۳/۲۸۰۲۰
۸/۱۷۲۳۲
۱۳۸۱
۳۰۱۱۹۹
۱۸۴۷۶
علی رغم اجرای برنامه های محرومیت زدایی و با وجود افزایش درآمدهای نفتی در اکثر سال های بعد از پیروزی انقلاب، هنوز سطح زندگی روستائیان و میزان هزینه های آنها، برابر با۶۰% هزینه های شهرنشینان است. این تفاوت علاوه بر اینکه یکی از شاخص های توسعه ناموزون قلمداد می شود، پیامدهای ناگواری مانند مهاجرت روستائیان به شهرها، رکود بخش کشاورزی و مشاغل روستایی، گسترش حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ، رشد بی رویه مشاغل کاذب ،گسترش خدمات در شهرها و … را بدنبال دارد.
از زبان نامزدها ی انتخابات مجلس شورای اسلامی وعده افزایش اعتبارات عمرانی یک شهرستان و یا احداث یک پروژه خاص را شنیده باشیم، چنین موضوعی بیانگر این واقعیت است که اختصاص درآمد نفت به مناطق مختلف کشور برپایه چانه زنی نمایندگان مجلس، وزرا و دیگر مسئولان ملی و محلی تعیین می گردد. در این نظام بودجه ریزی، مناطقی که دارای نیروهای بیشتری در میان نخبگان حاکم باشند، از مواهب نفت بیشتر بهره می برند. اساساً یکی از ویژگی های اقتصادهای نفتی تمرکز بیش از حد آنها می باشد به این معنی که یک یا چند مرکز شهری پرجمعیت به ویژه پایتخت،رشدی متفاوت باسایرمناطق دارند.
در ایران عصر پهلوی، نابرابری مناطق جغرافیایی در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسی و بعد از رونق بازار نفت تشدید شد. طی سال های دهه ۱۳۴۰ جمعیت تهران رشد سالانه ای معادل ۶% (دوبرابر رشد متوسط جمعیت کشور) داشت. شهرهای اقماری آن مانند کرج نیز بالاترین رشد جمعیت مناطق شهری را داشتند. در سال ۱۳۵۱، تهران ۵۱% از ارزش افزوده صنایع، ۲۲% از نیروی کار شاغل و حدود ۵۰% از پزشکان را به خود اختصاص داده بود.[۲۵۲] در سال ۱۳۵۴ نسبت تعداد افراد به هر پزشک در تهران ۹۷۴ نفر و برای کل کشور ۲۸۵۵ نفر بود و برای استانهایی همچون ایلام، زنجان، لرستان و همدان ۲ تا ۳ برابر بیشتر از متوسط ملی بود. تناسب جمعیت قابل تعلیم (۶ تا ۱۴ساله) که در سال ۱۳۵۱/۱۹۷۲ به تحصیل اشتغال داشتند، از ۷۶% در تهران تا حدود ۴۰% در کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان وسایر استانهای محروم متفاوت بود.[۲۵۳] از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش شد تا فاصله توسعه یافتگی مناطق محروم و مناطق برخوردار کاهش یابد. برهمین اساس دربرخی نهادها مانند ریاست جمهوری، واحدهای ویژه مناطق محروم ایجاد گردید اما براساس آمارها با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب، هنوز فاصله استانها از نظر توسعه اقتصادی و اجتماعی، چشمگیر است. بر پایه یک پژوهش میدانی، شاخص فقر برای مناطق چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و سیستان و بلوچستان بیش از سایر مناطق می باشد و استان های تهران، فارس، و اصفهان در مقایسه با سایر نواحی جغرافیایی، کمترین میزان فقر را دارند.[۲۵۴]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بررسی شاخص هایی مانند بیکاری نیز همین اختلاف را نشان می دهد؛ براساس سالنامه های آماری، استان هایی مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان، لرستان و کرمانشاه بیشترین میزان بیکاری را دارند. در یک پژوهش که برپایه معیار ترکیبی (توسعه اقتصادی و اجتماعی) صورت گرفته، مشخص شده است که اختلاف توسعه اجتماعی و اقتصادی میان محروم ترین استانها با تهران و استاهای برخورداربسیار زیاد است
است … ۱۰% جمعیت ایران در تهران زندگی می کنند و ازاین میان عملاً همه نخبگان سیاسی از مقادیر نامتناسب و غیرعادی ارزش های جامعه ایران برخوردارند و در این روند به همه زمینه های حیات ایران شکل و محتوا می دهند. در امور آموزشی از ۳۳ تا ۳۷ درصد، در اقتصاد از ۳۷ تا ۱۰۰% امکانات و صاحبان این امکانات در تهران گردآمده اند.[۲۵۵]
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش شد تا فاصله توسعه یافتگی مناطق محروم و مناطق برخوردار کاهش یابد. برهمین اساس دربرخی نهادها مانند ریاست جمهوری، واحدهای ویژه مناطق محروم ایجاد گردید اما براساس آمارها با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب، هنوز فاصله استانها از نظر توسعه اقت ماروین زونیس” محقق تحولات سیاسی عصر پهلوی در مورد تمرکز نخبگان سیاسی و امکانات اقتصادی در تهران در سال های ۱۳۵۷-۱۳۴۲ می گوید: کثرت نخبگان در پایتخت با غلبه آشکار تهران بر حیات ایران همراه است … ۱۰% جمعیت ایران در تهران زندگی می کنند و ازاین میان عملاً همه نخبگان سیاسی از مقادیر نامتناسب صادی و اجتماعی، چشمگیر است. بر پایه یک پژوهش میدانی، شاخص فقر برای مناطق چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و سیستان و بلوچستان بیش از سایر مناطق می باشد و استان های تهران، فارس، و اصفهان در مقایسه با سایر نواحی جغرافیایی، کمترین میزان فقر را دارند.[۲۵۶]
بررسی شاخص هایی مانند بیکاری نیز همین اختلاف را نشان می دهد؛ براساس سالنامه های آماری، استان هایی مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان، لرستان و کرمانشاه بیشترین میزان بیکاری را دارند. در یک پژوهش که برپایه معیار ترکیبی (توسعه اقتصادی و اجتماعی) صورت گرفته، مشخص شده است که اختلاف توسعه اجتماعی و اقتصادی میان محروم ترین استانها با تهران و استاهای برخورداربسیار زیاد است. (جدول شماره ۲۷)
جدول شماره۲۷، درجه بندی استانها برحسب ضریب توسعه اجتماعی و اقتصادی[۲۵۷]
استان
ضریب
استان
ضریب
سیستان و بلوچستان
۰۹۳/۰
کرمان
۳۹۲/۰
هرمزگان
۱۶۲/۰
مازندران
۴۱۸/۰
کردستان
۱۸۴/۰
چهارمحال و بختیاری
۴۲۰/۰