۴-۲-۵ شبه جمله در دستور گشتاری
دستور زبان گشتاری در سال ۱۹۵۷م در کتاب “ساختهای نحوی” توسط “نوام چامسکی” در جهان رواج یافت. موضوع اصلی در این دستور “توانش” زبانی است در مقابل کنش زبانی .به اجمال میتوان “توانش زبانی ” را دانش ناخودآگاه و در عین حال مشترک سخن گویان هر زبان راجع به زبانشان دانست؛ پس این دانش - توانش زبانی- یک واقعیتی ذهنی است و” کنش زبانی” عبارتست از: گفتار که نمود عینی میباشد. به عبارت دیگر توانش زبانی یعنی ژرف ساخت جمله و کنش زبانی یعنی روساخت جمله. « بر پایهی دستور زبان گشتاری زبان شناس میکوشد معلوم سازد که چه چیزهای این دانش زبانی ناآگاه درون ذهن را تشکیل میدهد.»(مشکوه الدینی، ۱۳۷۰: ۸)
از آن جایی که هر دستوری بر پایهی جمله استوار است، دستور گشتاری نیز از آن مستثنی نبوده و در آن دستور هم “جمله” ملاک بررسی قرار میگیرد و ژرف ساخت یا همان حقایق ذهنی و روساخت یا صورت عینی و ملموس آن مطالعه میشود. پس شبهجمله در این نوع از دستور نیز جایگاهی ندارد. تا جایی که در آن دستور، به مقولهی شبه جمله ـ نه در انواع کلمه و نه در انواع نقشهای دستوری ـ حتی اشارهای هم نشده است.
۴-۳ مختصات کلی شبه جملات (صوت)
۱) متشکل از حداقل یک تکواژ آزاد
۲) متشکل از تک واژ آزاد + تکواژ وابسته اشتقاقی
۱)ساختار آوایی
اجزای ساختمان
۱) ساده
۲) مرکب
۳) مشتق
۴) مشتق - مرکب
انواع ساختمان
صوت یا شبه جمله
۱)امید، آرزو، دعا ۸)تعظیمو قبول
۲)تحسین، تشویق ۹)تصدیق و ایجاب
۳)سپاس و درود ۱۰)تکذیب و نفی
۴)تحذیر، تنبیه ۱۱)پرسش
۵)امر ۱۲)ندا
۶)درد وتأسف ۱۳)اعتراض
۷)توهین ۱۴)تعجب
۱۵)سرزنش و نفرت
۱۵)سرزنش و نفرین
۲) ساختار معنایی
۱)نقش پذیری
۲) ترکیب پذیری
۳) گروه پذیری
۴) شناسه پذیری
۳) ساختار نحوی
مختصات کلی شبه جملات فارسی به شکل نمودار آورده شد و اینک به توضیح هر یک میپردازیم.
۴-۳-۱ ساختار آوایی
ساختار آوایی شبه جمله شامل انواع ساختمان و اجزای ساختمان آن میباشد:
اجزای ساختمان شبه جمله که تشکیل شده از :
۱- تکواژ آزاد مانند: کاش، خوب، مرحبا.
۲- تکواژ آزاد + تکواژ وابستهی اشتقاقی: بدا= بد +ا، خوشا= خوش +ا.
انواع ساختمان شبه جمله که تشکیل شده از:
۱ـ ساده: شکر، آه، بله.
۲ـ مرکب: چشم بد دور، خداحافظ، شب خوش.
۳ـ مشتق: کاشکی، عجبا، مبادا.
۴ـ مشتق ـ مرکب: به راست راست، سفر بی خطر، صبح بخیر.
۴-۳-۲ ساختار معنایی
«آدمی گاهی بر اثر انفعالات و تأثیرات درونی، آوازهایی سر میدهند که هریک از آنها نشان دهندهی حالت خاصی از عواطف و احساسات اوست. گاهی از شدت خوشحالی نوعی از کلمات را بر زبان جاری میسازد و زمانی از کثرت غم و اندوه، نوع دیگری از آنها را به کار میبرد که همهی آنها به آواهای طبیعی انسان نزدیک است. این گونه از کلمات را در اصطلاح دستوری صوت میگویند.» (عماد افشار، ۱۳۷۲: ۲۰۸) این عبارت و نیز تعاریف متعددی که دستورنویسان مختلف در باب شبهجمله انجام دادهاند، - که دربخش سوم به نظر چند تن پرداخته شد - همگی بیانگر این نکته است که اصوات یا همان شبهجملات اصولاً برای بیان حالات روحی گوینده یا نویسنده وضع شدهاند. در این بخش علاوه بر بیان این حالات و عواطف، به برخی از مصادیق آنها در آثار شاعران و نویسندگان و همچنین در زبان محاوره میپردازیم؛
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱)امید، آرزو و دعا: کاش، ای کاش، کاشکی، ان شاءالله، الهی، آمین، بوکه.
هر چند که هجران ثمر وصل برآرد دهقان جهان کاش که این تخم نکشتی )حافظ :غزل ۴۳۶)
باری نبود آگه زین سو که میرساند ای کاش آگهستی زان سو که میستاند(مولوی : غزل۸۴۷)
بهر چه لرزی بر گرو در کار او جان گو برو جان شد گرو ای کاشکی گشتی دوصد چندان گرو(مولوی :غزل ۲۱۳۶ )
زیر ظلش جمله حاجاتت روا این چنین باشد الهی کیمیا(مثنوی :دفتر۴ بیت ۳۵۷۲)
حافظ از چشمه ی حکمت به کف آور جامی بوکه از لوح دلت نقش جهالت برود(حافظ :غزل ۲۲۲)
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی یا رب ،مکناد آفت ایام خرابت(همان :غزل ۱۵)
۲-تحسین و تشویق: آفرین، بارک الله، احسنت، به به، به به به، ماشاءالله، خوب(خُب)، مرحبا، خرّما، زهی، زه زه، زهازه، خوشا، خنک، مژده، حبَّذا، عفاک الله، لله دَرُقائل، تبارک الله، لوحش الله، وافرحنا، بخ بخ، خه خه.
آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا جان گفت ای نادی خوش اهلا و سهلا مرحبا(مولوی : غزل ۱۷)
ای چرخ تو را بنده وی خلق ز تو زنده احسنت زهی خوابی شاباش زهی زیبا(همان : غزل ۸۶)
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید تبارک الله از این ره که نیست پایانش(حافظ :غزل ۲۸۰)