بند دوم: عدم تحویل کالا و حق اصلاح مورد تعهد در حقوق ایران
در حقوق ایران در عقودی که به موجب آن مالکیت مالی منتقل می شود و جزء عقود رضایی هم محسوب میشوند، به مجرد این که ایجاب و قبول واقع شود مالکیت منتقل می شود. در صورتی که مبیع یا ثمن، عین معین خارجی باشد، ملکیت آن در لحظه پس از تشکیل عقد بلافاصله به طرف دیگر معامله انتقال پیدا میکند[۲۰۰]. ماده ۳۳۹ قانون مدنی در این باره بیان میدارد: «پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن، عقد بیع به ایجاب و قبول واقع می شود …». استثنای وارد بر این قاعده جایی است که موضوع قرارداد قابلیت این انتقال فوری را نداشته باشد؛ چنان که در مبیع کلی تا فرد مورد تملیک از طرف فروشنده تعیین نشود، خریدار نمی تواند بر هیچ چیز در عالم خارج حق عینی پیدا کند[۲۰۱]. طبق ماده ۳۶۷ قانون مدنی، تسلیم عبارت است از دادن مبیع به تصرف مشتری، به گونه ای که وی متمکن از انحاء تصرفات باشد. منظور از تسلیم در حقوق ایران تنها تسلیم مادی به مشتری نیست بلکه مطابق ماده فوق الذکر باید خریدار را متمکن از انحاء تصرفات سازد. البته باید گفت که قاعده ثابتی در چگونگی تسلیم وجود ندارد و در این خصوص بهترین مرجع برای تشخیص این که تسلیم انجام گرفته یا نه عرف است. ماده ۳۶۹ قانون مدنی در این باره میگوید: «تسلیم به اختلاف مبیع به کیفیات مختلفه است و باید به نحوی باشد که عرفاً آن را تسلیم گویند».
همین که بیع واقع شد مالکیت مبیع عین معین به خریدار منتقل می شود و فروشنده متعهد است که آن را به خریدار تحویل دهد. در مبیع کلی نیز فروشنده مکلف است در موعد مقرر مال را تهیه و در اختیار خریدار قرار دهد. هرگاه فروشنده از تسلیم مبیع خودداری کند خریدار می بایست الزام فروشنده به تحویل را از دادگاه بخواهد و نمی تواند به صرف عدم تحویل، قرارداد را فسخ کند. در بیع مال کلی به عنوان قاعده عمومی، متعهد ملزم است مصداق مال کلی را بر اساس اوصاف و شرایط مقرر تهیه نموده و در اختیار متعهدله قرار دهد. ماده ۲۷۹ قانون مدنی در این خصوص بیان میدارد: «در صورتی که مبیع کلی فی الذمه است، متعهد مجبور نیست از فرد اعلای آن ایفا کند، لیکن از فردی هم که عرفاً معیوب محسوب است نمی تواند تسلیم کند». پس هر گاه در هنگام تسلیم مبیع کلی مشخص شود که مصداق انتخابی معیوب است یا وصف مشروط را ندارد، متعهدله میتواند از قبول آن خودداری کند. در چنین وضعیتی اولاً متعهدله میتواند مصداق مناسب دیگری را طلب کند و ثانیاًً متعهد نیز قادر است با تسلیم مصداق دیگر، خود را از بار تعهد رها سازد و متعهدله نیز حق انحلال عقد را ندارد[۲۰۲]. ماده ۳۷۶ قانون مدنی در این باره بیان میدارد: «در صورت تأخیر در تسلیم مبیع یا ثمن، ممتنع اجبار به تسلیم می شود». این حکم به عنوان یک قاعده کلی در خصوص تسلیم یا تحویل در حقوق ایران حکم فرماست. لذا ملاحظه میگردد که در خصوص تحویل مبیع یا کالا، متعهد میتواند علی رغم نقض عهد در تحویل به هنگام کالا، نسبت به جبران این پیمان شکنی اقدام نموده و متعهدله نمی تواند به استناد عدم اجرای اولیه، قرارداد را فسخ نماید. این نکته نیز قابل ذکر است که دلیل متعهد برای عدم تحویل کالا اهمیتی ندارد، لذا حق اجرای دوباره قرارداد همچنان محفوظ است.
