در چارچوب نوواقع گرایی تدافعی، الگوی رفتاری غالب سیاست خارجی جمهوری اسلامی موازنه سازی است به گونه ای که ایران بر پایه قدرت نسبی خود، قرابت و مجاورت جغرافیایی، نیات و موازنه دفاع ـ تهاجم تهدیدات سایر کشورها نسبت به خود را برآورد و ارزیابی کرده و در برابر آن به موازنه سازی درون گرا و برون گرا می پردازد. برپایه موازنه درون گرا، جمهوری اسلامی با تکیه بر مقدورات ملی و به صورت یک جانبه درصدد افزایش قدرت و مقابله با تهدید برمی آید. رفتار سیاست خارجی ایران در دوران دفاع مقدس و دیپلماسی هسته ای را می توان در این چارچوب تحلیل کرد.
در الگوی موازنه سازی برون گرا، جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ راهبرد چند جانبه گرایی دست به ائتلاف سازی و اتحادسازی زده به موازنه سازی می پردازد. سیاست نگاه به شرق ایران مبتنی بر نزدیکی به چین و روسیه و عضویت ناظر در سازمان همکاری شانگهای و توسعه روابط با بعضی از کشورهای آمریکای لاتین و جهان سوم را می توان نمونه هایی از موازنه سازی برون گرای ایران برای مقابله و خنثی سازی تهدیدات آمریکا تلقی و تحلیل کرد همکاری سه جانبه ایران، ارمنستان و یونان در دهه ۷۰ شمسی و همکاری ایران و ارمنستان در دهه ۸۰ شمسی نیز نمونه هایی از الگوی موازنه سازی برون گرا در سیاست خارجی ایران محسوب میگردد.
بر مبنای نوواقع گرایی تهاجمی، الگوی غالب رفتاری سیاست خارجی ایران، بیش از موازنه سازی، بیشینه سازی قدرت و امنیت از طریق استفاده از فرصت هایی است که جایگاه نسبی قدرتش ایجاد میکند به گونه ای که ایران بیش از تلاش برای حفظ موئازنه منطقه ای و جایگاه نسبی قدرت خود درصدد افزایش سهم خود از توزیع قدرت منطقه ای و جهانی به قیمت از دست دادن آن توسط رقبا میباشد. از این رو، در چارچوب نوواقع گرایی تهاجمی، سیاست خارجی ایران نسبت به عراق، فلسطین و لبنان ماهیتی تهاجمی دارد تا تدافعی. یعنی ایران در پی استفاده بهینه از موقعیت قدرت خود و افزایش آزادی عمل و امنیتش در منطقه خاورمیانه و بر هم زدن موازنه منطقه ای به نفع خود است.
فصل سوم:
درآمدی تاریخی بر فعالیتهای هسته ای ایران
فصل سوم: درآمدی تاریخی بر فعالیتهای هسته ای ایران
هر چند مواجهه و آشنایی بشر با پدیده هسته ای دردناک و با مصارف نظامی آن آغاز شد، ولی بعدها به مرور زمان متوجه شد که استفاده های صلح امیز از انرژی هسته ای به مراتب بیشتر از استفاده های غیرصلح آمیز آن است و لذا گرایش عمده جامعه متوجه این بعد پدیده هستهای گردید. امروزه
بی گمان انرژی هستهای با توجه به مزیت ها و ارزش های بی شمار آن توانسته به عنوان بهترین جایگزین برای منابع فسیلی جهت تامین انرژی در جهان شناخته شود. به عبارت دیگر انرژی «شکافتنی» جانشین انرژی «سوختنی» گردیده. مزایای مهم این انرژی از قبیل فناناپذیر بودن آن، عدم آسیب رسانی به محیط زیست و تنوع استفاده از محصولات آن باعث گردیده، جهان به سرعت به سوی این انرژی روی گرداند. در این راستا بر پایه سند چشم انداز بیست ساله که سیاست های کلان ایران را برای دو دهه آینده ترسیم میکند؛ ایجاد تغییر و تنوع در منابع و انرژی بدون هیچ گونه ابهامی یکی از الزامات معرفی شده است. در این سند بنیادی بر پایه ۲ اصل کاهش مصرف انرژی داخلی و نیز دستیابی به منابع انرژی غیرفسیلی با تأکید بر استفاده از منابع انرژی متنوع و رعایت قوانین محیط زیست، عملاً به عنوان جایگزین انرژی های فسیلی به انرژی هستهای و دستیابی به آن به عنوان یک افق بیست ساله تأکید گردیده است.
