۲-۲-۱ رهبری[۵]
مفهوم رهبری در ادبیات فارسی از قدمت تاریخی برخوردار است و در واقع ظهور رهبری به شروع زندگی اجتماعی انسانها بر میگردد. به طوری که می توان گفت هر سازمان بدون رهبری در واقع ، صرفاً مجموعه ای پراکنده از مردم و دستگاه هاست و اگر تنها یک عامل وجود داشته باشد که وجه افتراق بین سازمانهای موفق و ناموفق را معلوم نماید بدون شک آن عامل رهبری پویا و مؤثر است (احسانی و همکاران ۱۳۹۲، ۱۴). شاید علت جذابیت گسترده رهبری این باشد که رهبری، فرایند بسیار اسرار آمیزی است که در زندگی همه افراد وجود دارد. در اکثر موارد، دانشمندان علوم رفتاری کوشیده اند تا بدانند بر اساس چه ویژگی ها، توانایی ها، رفتارها، منابع قدرت یا با تکیه بر چه جنبه هایی از موقعیت ، توان رهبر در تأثیر بر پیروان و تحقق اهداف گروهی را می توان تعیین کرد(یوکل۱۳۸۲، ۲).
متفکران علوم انسانی رهبری را از ابعاد مختلفی مورد بحث قرار میدهند. گروهی رهبری را بخشی از وظایف مدیریت می دانند و گروهی دیگر برای رهبری مفهوم وسیع تر نسبت به مدیریت قائلند و آن را توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه جهت هدفهای معین می دانند (داویز و هیگز۲۰۰۵، ۹۷).
با توجه به تعاریف ارائه شده توسط صاحب نظران در جدول ۲-۱ اقدام به تهیه خلاصه ای از تعاریف ارائه شده نموده ایم.
جدول۲-۱ تعاریف رهبری
ردیف
تعریف
منبع
۱
رهبری فرآیندی است که با آن، یک فرد بر گروهی از افراد تأثیر میگذارد تا به یک هدف مشترک برسند.
تورنس ۲۰۰۱
۲
رهبری یکی از ضرورت های اصلی برای انجام فعالیت های بسیاری از سازمان های امروزی است
پیروز و همکاران ۲۰۰۷
۳
رهبری عبارت است از اقدام برای ترغیب دیگران به تلاش مشتاقانه برای نیل به اهداف
کیت دیویس ۱۹۸۱
۴
رهبری عبارت است از تحت تأثیر قرار دادن دیگران برای کسب هدف مشترک
کونتز و دیگران ۱۹۸۸
۵
رهبری یعنی فعالیت هایی که مردم را برای تلاش مشتاقانه در جهت تحقق اهداف گروهی، تحت تأثیر قرار میدهد.
تری ۱۹۷۷
۶
فرایند تحت تأثیر قرار دادن افراد، طوری که در جهت اهداف گروه یا سازمان مشارکت کنند رهبری نامیده می شود.
اصلانی و همکاران ۱۳۸۹
۷
رهبری را نفوذ بر مرئوسان از طریق برقراری ارتباط با آنان برای تحقق اهداف سازمانی تعریف کردهاند.
الوانی ۱۳۸۶
۸
رهبری فراگرد اثرگذاری بر فعالیت ها ی افراد یا گروه ها، برای کسب هدف در یک وضعیت معین است.
هرسی و بلانچارد
رهبری برای تمام سازمان ها برای رسیدن به اهداف، مهم میباشد. از آن جایی که رهبری یک عامل کلیدی برای بهبود عملکرد سازمان است، موفقیت یا شکست سازمان وابسته به اثر بخشی رهبری در تمام سطوح میباشد.
محققان بیان می دارند که رهبری، توانایی اثر گذاشتن بر نگرش ها، توانایی ها و باورهای کارکنان در جهت رسیدن به اهداف سازمانی است. هر چند سالها رهبری یک موضوع اصلی در بین محققان بوده است اما تغییرات چشمگیر اجتماعی که در طول دو دهه گذشته اتفاق افتاده باعث شده که بحث رهبری اثربخش، مهم تر شده باشد (داکت و مک فارلن۲۰۰۳ ، ۳۰۹ ).
۲-۲-۲ نقش و وظیفه رهبری
نقش رهبر یا رهبران را می توان با خلاصه ای از وظایف آن ها در شرایط و وضعیت های مختلف توضیح داد. طبیعی است که وظایف رهبری در ارتباط با نوع گروه یا سختار آن مشخصات خارجی و داخلی گروه تفاوت خواهد کرد. ولی معمولا رهبران گروه ها و سازمان های اجتماعی مجموعه ای از وظایف مختلف را به عهده دارند.
