۲۰
انار
۳
۱
گرمگ
۲
۱
سیر
۲
۱
جمع کل
۱۲۳۷
۸۹
۲-۲-۳۳- اعتقادات رایج
اعتقاد دارند که چشم زخم یا شور چشمی قدرتی دارد که می تواند بسیاری از کارها را از حالت عادی خارج کند و برای از بین بردن قدرت آن با ریختن آب دهان بر روی فرد یا شیء مورد نظر از قدرت چشم زخم می کاهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تکان دادن دست خیس از آب باعث کم شدن رزق و روزی می شود.
برای جلوگیری از زوزه کشیدن شغال یا حیوانی دیگر پسر یا دختر اول خانواده دمپائی پای چپ خود را وارونه و پا روی آن می گذارد تا از ترس و شر آنها در امان باشند و همچنین برای باطل کردن سحر و جادو به همین ترتیب کفش چپ خود را از پا بیرون آورده و پا روی آن می گذارد تا اینکه سحر مورد نظر باطل شود.
آب بر روی گربه ریختن و گربه کشتن و به دنبال شغال رفتن را نحس می دانند.
خارج کردن پول از خانه را درشب باعث کم شدن رزق می شود.
خواب دیدن دعوت و بخشش مرده را نحس می پندارند.
روز شنبه و چهارشنبه به عیادت مریض و پرسه نمی روند.
هنگام کفن و دفن مرده اگر دهن او باز بماند، اعتقاد دارند کسی را به دنبال خود می برد.
شنبه و یکشنبه به طرف آفتاب مسافرت نمی کردند.
یکشنبه و جمعه به طرف قبله مسافرت نمی کردند.
سه شنبه و چهارشنبه به طرف شمال مسافرت نمی کردند.
پنج شنبه به طرف جنوب مسافرت نمی کردند(شهمرادی،۱۳۹۰ ،۴۴).
سرکتاب باز کردن (در کتاب باز کردن)
در کتاب باز کردن اصطلاحی است که برای «دعا نویسی» به کار می رود و در قدیم تنی چند در این فن مشهور بودند. آنها دارای کتابی بودند که در آن علت بروز و حدوث بعضی بیماریها و ناراحتی ها و راه معالجه آنها ذکر شده بود و هنر دعا نویس این بود که برای هر بیماری و دردی راه علاج خاصی از کتاب خود بیابد و همچون نسخه ای شفابخش به دست بیمار بدهد.
مثلا اگر کسی به تب شدیدی مبتلا می شد و با داروهای محلی بهبود نمی یافت کسان او به فکر می افتادند که برای بیمار در کتاب را باز کنند شاید از ما بهتران« اصطلاحی که درباره جن و پری و غیره به کار می رود» برای او صدمه ای وارد ساخته و آزاری رسانده باشند. معروفترین کتابی که در این باره وجود دارد کتاب «مجمع الدعوت» یا «جامع الدعوت» است(سیابانی،۱۳۸۲، ۱۱۹-۱۱۸).
در باور مردم منطقه است که اگر در اثنای سخن و صحبت های طرفین، یکی از افراد در جمع حاضر عطسه کند، معمولا عطسه آن، بشارت دهنده یا مایه اقبال و یا برعکس تکذیب کننده و موجب ادبار در موضوع سخن خواهد بود که بر اثر تکرر و تجربه مداوم، عطسه های افراد در چنین مقتضیاتی دسته بندی می شوند. مثلا می گویند عطسه فلانی خوب است و یا اینکه بد است. و به دلیل اعتقادی که داشته اند آن را در زندگی و آینده خود بی تاثیر نمی دانند.
هنگامی که خورشید در هاله زردی از افق قرار گرفت و آرام آرام غروب می کرد، مردم منطقه چراغهای فانوس خود را روشن می نمودند و در درون خانه های خود (اعم از کپری و غیر کپری) قرار می دادند و عقیده داشتند در صورتی چنین کاری را نکنند نحوست و ادبار به خانه های آنها راه پیدا می کند و با توجه به عقیده ای که داشته اند. حساسیت خاصی به این موضوع خرج می نمودند و با اعتنا و اتکا به همین باور کهن ، اکنون که از نیروی برق برخوردارند، در همچو مقطعی از زمان لامپ های خانه هایشان را روشن می نمایند.