۳-۱- مطلوبیت صلح آمیز بودن انرژی هسته ای از دیدگاه ایران
انرژی هستهای لازمه توسعه پایدار است. با توجه به اینکه سوخت هستهای تا قرن ها در دسترس خواهد بود، امنیت تامین آن سبب مزیت آن بر سایر منابع عمده انرژی شده است. مصرف آن هیچ آلودگی واقعی ایجاد نمی کند؛ منابع با ارزش سوخت های فسیلی را برای نسل های دیگر حفظ میکند؛ هزینه های آن قابل رقابت و همچنان در حال کاهش است و پسماندهای آن را می توان برای مدت زیادی بدون خطر کنترل کرد. انرژی هستهای از ابتدا به عنوان یک فناوری توسعه پایدار در نظر گرفته شده است. از این رو فعالیت پیگیر برای اکتشاف و تولید اورانیوم از جنگ جهانی دوم شروع شد. کشورهای آمریکا، آلمان، شوروی و کانادا به سرعت مشغول اکتشاف و استخراج منابع اورانیوم به منظور تولید سلاح هستهای شدند. (مک کای، ۱۳۷۴، ۲۸)
انرژی هستهای گزینه مطلوب با ملاحظات اقتصادی و اجتماعی است. با توجه به اینکه در حال حاضر مقوله انرژی یکی از مهمترین عوامل تولید به شمار میآید، دسترسی به منابع ارزان انرژی و در عین حال سهل الوصول از اهداف استراتژیک کشورهای توسعه یافته محسوب می شود. بنابرین، در راستای ایجاد تداوم و امنیت عرضه انرژی، اعمال تمامی راه کارهای ممکن غیر منتظره نخواهد بود. از طرفی، نیازهای آتی جهان به انرژی جهت دستیابی به رشد و تداوم توسعه اقتصادی را نیز می توان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رشد صنعت هستهای محسوب نمود. برآوردهای صورت گرفته توسط آژانس اطلاعات انرژی (EIA) حاکی از افزایش ۵۸ درصدی تقاضای جهانی انرژی تا سال ۲۰۱۵ است.
به علاوه ایران با برخورداری از معادن پرشمار اورانیوم، جایگاه نخست در خاورمیانه را دارا است. تنها نیمی از سرزمین ما وجود ۳۶ هزار تنی اورانیوم را نوید داده است، که این مقدار اورانیوم برابر ۴۵ میلیارد بشکه نفت میباشد. بنابرین طبیعی است که کشورمان نزدیک به ۵۰ سال پیش در پی استفاده از ظرفیت هستهای موجود باشد. (صائب الکسم، ۲۰۰۸، ۳۴)
۳-۲- برنامه هستهای ایران قبل از انقلاب:
برنامه هستهای ایران به دهه ۱۹۵۰ برمی گردد، زمانی که با کمک ایالات متحده امریکا تصمیم گرفته شد، برنامه صلح آمیز هستهای در ایران پیگیری شود. در این زمینه محمدرضا پهلوی شاه ایران میگوید: نفت یک ماده بسیار ارزشمند است و بسیار سخت جایگزین می شود؛ ما تصمیم داریم به زودی ۲۳ هزار مگاوات برق تولید نماییم و احتیاج مبرم به انرژی هستهای خواهیم داشت.
به همین منظور در سال ۱۹۵۷، ایران و آمریکا در چارچوب برنامه اتمی برای صلح پیشنهادی آیزنهاور، قرارداد همکاری در زمینههای غیرنظامی اتمی را امضا کردند. بر پایه این قرارداد، ایران مقداری اورانیوم غنی شده برای مصارف پژوهشی از آمریکا دریافت کرد. ضمناً مرکز مؤسسه علوم هستهای که زیر نظر سازمان پیمان مرکزی (سنتو) اداره می شد، از بغداد به تهران منتقل شد. (اندرسن، کری وال، ۲۰۰۷، ۵۳)
در سال ۱۹۵۹، یک مرکز پژوهش هستهای در دانشگاه تهران تأسيس شد. در سال ۱۹۶۰ ، ایران مقدمات خرید یک رآکتور پژوهشی ۵ مگاواتی را برای دانشگاه تهران فراهم میکند. متعاقباً آمریکا همراه با فروش رآکتور هستهای به ایران، چند اتاقک داغ نیز به ایران فروخت.
در سال ۱۹۶۷، آمریکا ۵۴۵ و ۵ کیلوگرم اورانیوم غنی شده برای استفاده در رآکتور پژوهشی به ایران تحویل داد. همچنین ۱۱۲ گرم پلوتونیوم نیز به عنوان راه اندازی رآکتور تحویل شد. (دریایی، ۱۳۹۲، ۸۴)