۲-۲-۲-۱ وظایف رهبر
۱٫ مجری: رهبر یک گروه یا سازمان اعم از اینکه خود سیاستهای گروه و یا سازمان را تعیین نماید یا نه، مسئولیت بازبینی و اجرای این سیاست ها را به عهده خواهد داشت. او سعی میکند در قالب ظرفیت اجرایی خود انجام کارها را به اعضای گروه واگذار نماید و خود کمتر در فعالیت های اجرایی گروه درگیر شود. زیرا در این صورت وی مانع از واگذاری و توسعه مسئولیت میان اعضای گروه و سازمان میگردد.
۲٫ برنامه ریزی: یکی از وظایف رهبر تصمیم گیری در مورد تعیین هدف ها و انتخاب روش ها و چگونگی نیل به آن اهداف میباشد. این تصمیمات میتواند مربوط به برنامه ریزهای کوتاه مدت یا بلندمدت باشد. طبیعی است که رهبری بیش از سایر اعضاء اطلاعات مربوطه برنامه ریزی را به خصوص در زمینه برنامه ریزی های بلندمدت را در اختیار داشته باشد.
۳٫ متخصص: در گروههای غیر رسمی معمولاً فردی که بیشترین دانش و تخصص لازم را در خصوص مسائل مربوط به آن گروه دارد به عنوان رهبر انتخاب می شود.
۴٫ نماینده گروه: رهبر معمولاً بیشتر از سایرین از هدفها و برنامه های گروه آگاه بوده و به نیاز و خواسته های آن آشنایی دارد. لذا بیش از هر کس صلاحیت نمایندگی یا پاسخگویی گروه در خارج از گروه یا سازمان را خواهد داشت.
۵٫ تنظیم کننده روابط: با توجه به میزان اشرافی که رهبر نسبت به اعضای گروه و روابط گروهی دارد میتواند نسبت به تنظیم و کنترل روابط داخلی گروه نقش مهمی داشته باشد.
۶٫ شتاب دهنده: برای آغاز یا افزایش یک حرکت و یا ایجاد تحرک در یک سازمان به یک نیرو و یا شدت عملی نیاز خواهد بود که این نیرو باعث برانگیختگی و تحرک کارکنان شود.
۷٫ مشوق : رهبران میتوانند از طریق تشویق و ستایش صادقانه نیازهای انسانی، نیاز به تشخیص، احترام و شناسایی را تأمین نماید.
۸٫ میانجی یا داور: با توجه به قدرت تشویق و تنبیه که در اختیار رهبری است نقش او به عنوان یک میانجی یا داور در حل تضادهای داخلی گروه و افراد از اهمیت خاص برخوردار است. او میتواند دسته بندی های داخل گروه را تقلیل دهد و یا تشدید نماید.
۹٫ نماد گروه : در برخی از گروه ها همان طور که علائمی نظیر لباس متحدالشکل، نام ها و حرکات خاص در شناسایی آن گروه با مجموعه نقش دارد رهبر به عنوان سمبل در شناخت آن گروه نقش پیدا میکند ، به خصوص موقعی که رهبر برای طولانی مدت در حیات آن مجموعه وجود داشته باشد.
۱۰٫ ایده پرداز: مهم ترین وظیفه یک رهبر موقعی است که مسئولیت هدایت عقیدتی و ایدئولوژی گروه را عهده دار میگردد. زیرا در این صورت او به عنوان منبع اعتقادات ، ارزش ها و معیارهای افراد داخل گروه متجلی خواهد شد.
۲-۲-۳ ویژگی رهبری
مهم ترین ویژگی رهبران، داشتن بینش است که به مدد آن ویژگی، آنچه را که در گروه، سازمان و جامعه سازمان و جامعه آنان روی میدهد می بینند و راهی را که باید طی شود تشخیص میدهند. همین بینش به رهبران انرژی و توان کار و فعالیت می بخشد و باعث می شود که با الهام بخشی به پیروانشان و ایجاد انگیزه در آنان، توان کار و فعالیت را در آنان به وجود آورند و عقاید خود را تعیین بخشند و به واقعیت تبدیل کنند.
رهبران به پیروان خود چنین القا میکنند که راه مطلوب را تشخیص میدهند و از آنان می خواهند که در جهت تشخیص رهبر خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوبی که وی مشخص کردهاست، تلاش کنند.
ویژگی های شخصیتی رهبر: