دلیل دیگری که درمان استراتژیک غالبا با سایر رویکردها ترکیب می شود یکی از مروجان همکار آن یعنی جی هی لی است که در زمینه ساختی در کلینیک راهنمایی کودک در فیلادلفیا کار میکند .
دلیل دیگرتمرکز خانواده درمانی رفتاری بر تعریف ، تصریح وتغییر دادن الگوهای تعاملی خاص به روشی موازی با رویکرد استراتژیک است .
یک جنبه از خانواده درمانی استراتژیک که آن را ازسایر رویکرد متفاوت میسازد تمرکز آن بر یک مشکل است . این کیفیت که به ویژه در نخستین گروه MRI آشکاراست در اوایل تکامل خانواده درمانی استراتژیک آن را از سایر روش های خانواده درمانی جدا کرد . در اصل این رویکرد به خانواده کمک میکند که در برخورد با مشکل معلوم به سرعت و با کارآرمد ی منابع اش را تنظیم کند . بعضی از مدل های خانواده درمانی استراتژیک از قبیل آنهایی که هی لی توصیه میکند بر فنون قدرتمند و خبره بودن درمانگر تأکید میکند . جملگی بر خلاقیت درمانگر در یافتن راه حل برای خانواده تأکید می ورزد . ( گلادینگ ، ۱۳۸۲ ،۲۸۱ -۲۸۳ )
رویکرد غنی سازی ارتباط
رویکرد غنی سازی ارتباط رویکردی است که دیدگاه های روان تحلیلی رفتاری ارتباطات و سیستمهای خانواده را در هم ادغام میکند این دیدگاه بر اهمیت شناخت باورهای افراد درباره علت بروز مشکلات تأکید کرده و به مراجعان کمک میکند که مهارتهایی را یاد بگیرند که آن ها را قادر میکند تا مشکلات را حل کند به طور خلاصه در این برنامه درمانگر ابتدا به مراجعان کمک میکند احساس کنند درکشان کردهاست و سپس به آن ها کمک میکند تا مشکلاتشان را به صورت روشن تر بشناسند و سپس پی ببرند که یادگیری مهارتهای خاص به آن ها کمک میکند تا با همکاری هم مشکلات را حل کنند . درمانگر و مراجع بر روی محدوده زمانی دوره عمل توافق میکند برنامه های غنی سازی ارتباط خدماتی آموزشی هستند که برای پیشبرد و غنی کردن روابط بین افراد نزدیک و صمیمی مخصوصاً افراد خانواده طراحی شده اند . هدف برنامه افزایش رضایت روانشناختی و عاطفی موجود در روابط افراد نزدیک است .
این برنامه ها رفاه شناختی عاطفی شرکت کنندگان را افزایش میدهد این برنامه ها بحث و مفاهیم عقلانی و منطقی را شامل می شود و در یک سطح شناختی بر روی مفاهیم و ایده ها عمل میکنند . ( نظری ، ۱۳۸۶ ، ۱۵۳ – ۱۵۴ )
باورهای اساسی رویکرد غنی سازی ارتباط
یک باور اولیه غنی سازی ارتباط این است که فقدان درک یا درک نادرست از خود و افراد نزدیک عملکرد ما را تحلیل میبرد متقابلاً درک خود و افراد نزدیک به ما کمک میکند تا بهتر عمل کنیم و یکی از اهداف اساسی رویکرد غنی سازی افزایش این درک است . بنابر رویکرد غنی سازی ارتباط ، روابط غنی روابطی هستند که در آن ها افراد ظرفیت زیادی را برای درک خود ایجاد کردهاند که این درک را انتقال دهند . هدف این کار صرفاً افزایش ظرفیت درک کردن نیست بلکه استفاده از آن برای بهبود صدمات گذشته عملکردن به صورتی مؤثر در زمان حال و مواجح شدن با شکستهای زندگی در آینده است وقتی مهارت غنی سازی ارتباط آموزش داده شده اند به صورت بخشی دائمی از گنجینه رفتاری فرد در میآیند و در صورت لزوم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند . این رویکرد به انسانها کمک میکند فراتر از تغییر دادن موقعیت عمل کنند آن ها قابلیت افراد را برای انجام کارهای متفاوت تقویتمی کنند الگوهای مهارتی رفتار بعد از یادگیری مهارتهای غنی سازی ارتباط تغییر کرده و روش های کارآمد تر جایگزین آن ها می شود .
ارزش ها در رویکرد غنی سازی ارتباط :
دورتی و باس تأکید میکنند که ارزشها و اخلاقیات زیر بنایی همه فعالیتهایی است که برای خانواده انجام می شود همچنین ارزشها دارای عنصری ارزیابانه هستند ، یعنی همچون اصولی برای انتخاب کردن بین حوزه های جایگزین فعالیت ، عمل میکنند . مسئولیت درمانگر این است که اعتقادات زیر بنایی رویکرد درمانی غنی سازی ارتباط را به اطلاع مراجعین برساند تا آن ها بتوانند صادقانه و آزادانه مشارکت و همکاری کنند .
پایه های اساسی رویکرد غنی سازی ارتباط :
رویکرد غنی سازی ارتباط بر چهار پایه اساسی مبتنی است که عبارتند از :
۱- همدلی ۲- زبان و رابطه ۳- بیان عاطفی ۴- پذیرش
این اصول در همه کاربردهای غنی سازی ارتباط پایدار بوده ویک هسته مرکزی را فراهم میکنند .
مهارتهایی که به مراجعان آموزش داده می شود :
صحبت کردن گویا ( شفاف ) و یا گوش دادن پذیرا .
برای تبادل اطلاعات باید یک نفر بیان کننده و یک نفر دریافت کننده اطلاعات باشد و یا بر عکس اگر در یک زمان هر دو نفر بیان کندده و یا دریافت کننده باشند ممکن است هیچ ارتباطی صورت نگیرد زیرا رابطه به نتیجه صحبت وابسته است .
عنصر دیگری که در تعامل ظهور میکند مهارت برگردانی است . اصل تعهد در مهارت برگردانی بیانمی کند که از افراد بخواهید بگویند احساسات شخص دیگر برای آن ها چه معنایی دارد ؟ برای رسیدن به این اهداف دوگانه دو مهارت اضافی آموزش داده می شود که عبارتند : تعمیم و بقا . تعمیم به افراد کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی را به داخل زندگی روزمره ببرند . بقا به مراعان کمک میکند تا بفهمند اگر مهارتهای ارتباطی را تمرین نکنند ، بازگشت خواهند کرد .
۵ عنصر هسته اصلی مهارتهای غنی سازی ارتباط دامی سازند :
۱- مهارت صحبت کردن گویا ۲- مهارت گوش دادن پذیرا ۳- مهارت برگردانی(درگیری تعامل )
۴- مهارت تعمیم ۵- مهارت بقاء ( نظری ۱۳۸۶ ، ۱۶۲ – ۱۶۴ )
رویکرد روانکاوی و پویه های خانواده ( آکرمن)
در دهه ۱۹۳۰ ناتان آکرمن در خلال جنبش راهنمایی کودکان به کار روانکاوی کودکان اشتغال داشت ، رفته رفته توجهش به خانواده جلب شد و آن را به سان واحدی اجتماعی وعاطفی دانست .
آکرمن به مدت یک دهه به درمان افراد وخانواده ی آنان می پرداخت و در۱۹۶۰ (مؤسسه خانواده ) را درنیویورک تأسيس نمود که به مرکز اصلی درمان و آموزش خانواده درمانی در کرانه شرقی آمریکا مبدل شد.
آکرمن که گاهی اوقات پدربزرگ خانواده درمانی نامیده می شود ، خانواده را نظامی از شخصیت های در حال تعامل تصور میکند ، هر فرد خرده نظام مهمی در داخل خانواده به حساب میآید همان طور که خانواده زیر مجموعه ی جامعه است . برای درک کارکرد خانواده می بایست درون دادهای وارده از سایر منابع مختلف مورد توجه قرار گیرد: شخصیت منحصر به فرد هر عضو خانواده پویه های خانواده در انطباق با نقش ها ، تعهد خانواده در قبال مجوعه ای از ارزش های انسانی و رفتار خانواده در قالب یک واحد اجتماعی .