البته قابل ذکر است در بعضی از روستاها آرام آرام غبار فراموشی بر چهره این باور کهن دارد می نشیند و تا حدودی کم رنگ شده است.
مردم منطقه بر این باورند که اگر زن باردار با دیدن غذایی و یا چاشنی ای میل به خوردن آن پیدا کند ولی به دلایلی از آن غذا وچاشنی استفاده نکند، چشم بچه اش در درون رحم چپ می شود که اصطلاحا به آن «کانج» می گویند
یکی دیگر از باورهای منطقه این است که اگر زن بارداری دراز کشیده و یا در حال استراحت است اگر اهل خانه و نزدیکانش از سرش بگذرند همه درد و بلاهایش نصیب زن باردار می گردد.
هنگام ماه گرفتگی اگر زن باردار، نقطه ای از بدن خود را بخاراد، دقیقا رنگ همان نقطه از بدن فرزند درون شکمش نسبت به رنگ سایر اعضای بدن متفاوت می شود که اصطلاحا به آن «ماه گرفتگی» می گویند قابل ذکر است اگر پدیده ماه گرفتگی به هر شکل و رنگی که باشد همان رنگ اعم از سیاه، قرمز و یا سفید بر روی پوست بچه دیده می شود.
در باور و عقیده مردم سندرک هست که اگر تار موئی نسبت به بقیه مجموعه موها رها باشد و جدا گردد، میهمان ناخوانده ای سر خواهد رسید و این باور قدیمی به کرات تجربه گردیده است و در چنین موقعیتی اصطلاحا به گویش محلی می گویند «مودم ا راهی» البته بیشتر موی رها شده خانمها مد نظر است.
ظرفی که در آن غذا می خوردند باید بلافاصله بعد از صرف غذا شسته شود وگرنه معتقد بودند که از رزق و روزیشان کاسته می شود.
قند و شیرینی را شب از خانه در نمی آورده اند یا به کسی قرض و بخشش نمی نموده اند مثلا اگر همسایه در صورت ضرورت احتیاج می داشت و تقاضا می نمود، مقداری از نمک از او می گرفتند و در مقابل به او قند یا شیرینی می دادند و معتقد بودند که به این حالت روزی آنها کاسته نخواهد شد.
اگر مگس بی حال و یا لنگ و لوکی در خانه پیدا شود، بر این باورند که مهمانی در راه است.
پیشینیان بر این عقیده بودند که اگر ناف نوزاد پس از تولد بصورت نامتعارف باشد و یا اینکه بیش از اندازه بزرگ یا برجسته باشد. اگر پدر یا دائی نوزاد پس از بازگشت از سفر نسبتا طولانی، انگشت شصت خود را روی ناف نوزاد بگذارند به مرور زمان ناف نوزاد حالت طبیعی خود پیدا می کند.
اگر آبی را که زن باردار نوشیده است، پس مانده آن را کس دیگری بنوشد دچار تنگی نفس می شود.
مردم منطقه بویژه بانوان اینچنین عقیده داشتند و هم اکنون هم حتی عقیده دارند که اگر زن بارداری نان شب مانده و یا غذای شب مانده را مصرف کند، هنگام زایمانش علاوه بر درد معمول در شدید و مضاعفی را متحمل می شود و عمل زایمانش از حد معمول طول می کشد.
قدیما بر این عقیده بوده اند که اگر دختری در هنگام غروب آفتاب موهایش را شانه بزند، عاقبت الامر شوهر پیری نصیبش می شود(دختر جوان را تیری در پهلو به که پیری)(شهمرادی ، ۱۳۹۰ ،۴۵).
چنــان دادن کــه چاره نباشد ز جفت نــه از خــورد و پـوشاک و جای نهفت
«فردوسی»