۴-۲-۱-۲٫ آسیب شناسی روایات سبب نزول
آیت الله معرفت، در عین اینکه به اهمیت و ارزش این روایات اشاره می کند، آسیب ها و آفت های اسباب نزول را نیز عنوان می کند.
در مقامی می گوید: «چهره حاکم بر [روایات] مأثور دراین باب، علاوه بر وضع و دسّ و تقلّب، [دارای] ضعف و جهالت و ارسال است ».[۱۱۶۱]
بر اساس این کلام، آیت الله معرفت، چهار عامل در سستی و ضعف روایات سبب نزول که شامل «ضعف»،[۱۱۶۲] «جهالت»،[۱۱۶۳] «ارسال» و «جعل» می باشد را بیان می دارد.
اما، علاوه بر این چهار مورد، در مواضع دیگر به عوامل دیگری همچون «مخالفت با عقل سلیم»، «عدم اتصال در روایت و وقف در آنها» و… اشاره می کند.[۱۱۶۴]
چنان که ملاحظه شد، در میان این عوامل، فقط عامل «مخالفت با عقل سلیم» مربوط به «متن روایت» است و باقی موارد اشکالاتی است که در سند روایت به وجود می آید.
۴-۲-۱-۳٫ اعتباربخشی به روایات سبب نزول
آیت الله معرفت، جهت بهره مندی از روایات اسباب نزول، چهار ملاک را مطرح می کند که به وسیله آنها، این روایات، قابل قبول می باشد:
۴-۲-۱-۳-۱٫ تصحیح سند، تواتر یا استفاضه نقل
حکم به صحت سند روایت یا استفاضه و تواتر نقل آن، ملاک هایی می باشد که مفسران و علمای گذشته آنها را عنوان نموده اند و آیت الله معرفت به آنها اشاره می کند.[۱۱۶۵]
۴-۲-۱-۳-۲٫ ابهام زدایی از آیه
ایشان، بهترین و دقیق ترین ملاک را، که با پژوهش های تاریخی سازگـار تر است این گــونه بیــان می کند:
«این که شأن نزول مأثور چیزی باشد که ابهام را از چهره آیه به طور کامل برطرف کند و مشکل تفسیر آن را به کامل ترین شکل حل کند با این قید که مخالف ضروری دین یا با بدیهیات عقلی ناسازگار نباشد».[۱۱۶۶]
بنابراین ایشان بر جنبه «ابهام زدایی روایت» تأکید می کند و شرط آن را «عدم مخالفت با ضروریات دینی» و «بداهت عقلی» آن عنوان می کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همچنین، می گوید: این شرط به تنهایی، می تواند اطمینان ما را نسبت به صحّت حدیث – با هر گونه سندی- جلب نماید.[۱۱۶۷]
۴-۲-۱-۳-۳٫ حضور ناقل سبب نزول
ملاک دیگری که ایشان، در این باره به آن اشاره می کند، پیرامون لزوم حاضر بودن راوی، در جریان حادثه ای است که به عنوان سبب نزول نقل می کند.
ایشان در این باره می گوید: «تنها شرط حصول یقین به اینکه آنچه از نقل شده اجتهاد و دروغ پردازی راوی نیست، حضور او در آن واقعه می باشد».[۱۱۶۸]
۴-۲-۱-۳-۴٫ ویژگی های راوی
ایشان، شروطی را برای راوی، بر می شمرد، که اگر راوی، واجد آنها بود، روایت او در باب شأن نزول قابل قبول می باشد، اگرچه به حضور خود در مکان واقعه، تصریح نکرده باشد. این شروط عبارتند از:
الف) راست گفتاری
ب) وثاقت در نقل روایات
ج) هوشیاری و آگاهی
د) اجتناب از حدس و تخمین در نقل روایت[۱۱۶۹]
سپس، از این گفتار نتیجه می گیرد:
«بنابراین چنین شخصی اگرچه در آن واقعه حضور نداشته، قابل تصدیق و اطمینان می باشد و از همین جاست که به گفته صحابه برگزیده، حتی اگر به حضورش در آن واقعه، تصریح نکرده باشد، اعتماد می کنیم. همچنان که به تابعانی که به نیکویی از آنان تبعیت کردند و امامان راستگوعلیهم السلام اطمینان می نماییم».[۱۱۷۰]
از سخنان آیت الله معرفت، این گونه بر می آید که سند در درجه اول اهمیت قرار دارد؛ چرا که سه ملاک از ملاک های گذشته، به سند و یکی از آنها به دلالت روایت مرتبط می شود.
همچنین، ملاک «ابهام زدایی»، راهی برای بهره مندی هر چه بیشتر، از روایات شأن نزول باشد. به عبارت دیگر، روایاتی که دارای سند ضعیف و فاقد ملاک های سه گانه سندی است، در صورتی که مشکل و ابهامی آیه را برطرف کند، مورد استفاده قرار گیرد.
۴-۲-۲٫ رویکرد عملی
در رویکرد عملی آیت الله معرفت نسبت به پذیرش یا عدم پذیرش روایات، می توان به معیارهای زیر اشاره نمود:
۴-۲-۲-۱٫ معیار پذیرش سبب نزول: موافقت با قرآن
معیاری که آیت الله معرفت، به وسیله آن، سبب نزولی را قابل قبول دانسته، «موافقت با قرآن» می باشد. ایشان، در این باب به موافقت سبب نزول با «ظاهر»، «لفظ» و «عمومیت» آیه اشاره می کند:
۴-۲-۲-۱-۱٫ سازگاری با ظاهر آیه
ایشان گاهی این عنوان را در مورد تفسیری که خود از آیه ارائه داده، و آن را موافق با «ظاهر» آن عنوان می کند، از روایت صحابی و تابعی، در تأیید آن مدد می جوید:
مثلاً، ذیل آیه Cإِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ…فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم…B[1171] آیت الله معرفت، با اشاره به اینکه خداوند در این آیه اجر و پاداش را مختص به عمل صالح و ایمان برخی از بندگانش نکرده است، تفسیر خود را «موافق با ظاهر آیه» دانسته[۱۱۷۲] و در این باره روایتی در شأن نزول این آیه از مجاهد نقل می کند که گفتار ایشان را تأیید می کند:
«هنگامی که سلمان قصه یارانش [قبل از اسلام] را به پیامبرصلی الله علیه و آله گفت، فرمود: آنان در آتشند. سلمان گفت: پس زمین بر من تاریک شد، پس آیه نازل شد که: Cإِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُواB …[سلمان]گفت: گویی که کوهی از روی من برداشته شد».[۱۱۷۳]
چنان که ملاحظه می شود، سلمان نیز درباره دوستانش که با ایمان و صالح بودند، نگران بود و خداوند این آیه را فرو فرستاد تا او بداند، خدا هیچ گاه اجر انسان مؤمن و صالح را ضایع نمی کند.
بر این اساس، روایت مجاهد به جهت «موافقت با ظاهر آیه» مورد استناد آیت الله معرفت قرار گرفته و آن به عنوان شاهدی بر صحت تفسیر خود، نقل نموده است.
۴-۲-۲-۱-۲٫ سازگاری با عموم آیه
گاهی این معیار را با عنوان موافقت با «عموم» آیه، در کنار عامل دیگری چون «تواتر روایت» مطرح کرده است:
به عنوان مثال، ذیل آیه Cالَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ…B[1174] روایات بسیاری در شأن نزول این آیه از صحابیــان و تابعـــانی چون ابن عبــاس نقــل شده است که آن را در شـــأن «علی بن ابی طالبعلیه السلام» دانسته است.[۱۱۷۵]
ایشان سخن برخی از مفسران[۱۱۷۶] را که به «ضعف سندیِ» این روایات اشاره نموده اند، مورد نقد قرار داده[۱۱۷۷] و ادعای «تواتر معنوی و لفظی» آنها در کتب حدیث و تفسیر می کند.[۱۱۷۸]
و می گوید: « از جمله اموری که بر نزول آیه در شأن آن حضرت علیه السلام تأکید می کند، صیغه جمع اضافه شده در کلام خداوند تعالی است: Cیُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْB که در فراگیر بودن و شمول ظهور دارد…».[۱۱۷۹]
۴-۲-۲-۲٫ معیارهای عدم پذیرش سبب نزول
آیت الله معرفت، در عدم پذیرش روایات سبب نزول معیارهایی را ارائه می دهد:
۴-۲-۲-۲-۱٫ مخالفت با عصمت
اولین معیاری که می توان، به عنوان عامل عدم پذیرش سبب نزول آیات یاد کرد، مخالفت با عصمت انبیاءعلیهم السلام می باشد.