با توضیحاتی که در خصوص ضمانت اجراهای عدم تسلیم کالا در حقوق ایران ارائه شد، معلوم است که در حقوق ایران، قانونگذار در خصوص تعهد به مطابقت کالا و تعهد به تحویل کالا تفکیک قائل شده و حکم هر یک را به صورت جداگانه بیان نموده است. هر چند همان گونه که بیان شد، در حقوق ایران از عدم مطابقت کالا با قرارداد سخنی به میان نیامده است و هر ایرادی که در اجرای قرارداد راجع به مال معین یا کلی ظاهر گردد مشمول عنوان و احکام خاص خود است.
فصل سوم: آثار اجرای حق متعهد قرارداد به اصلاح مورد تعهد
در این فصل به بیان نحوه اجرای حق متعهد به اصلاح مورد تعهد خواهیم پرداخت. همان طور که خواهیم دید، متعهدله در طول مهلت اضافی نمی تواند اقدام به فسخ قرارداد کند زیرا این کار با حق متعهد قرارداد به اصلاح مغایر است، بلکه تنها میتواند تعهدات خود را معلق کرده و در اصطلاح از حق حبس استفاده کند و هم چنین میتواند به خاطر تأخیر در اجرای قرارداد و ضررهای دیگری که از عدم اجرای کامل قرارداد ناشی شده است از متعهد مطالبه خسارت کند. با این وجود، نیاز است که مسائلی مانند مدت مهلت اضافی، تعیین کننده مهلت، هزینه اجرای مجدد و … روشن گردد. مبحث اول این فصل با عنوان مهلت اضافی به بیان یکی از آثار حق متعهد به اصلاح خواهد پرداخت و جزئیات و شرایط اعطای مهلت را بررسی خواهد کرد. مبحث دوم به بیان آثار تمدید مهلت اجرای قرارداد بر قرارداد و تعهدات طرفین می پردازد. مواردی از قبیل تعلیق اجرای تعهدات متعهدله که از آن به حق حبس تعبیر می شود، الزام متعهدله به دریافت اجرای جدید منطبق با قرارداد و حق وی به مطالبه خسارت از مهم ترین این آثار است.
مبحث اول: مهلت اضافی
انجام هر فعلی از سوی هر شخصی در بستر زمان صورت می پذیرد و متعهد قرارداد نیز اصولاً برای این که بتواند دست به اصلاح مورد تعهد بزند و اجرای ناقص تعهد خود را کامل کند نیاز به زمان و مهلت دارد. این مهلت باید به گونه ای باشد که از یک طرف برای اصلاح مورد تعهد کافی باشد و از طرف دیگر باعث تضییع حق متعهدله قرارداد نگردد و به هر حال منافع طرفین قرارداد مورد توجه قرار گیرد. در این خصوص لازم است چارچوب این امر مشخص شود؛ مواردی از قبیل نحوه اعطای مهلت، تعیین کننده مهلت، میزان مهلت اضافی در این مبحث بیان خواهد شد.
گفتار اول: اعطای مهلت
اولین اثر حق متعهد به اصلاح مورد تعهد این است که وی حق دارد مهلت اضافه ای برای اجرای تعهداتش داشته باشد و اجازه پیدا میکند تلاشی دوباره را برای به سرانجام رساندن تعهداتش آغاز کند. در یک قرارداد، معمولاً تاریخ مشخصی برای اجرای تعهد مشخص شده است. گاهی معلوم می شود که متعهد نمی تواند قرارداد را در آن تاریخ اجرا کند؛ مثلاً کالای فروخته شده را تحویل دهد و مایل است که مهلت قرارداد تمدید شود تا بتواند تعهداتش را به مرحله اجرا برساند و قانون نیز این اجازه را به وی میدهد که خواستار مهلتی اضافی برای ایفای تعهدات خود شود و به همین دلیل درخواست تمدید مهلت میکند. از طرف دیگر متعهدله نیز نفع خود را در اجرای هر چند با تأخیر قرارداد می بیند. متعهدله ممکن است به یکی از دو روش زیر پاسخ دهد: