برنامه ریزی مواد مورد نیاز (MRP)
۱۹۶۰s
پکیج های کنترل موجودی
۲-۱-۳ ابعاد اثر گذاری ERP در سازمان
۲-۱-۳-۱ ERP و فرهنگ سازمانی
نگرش محدود سازمانها در تعریف وظایف سازمانی و عدم شفافیت تأثیر عملکرد افراد در سازمان ، معمولاً فرهنگی فردگرا و یا در بهترین حالت واحد گرا در سازمان القاء میکند . به همین دلیل سازمان نمیتواند با پتانسیل کامل در راستای اهداف خود حرکت کند . ERP با شفاف سازی عملکرد افراد در روندهای سازمان و با توانایی در اندازه گیری تأثیر عملکرد افراد در فرآیندها، دیدگاهی فرایند نگر را در سازمان بسط میدهد. بدین ترتیب جهت گیری افراد و بخشهای مختلف سازمان به سمت اهداف سازمانی با یکپارچگی خاصی امکانپذیر خواهد بود.(رابی[۲۶]، ۲۰۰۹)
۲-۱-۳-۲ ERP و فرآیندهای سازمانی
در بازارهای به شدت رقابتی امروز تنها سازمانهایی موفق به ایجاد مزیت رقابتی میشوند که بتوانند با دیدگاه همه جانبه به فعالیتهای بخشهای مختلف خود ، اقدام به طراحی روندهای جامع رقابتی بکنند. با بهره گرفتن از امکانات ERP میتوان اثر فعالیتها را در طول بخشهای مختلف سازمان ردیابی کرد و با تکیه بر امکان هماهنگ کردن تکتک فعالیتها در بخشهای مختلف ، اقدام به برنامه ریزی کلان در جهت ایجاد مزایای رقابتی نمود. (اسپادیس و کنستانتینید[۲۷]، ۲۰۰۴)
۲-۱-۳-۳ ERP و تکنولوژی
منابع سازمانی به سه دسته منابع مالی ، منابع انسانی، تجهیزات و امکانات سازمان تقسیم میشوند . برای برنامه ریزی دقیق در راستای استفاده بهینه از منابع سازمان نیاز به شناسایی تأثیر هر فرایند به هر یک از سه دسته منابع فوق میباشد . ERP با ایجاد بستر مناسب و استفاده صحیح از ابزار و فن آوری اطلاعات میتواند با سرعت و دقت بسیار بالا و در وسعت کافی به بررسی تأثیر روندها بر کلیه منابع سازمانی بپردازد . با تکیه بر این ابزار میتوان در هر لحظه ظرفیت آزاد منابع مختلف را شناسایی و با شبیه سازی فرآیندها تأثیر آنها بر منابع را پیش بینی کرده و جهت استفاده بهینه از منابع سازمان برنامه ریزی کرد. (اسکیلسون[۲۸]، ۲۰۰۳)
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱-۳-۴ ERP و تصمیم گیری مدیریت
برخی کارشناسان معتقدند « به غیر از مقوله برنامه ریزی و کنترل، مهمترین فاکتور در مدیریت هر چه بهتر یک سازمان نحوه برقراری ارتباط بین بخشهای منفک و جدا از هم است زیرا با خلق بهترین و پیشرفتهترین برنامه ریزیها اگر نتوان آنها را به مجریان و کاربران مربوطه انتقال داد این برنامهها در حد همان تئوریها باقی خواهند ماند. از طرفی یک مدیر برای دریافت بازخوردها و نیز سایر داده و اطلاعات مرتبط از کلیه بخشهای مؤسسه یا سازمان، نیازمند برقراری ارتباط با آنها است. به این ترتیب ارتباطات و روشها و ابزارهای آن نقش بسیار مهمی را در مدیریت مؤثر و کارآمد زنجیره تأمین یک سازمان به عهده میگیرد. »(گرابسکی و همکاران[۲۹]، ۲۰۱۱)
وقتی هر واحد ، کار خود را با سبک مستقل و جداگانه ای آغاز میکند، اهداف کلی و عام در سازمان نیز به فراموشی سپرده میشوند یا کمرنگ میگردد. مدیریت ارشد سازمان نمیتواند گزارشهای مختلف از عملکردها و وظایف مختلف سازمان خود را به صورت یک جا و یک کاسه تحلیل نموده و بر اساس آن در زمان مناسب تصمیمات استراتژیک برای کل سازمان اتخاذ نماید. از این رو، فن آوری ERP به وجود آمد.این فن آوری موجب اتومات کردن تمام فرآیندها در هر واحد یا زیرمجموعه میشود.(کارلسون و ویدمایر[۳۰]، ۱۹۹۴)
۲-۱-۴ مزایای سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمانی
ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺘﻮان مزایای ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ را ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﻮد ﻻزم اﺳـﺖ ﮐـﻪ آن را ﺑـﻪ ﺑﺨﺶ ﻫﺎ ﯾﺎ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻧﻤﻮد. اﯾﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧـﺪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ را از ﺳﺎﯾﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﻧﻤﺎﯾﺪ(لانگن[۳۱] ،۲۰۰۰). اﯾﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻫﺎ را ﻣـﯽ ﺗﻮان ﺧﺪﻣﺎت ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﮐﻠﯽ ﮐﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ اراﺋﻪ دﻫﻨﺪ، ﺑـﺮ ﺷﻤﺮد. اﯾﻦ ﺧﺪﻣﺎت ﻋﻤﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺳﯿﺴـﺘﻢ ﻫـﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ رﯾـﺰی ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﺳـﺎزﻣﺎن و ﺳﻮاﺑﻖ ﺣﺎﺻﻞ از ﭘﯿﺎده ﺳﺎزی آﻧﻬﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎی اﺳﺎﺳـﯽ ﺳﯿﺴـﺘﻢ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ رﯾـﺰی ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻧﺎم دارﻧﺪ. اﯾﻦ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎی اﺳﺎﺳﯽ دارای ﺳﻪ وﯾﮋﮔﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ :
۱- ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻮدن (ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ در ﻏﺎﻟﺐ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﺳـﺎزﻣﺎﻧﯽ ، ﺑﺘـﻮان اﯾـﻦ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎ را ﯾﺎﻓﺖ.)
۲- ﻋﺎدی ﻧﺒﻮدن ( ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻏﯿﺮ ﻧﺮم اﻓﺰاری وﺟﻮد ﻧﺪارﻧﺪ.)
۳- ﮐﻠﯿﺪی ﺑﻮدن (ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﻔﺎوت ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﯿﺴﺘﻢ در ﺣﺎﻟﺖ وﺟﻮد اﯾﻦ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺑـﺎ ﺣﺎﻟـﺖ ﻧﺒﻮد آن، ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ.)
بر اساس این سه نکته می توان مزایای این سیستم را به شرح زیر ذکر نمود :
ﺗﺴﻬﻴﻞ در ﺟﻤﻊ ﺁوری و ورود اﻃﻼﻋﺎت : ﺛﺒﺖ دادﻩ ها ﺑﻪ ﻣﺤﺾ وﻗﻮع هر ﺗﺮاﮐﻨﺶﮐﺎری اﻧﺠﺎم ﺧﻮاهد ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺁن دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮوز و ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺖ.
ﺑﻬﺒﻮد ﻓﺮﺁﻳﻨﺪها ی ﮐﺎری : ﻓﺮﺁﻳﻨﺪها و روش ها ی اﺟﺮاﻳﻲ ﻗﺎﻧﻮﻧﻤﻨﺪ، ﻳﮑﻨﻮاﺧﺖ و ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺧﻮاهند ﺷﺪ .
اﻣﮑﺎن ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻳﻬﺎی ﺳـﺮﻳﻊ و ﺁﻧـﻲ : ﺳـﻬﻮﻟﺖ دﺳﺘﺮﺳـﻲ ﺑـﻪ دادﻩ ها ی ﻣـﻮرد ﻧﻴـﺎز ﺑـﺮای ﺗﺼـﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮی، اﻳﻦ اﻣﺮ را اﻣﮑﺎﻧﭙﺬﻳﺮ ﻣﻲ ﺳﺎزد.
ﺑﻬﺒﻮد زﻣﺎن ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی : دﺳﺘﺮﺳﻲ ﻳﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت و اﺟﺮای ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻓﺮﺁﻳﻨـﺪها ی ﻣـﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺑﺨﺸﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎن اﻣﮑﺎن ﺳﺮوﻳﺲدهﻲ ﺑﻬﺘﺮ و ﺳﺮﻳﻌﺘﺮ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی را ﻣﻲ دهد.
ﮐﻠﻴﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎ از درﻳﺎﻓﺖ ﺳﻔﺎرش ﺗﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﺑﺮای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺤﺼﻮل ، از ﺧﺮوج از اﻧﺒﺎر ﺗﺎ ﺻﺪور ﺻـﻮرتﺣﺴﺎب ، همه ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﮑﭙﺎرﭼﻪ در ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ و ﺳﭙﺲدر ﻗﺎﻟﺐ ﻳـﮏ ﺳﻴﺴـﺘﻢ ﺣﺴـﺎﺑﺪاری ﻧﮕﻬـﺪاری ﺧﻮاهند ﺷﺪ . در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﮏ ﻧﮕﺮش ﻣﺎﻟﻲ در ﺛﺒﺖ همه ﺗﺮاﮐﻨﺸﻬﺎی ﺳﻴﺴﺘﻢ دﻧﺒﺎل ﺧﻮاهد ﺷﺪ . از آنجایی که مدیر اجرایی ارشد شرکت سعی دارد از کارایی مطلع شود، شاید با گفتههای متفاوتی مواجه شود. واحد مالی مجموعه اعداد مربوط به خود را دارد و سایر واحدها نیز به همین ترتیب. ERP نسخه واحدی از واقعیت است و سؤال برانگیز نخواهد بود. زیرا هر فردی از یک سیستم مشابه استفاده میکند.
ﭘﺎﺳﺦ ﺳﺮﻳﻊ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺷﺮاﻳﻂ ﺑﺎزار و ﻋﻮاﻣﻞ ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﺰاﻳﺎی رﻗﺎﺑﺘﻲ.
یکپارچگی اطلاعات سفارش مشتری - سیستمهای ERP میتوانند در جایی استقرار یابند که سفارش مشتری دریافت، سفارش وی تحویل و صورتحساب صادر شود.اگر این اطلاعات دریک سیستم نرم افزاری نگهداری شود، شرکت میتواند به سادگی سفارشات، ساخت، موجودی و عرضه را همزمان ردیابی کند.
استانداردسازی و سرعت دهی به فرایندهای ساخت - شرکتهای سازنده به ویژه آنهایی که از ادغام چند شرکت به وجود آمدهاند، چندین واحد کسب و کار دارند که ممکن است از روشها و سیستمهای کامپیوتری متفاوتی استفاده کنند. سیستمهای ERP با بهره گیری از روشهای استاندارد، برای اتومات سازی بعضی از گامهای فرایند ساخت به کار میروند.استانداردسازی این فرایندها و استفاده از یک سیستم کامپیوتری یکپارچه میتواند سبب صرفه جویی در زمان شود و بهرهوری را افزایش دهد.(یوتراس[۳۲]، ۲۰۱۱)
کاهش موجودی- ERP به جریان روانتر فرایند ساخت کمک میکند و رویت پذیری فرایند سفارش را در شرکت بهبود میبخشد.
استانداردسازی اطلاعات منابع انسانی - منابع انسانی، به ویژه در شرکتهایی که چندین واحد کسب و کار دارند، ممکن است یک روش ساده و یکپارچه برای ردیابی زمان کارمندان و برقراری ارتباط با ایشان در زمینه خدمات نداشته باشد. ERP میتواند در این مورد کمک کند.(چتیویی[۳۳]، ۲۰۰۹).
۲-۱-۵ معایب سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمانی
پروژه های ERP به دلیل هزینه بالا و ریسکهای پذیرش و پیچیدگی، یکی از سختترین پروژه های سرمایه گذاری میدانند. پروژههایی که شرکتها میلیاردها دلار و مقدار بسیار زیادی از وقت نیروی کار خود را برای پیاده سازی آنها آنها صرف میکنند. (یوسف و همکاران[۳۴]، ۲۰۰۴)
سرمایه گذاری اولیه نسبتاً زیاد
ریسک بالا
قسمتهای زیادی از سازمان در گیر میشوند
بسیاری از سازمانها از کلیه امکانات ERP استفاده نمیکنند.
برای پیاده سازی ERP ها منابع زیادی مورد نیاز است.
زمان نسبتاً طولانی برای پیاده سازی در سازمانهای بزرگ مورد نیاز است.
پیاده سازی پروژه های ERP مانند هر پروژه دیگری نیازمند به بسترسازی و مهیا نمودن امکاناتی است تا ریسک شکست پروژه را پایین آورده و عملیات مربوط به فاز پیادهسازی را مطمئنتر سازد. زمان و هزینه اجرای پروژه ERP نسبت به سیستمهای نرم افزاری دیگر بالا بوده و ارزش مطالعه قبل از پیاده سازی را که خود، هزینه بر میباشد، دارد. (رشید و همکاران،۲۰۰۲)
۲-۱-۶ ارزیابی آمادگی سازمان برای پذیرش سیستم برنامهریزی منابع سازمان
ارزیابی آمادگی سازمان روشی است که با بهرهگیری از آن، ابعاد مختلف سازمان بررسی شده و آمادگی هر یک از اجزای سازمان برای پذیرش سیستم برنامهریزی منابع سازمان سنجیده میگردد. از آنجا که پروژه پیادهسازی سیستم برنامهریزی منابع سازمان یک پروژه بزرگ و کلیدی در سازمانها به شمار میرود، بهرهگیری از این ابزار برای سنجش آمادگی سازمان جهت پیادهسازی سیستم برنامهریزی منابع سازمان ضروری است. در این روش از ابعاد مدیریتی و سازمانی، نیروی انسانی، ساختاری، فرآیندی، فنی، زیر ساختاری و فرهنگی آمادگی سازمان برای پذیرش سیستم برنامهریزی منابع سازمان تعیین میگردد. با بهرهگیری از خروجیهای این ابزار میتوان کاستیهای موجود در زمینه پذیرش سیستم را شناسایی نموده و برای رفع آنها برنامهریزی و اقدام نمود. (هلم و همکاران[۳۵]، ۲۰۰۳)
سیستم برنامهریزی منابع سازمان یک ابر سیستم در حوزه سیستمهای اطلاعاتی میباشد که پیادهسازی آن مستلزم صرف هزینه و زمان قابل توجهی است و بر ابعاد مختلف سازمان، تأثیراتی را بر جای میگذارد. تأثیرات این سیستم بر سازمانها به حدی بوده است که زمینه رشد و ترقی برخی از سازمانها در عرصه کسب و کار را فراهم نموده و برای برخی از سازمانها نیز ورشکستی و پایان کسب و کار را به همراه داشته است. از این رو انجام مطالعات ارزیابی آمادگی، قبل از پیادهسازی سیستم بسیار حائز اهمیت بوده و به عنوان یک عامل کلیدی موفقیت برای پیادهسازی سیستم مطرح میباشد. در این راستا ضروری است که سازمانها نیز قبل از هر اقدام برای پیادهسازی سیستم برنامهریزی منابع سازمان به ارزیابی و امکانسنجی پیادهسازی این سیستم بپردازند تا پیادهسازی سیستم بر اساس واقعیتهای موجود و منطبق بر مقدورات و محدودیتهای سازمان صورت گیرد. (غضنفری، ۲۰۰۱) (گاناواردنا و سوراویرا[۳۶] ، ۲۰۰۹)
طی انجام مطالعات ارزیابی آمادگی، پیشنیازهای لازم برای اجرای موفق پروژه تعیین شده و آمادگی سازمان برای پیادهسازی سیستم سنجیده میشود. آمادگی سازمان از ابعاد مدیریتی و سازمانی، فنی، نیروی انسانی و زیر ساختاری قابل بررسی و سنجش است. در صورتی که سازمان از جهاتی آمادگی لازم را برای پذیرش سیستم نداشته باشد، باید راهکارهایی برای ایجاد آمادگی در حوزههای مذکور تعیین و تبیین گردد. مطالعات ارزیابی آمادگی پروژه با گردآوری اطلاعات اولیه، ایجاد چارچوب تحقیق، گردآوری مفصل اطلاعات مورد نیاز و تحلیل اطلاعات با بهره گرفتن از ابزارهای مدیریتی استاندارد صورت میگیرد. خروجی این مطالعات و تحلیلها بیان وضعیت آمادگی سازمان برای پذیرش سیستم برنامهریزی منابع سازمان است. همچنین چالشها، مشکلات و عوامل کلیدی موفقیت پیادهسازی سیستم نیز در این مرحله تعیین میگردد. در ضمن راهکارهایی برای ارتقای وضعیت سازمان برای پذیرش سیستم نیز ارائه میگردد.(جی آر[۳۷]، ۲۰۱۰)
یکی از خروجیهای مهم این مطالعات تعیین گزینه و راهبرد مناسب برای پیادهسازی سیستم است. در این مطالعات بر اساس وضعیت آمادگی اجزای مختلف سازمان برای پذیرش سیستم، نقطه شروع پروژه تعیین میگردد. ماژول آغازین سیستم، ماژولی است که بیشترین مقدار آمادگی را داشته باشد. مدون و مناسب بودن فرآیندها، آمادگی کارکنان واحد مذکور، حداقل بودن چالشها و مشکلات در واحد مذکور برای پیادهسازی سیستم و اولویتهای سازمانی و مدیریتی از جمله عوامل تعیینکننده ماژول و یا ماژولهای آغازین برای پیادهسازی میباشند. (استوارت و همکاران[۳۸]، ۲۰۰۰)
یکی دیگر از خروجیهای مهم مطالعات ارزیابی آمادگی سازمان، مجموعهای از طرحهای آمادهسازی است. این طرحها برای آمادهسازی اجزای مختلف سازمان برای پذیرش سیستم ارائه میگردند و قبل از پیادهسازی سیستم اجرای طرحهای مذکور آغاز میگردند. طرحهایی برای آمادهسازی افراد، دادهها و زیر ساختار فنی از جمله مهمترین طرحهای آمادهسازی میباشند. (آمبل[۳۹]، ۲۰۰۳)