لویی[۲۹] و همکارانش در سال ۲۰۱۳ یک مدل عدد صحیح مختلط برای بهینه سازی زنجیره تأمین جهانی ارائه دادند. آن ها معیارهای مختلفی مانند تولید، توزیع و ظرفیت برنامه ریزی با توجه به هزینه و سطح خدمات مشتری را همزمان در برنامه ریزی زنجیره تأمین جهانی لحاظ کردند و مدل خود را با یک مثال عددی مورد بررسی قرار دادند. )لویی و همکارانش، ۲۰۱۳:( ۳۶۹-۳۸۲
مقایسه مقالات بهینه سازی زنجیره تأمین با لحاظ کردن مسائل مالی
مقالات بررسی شده، به صورت خلاصه و یکجا در جدول۲-۱ ارائه شده است.
جدول ۲‑۱: مقالات بررسی شده در زمینه بهینه سازی زنجیره تأمین با لحاظ کردن مسائل مالی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳
نویسندگان
سال
مشخصه زنجیره تأمین
MILP
قطعی/احتمالی
چند مرحله ای
چند دوره ای
چند محصولی
چند کارخانه ای
ریسک مالی
سوسا و همکاران
۲۰۰۸
*
*
*
*
قطعی
تسیاکیس وپاپجرجیس
۲۰۰۸
*
*
*
قطعی
فیریو و واسیک
۲۰۰۸
*
*
*
احتمالی
ناراهاریستی و همکارانش
۲۰۰۸
*
*
*
*
قطعی
ال-کاهاتنی و همکارانش
۲۰۰۸
*
*
احتمالی
*
لانیز و کوپانس
۲۰۰۹
*
*
*
*
قطعی
داس و سینگاپتا
۲۰۰۹
*
*
*
*
احتمالی
لانگینیدیس و جورجیادیس
۲۰۱۱
*
*
*
*
احتمالی
*
دال-مس و همکاران
۲۰۱۱
*
*
*
*
احتمالی
*
ابانگاه
۲۰۱۱
*
*
*
قطعی
لویی و همکاران
۲۰۱۳
*
*
*
*
قطعی
مدل پیشنهادی
۲۰۱۳
*
*
*
*
احتمالی
*
مرور مقالات مدیریت ریسک زنجیره تأمین
وو[۳۰] و اولسون [۳۱]در سال ۲۰۰۸ سه مدل ارزیابی ریسک زنجیره تأمین شامل برنامه ریزی محدود شده احتمالی، تحلیل پوششی داده ها وبرنامه ریزی چندهدفه را ارائه نموده ونتایج حاصل از آن ها را مورد بررسی و مقایسه قراردادند. (وو و اولسون، ۶۴۶:۲۰۰۸-۶۵۵)
آزرون و همکاران در سال ۲۰۰۸ برنامه ریزی احتمالی چندهدفه برای طراحی زنجیره ی تأمین شامل مراکز تولید و توزیع تحت شرایط عدم قطعیت توسعه دادند. آن ها تقاضا، تأمین کنندگان، هزینه های پردازش، حمل و نقل، کمبود و توسعه محصول را به عنوان پارامترهای احتمالی در نظر گرفتند. تابع هدف مسأله کمینه کردن هزینه های زنجیره است که برای به دست آوردن جواب، دو تابع هدف دیگر به مدل افزوده میشود که عبارتند از : کمینه کردن واریانس کل هزینه که در تابع هدف اول تعریف شده و نیز کمینه کردن ریسک مالی که به معنی احتمال مواجه یک جواب با کمبود یک بودجه معین است. ایده ی تأمین کنندگان نامطمئن و توسعه ظرفیت پس از تحقق پارامترهای احتمالی نیز در مدل وارد شده است. همچنین محققان برای تصمیم گیری در مورد پیکربندی شبکه لجستیک و حصول جوابهای غیر مسلط از رویکرد دستیابی به هدف استفاده کردند. (آزرون و همکاران، ۲۰۰۸)
شونهر [۳۲]و همکاران در سال ۲۰۰۸ روشی برای منبع یابی با توجه به ریسکهای زنجیره تأمین ارائه نمودند. آن ها از طریق بحث و گفتگو ۱۷ عامل ریسک زنجیره تأمین را شناسایی نموده و به گروههای اصلی و زیرگروههایی تقسیم کردند. سپس از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین وزن و اهمیت هر یک از این عاملها و مشخص کردن بهترین گزینه از میان گزینه های موجود برای یافتن تأمین کننده جدید با در نظر گرفتن عاملهای شناسایی شده، استفاده نمودند. (شونهر وهمکارانش، ۲۰۰۸:
۱۱۱-۱۰۰)
میکلی [۳۳]و همکارانش، در سال ۲۰۰۸ نشان دادند که ریسک تأمین کنندگان را میتوان از طریق رویکردها و استراتژیهای کاهشی ارائه شده برای مدیریت ریسک تأمین ونیز هنگام انتخاب تأمین کننده مدیریت نمود(میکلی وهمکارانش، ۲۰۰۸: ۸۴۶-۸۶۶)
لواری [۳۴]در سال ۲۰۰۸ با بهره گرفتن از تکنیکهای فرایند تحلیل سلسله مراتبی روشی برای انتخاب تأمین کنندگان با در نظر گرفتن ریسک مربوط به تأمین کنندگان و ریسک مرتبط با حوادث طبیعی و انسانی و ریسک حمل و نقل اجناس از محل تأمین کننده تا کارخانه و غیره ارائه نموده است. (لواری، ۲۰۰۸: ۵۳۵-۵۴۲)
کال[۳۵] و کلاس[۳۶] در سال ۲۰۰۸ به بررسی ریسک تأمین پرداختند و با بهره گرفتن از شبیه سازی محیط دریافتند که گاهی اوقات افزایش موجودی در سطوح ابتدایی زنجیره تأمین، ریسک تأمین کنندگان را کاهش میدهد. بینش مدیریتی بر ثبات و هماهنگی زنجیره تأمین اثر میگذارد. (کال و کلاس، ۲۰۰۸: ۱۱۵۸- ۱۱۷۴)
تانگ[۳۷] و تاملین[۳۸] در سال ۲۰۰۸ چارچوبی واحد با پنج مدل که شرکتها با سطح پایینی از انعطاف پذیری میتوانند به یک استراتژی کاهش ریسک دست یابند، ارائه دادند. آن ها بر قدرت انعطاف پذیری تأکید داشتند که موجب کاهش ریسک زنجیره تأمین میشود. (تانگ وتاملین، ۲۰۰۸: ۱۲-۲۷)
تارنو[۳۹] و همکارانش در سال ۲۰۰۹ به بررسی ریسک عرضه دراز مدت برای مواد خام معدنی پرداختند و شاخص ها و معیارهایی ارزیابی جدیدی را برای شناسایی شرایط بحرانی بازار به دست آوردند که نسبت به روشهای ارزیابی پیشین، این روش برای هر یک از مواد خام، یک معیار را در نظر میگیرد که سبب شناسایی کمبود عرضه در مراحل اولیه میشود. (تارنو و همکاران، ۲۰۰۹ :۱۶۱-۱۷۵)
یوو [۴۰]و همکارانش در سال ۲۰۰۹ از یک برنامه ریزی احتمالی چندهدفه دومرحله ای برای مدیریت ریسک چند زنجیره عرضه جهانی محصولات شیمیایی تحت عدم قطعیت تقاضا و نرخ حمل و نقل پرداختند. و برای بهبود برنامه ریزی تصافی از یک چارچوب شبیه سازی استفاده
کردند و موازنه هزینه و ریسک را بهینه کردند. (یوو وهمکارانش، ۲۰۰۹: ۹۳۱-۹۴۶)
اوک [۴۱] و همکارانش در سال ۲۰۰۹ به بررسی و دسته بندی ریسک در زنجیره تأمین یک خرده فروشی پرداختند. و استراتژی های کاهشی برای مقابله با این خطرات را شناسایی کردند و یک استراتژی خاص برای مدیریت ریسکهای خاص ارائه دادند. (اوک وگاپالاکریشنن، ۲۰۰۹: ۱۶۸-۱۷۴)
نیجر[۴۲] وهمکارانش در سال ۲۰۰۹ روشی مبتنی بر مهندسی فرایند متمرکز بر ارزش برای شناسایی ریسک مدیریت زنجیره تأمین با هدف افزایش ارزش برای شرکای زنجیره تأمین و زنجیره تأمین به عنوان کل ارائه دادند. همچنین آن ها روش خود را با یک سناریوی زنجیره تأمین عمومی مفهومی کردند. (نیجر و همکاران، ۲۰۰۹: ۱۵۴-۱۶۸)