کند نوشته ی به نسبت بزرگی است که در دست تظاهر کنندگان است که بر روی آن ۹۹% نوشته شده و به صورت نمادین و استعاری دال مرکزی گفتمان غرب را به چالش می کشد . به بیانی دیگر این ادعای گفتمان غرب که نماینده اکثریت جامعه هستند را به گونه ای به تمسخر می گیرد.
ویژگی های دستوری واجد کدام ارزش های تجربی،رابطه ای وبیانی هستند؟
الف.ارزش های تجربی:
در تمامی جملات به کار رفته در این متن یا کنشگر بسیار کلی و مبهم و یا کنشگر غیر جاندار است و در عین حال در برخی جملات اسم سازی صورت گرفته است که در آن قید زمان و مکان حذف شده است. یعنی نویسنده خواسته از این فرایند ها استفاده ایدئولوژیک کند.«امت اسلامی باید از پذیرش طاغوت و قدرت های غیر الهی خود داری کند و در شکل گیری امامت و ولایت الهی بر اساس موازین و ارزش های اسلامی هوشمند و فعال باشد».«جمهوری اسلامی نوعی نظام سیاسی است که در جهان اسلام مورد توجه امت اسلامی قرار گرفته است. عنوان «جمهوری» در این ترکیب به معنای به رسمیت شناختن حضور موثر مردم در نظام سیاسی است و کلمه «اسلامی» نشان دهنده این است که فعالیت مردم بر مبنای عقاید و ارزش های اجتماعی اسلام سازمان پیدا می کند».در این پاراگراف نویسنده گفتمان و ویژگی خاص گفتمانی خود را نماینده ای از تمامی گروه های اسلامی «نه یک گروه خاص» معرفی کند.علاوه برآن در این جملات نویسنده خواسته با عبارات کلی و انتزاعی از باز کردن موضوع ودادن توضیح خودداری کندوبدین ترتیب مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و آن ها را به سمت گفتمان خود ترغیب کند.
ب.ارزش های رابطه ای :
جملات چه به صورت امری و چه به صورت خبری و ارائه دهنده اطلاعات و یا پرسشی باشند می توانند از موضع اقتدار باشند در این متن، نویسنده در جاهای مختلف از ارزش های رابطه ای استفاده کرده است به بیانی دیگر او از جایگاه اقتدار به عنوان ارائه دهنده اطلاعات خود را در مقابل گیرنده اطلاعات ِرام و مطیع می پندارد. به عنوان نمونه :«در عقاید اسلامی احکام و مقررات با خواست مردم، انبیا و اولیای الهی تعیین نمی شوند بلکه با اراده و مشیت خداوند شکل می گیرند. در این دیدگاه عقل و وحی دو وسیله شناخت ارزش های الهی و احکام و مقررات اجتماعی هستند و انسان ها مسئولیت شناخت و اجرای آن ها را بر عهده دارند».نویسنده در جاهای مختلف متن به طور انبوه از وجهیت رابطه ای استفاده کرده است. نکته قابل توجه این است که زمانی به توضیح ویژگی گفتمان خود می پردازد به هیچ عنوان از افعال کمکی احتمال داشتن، ممکن بودن و یا محدود کردن با قید زمان و مکان استفاده نمی کند در عوض در جا های مختلف از فعل کمکی بایستن و غیره استفاده کرده است: «مسلمانان موظفند همه مستضعفان و مظلومان را یاری کنند».«امت اسلامی باید از پذیرش طاغوت و قدرت های غیر الهی خودداری کند و در شکل گیری امامت و ولایت الهی بر اساس موازین و ارزش های اسلامی هوشمند و فعال باشد».این دقیقا ادعا های اقتدار ضمنی و شبکه های قدرت ضمنی است که وجهیت رابطه ای را به کانون مبارزه گفتمانی تبدیل می کند.اما از طرف دیگر عکس این حالت را در معرفی ویژگی های گفتمان غیر خود به کار می برد:«لیبرال دموکراسی نوعی نظام سیاسی است که ادعا می کند با خواست واراده اکثریت مردم سازمان می یابد».در پاراگراف بعدی آن را با قید مکان غرب محدود می کند.«این نظام سیاسی با فرهنگ جهان غرب که رویکردی دنیوی به عالم هستی دارد و شناخت علمی ارزش های اجتماعی را انکار می کند سازگار است».