۲-۱-۵-۳-۱- شرایط درونی
همان طور که در مورد سایر تواناییهای آموختهشده صادق است، نگرش نیز به وجود بعضی تواناییهای پیشنیاز در یادگیرنده نیاز دارد. نخستین پیشنیازها مهارتهای ذهنی از نوع مفاهیم و مقدار معینی اطلاعات مربوط است (گانیه، ۱۹۸۵، ترجمه نجفی زند، ۱۳۷۳).
تصور[۷۲]: روشن است که اولاً یادگیرنده باید تصور مجموعه شئ، رویداد یا شخصی که نگرش جدید نسبت به آن جهت خواهد یافت را دارا باشد. در غیر این صورت، آموزش باید این تصور را قبل از ارائه پیام نگرشی ایجاد کند.
اطلاعات[۷۳]: اطلاعات مربوط نیز برای یادگیری نگرشها پیشنیاز مهمی است. مخصوصاً اینکه چنین اطلاعاتی احتمالاً به موقعیتهایی که قرار است در آن ها عمل انتخابی صورت گیرد مربوط باشد. مثلاً اگر هدف نگرش امتناع از نوشیدن مشروبات الکلی قبل از رانندگی باشد، اطلاعات مربوط به موقعیتهایی که در آن ها احتمالاً چنین نوشیدنی رخ میدهد به عنوان زمینه برای یادگیری نگرش، ضروری است.
برای معلمانی که میخواهند نگرشهای مثبت در دانش آموزان ایجاد کنند، غیرمعمول نیست که تأکید بر تصور و اطلاع آموزی داشته باشند. این نوع بازدههای یادگیری پیشنیازهای اساسی برای کسب نگرشها را میسازند. بااینحال، تصور و اطلاعات صرفاً پیشنیاز شرایط درونی هستند، آن ها رخدادهای حساسی نیستند که یادگیری نگرش را موجب شوند (گانیه، ۱۹۸۵، ترجمه نجفی زند، ۱۳۷۳).
۲-۱-۵-۳-۲- شرایط بیرونی
شرایط بیرونی مطلوب برای یادگیری در ایجاد نگرشها، برحسب اینکه چه سرمشقی از تغییر نگرش موردنظر باشد، چندین شکل مختلف به خود میگیرد؛ بنابرین، ممکن است برای بعضی از انواع نگرشها، فنون شرطیسازی کلاسیک به کار روند، در بعضی دیگر معمولاً میتوان به سهولت دید که اصول وابستگی تقویت در یادگیری نگرش نقش مهمی را بازی میکند. مردم آنچه را گه خوب از عهده انجامش برمیآیند، دوست دارند. انواع اعمال شخصی که به موفقیت منتهی میشوند بهاحتمالزیاد اعمالی هستند که فرد نسبت به آن ها نگرش مثبت ابراز میکند. در بسیاری از موقعیتهای آموزشی یک نگرش مثبت مطلوب میتواند به وسیله ممکن ساختن موقعیت برای دانشآموز در یک مورد به سهولت تضمین گردد. بااینحال، درمجموع چنین به نظر میرسد که کاربرد روش سرمشق سازی انسانی قابلاستفادهترین و مؤثرترین رویکرد در یادگیری نگرش باشد. به طور خلاصه، این روش نمایش یا بیان انتخاب مطلوب عمل شخصی (نگرش) توسط یک فرد مورداحترام یا مورد تحسین را شامل میشود. چنین شخصی ممکن است این پیام را شخصاً یا به وسیله رسانهای مثل تلویزیون یا مطلب نوشتنی ارائه دهد (گانیه، ۱۹۸۵، ترجمه نجفی زند، ۱۳۷۳).
۲-۱-۵-۴- الگوهای تغییر نگرش
اگرچه نگرشها دارای ثبات و دوام قابل توجهی هستند، اما بااینحال، امکان تغییر آن ها وجود دارد و فنونی برای تغییر نگرش معرفیشدهاند. تغییر نگرش در چارچوب چند الگوی مشخص تبیین شده است که عبارتاند از: الگوهای یادگیری[۷۴] شامل نظریه محرک – پاسخ و نظریه مشوقها و تعارضها و الگوهای شناختی[۷۵] شامل نظریه های تعادل[۷۶]، توافق[۷۷]، قضاوت اجتماعی[۷۸] و همسازی شناختی[۷۹] و الگوی روانکاوانه شامل نظریه کارکردی[۸۰] (کریمی، ۱۳۸۰).
۲-۱-۵-۴-۱- الگوهای یادگیری
۲-۱-۵-۴-۱-۱-. نظریه محرک و پاسخ
۲-۱-۵-۴-۱-۱-۱- نظریه هاولند[۸۱]
یک نمونه از الگوی یادگیری برای تغییر نگرش الگوی هاولند و همکاران وی است که در آن تغییر نگرش از محرک آغاز و بعد به مرحله توجه، ادراک و پذیرش رسیده و بالاخره به تغییر نگرش می انجامد. در این الگو توجه، به این واقعیت اشاره دارد که همه پیامهای محرک موردتوجه قرار نمیگیرند؛ مثلاً، هنگام رانندگی در جادهها به همه تابلوهای تبلیغاتی توجه نمیکنیم و تنها بعضی از این تابلوها را که شاید از جنبهای برای ما جالبتر باشند، موردتوجه قرار میدهیم. طبعاً وقتی به یک تابلوی تبلیغاتی توجه نمیکنیم، تأثیر آن تابلو بر ما صفر است و بنابرین، در تبلیغ کالا یا مطلب موردنظر خود برای ما موفق نیست؛ اما حتی اگر ما به آن تابلو توجه هم میکردیم، باز امکان داشت که آن تبلیغ در ما مؤثر نباشد.
عامل دوم، یعنی ادراک به این نکته اشاره میکند که ممکن است برخی پیامها پیچیده یا بسیار مهم باشند بهطوریکه گیرندگان موردنظر از آن سر درنیاورند. بالاخره در مرحله سوم، پیش از آنکه هیچ تغییر نگرشی ایجاد شود، ما باید تصمیم بگیریم که پیام را میپذیریم یا نه (کریمی، ۱۳۸۰).
در الگوی هاولند یک پیام که هدف آن تغییر نگرش باشد با پیامرسان، با زمینهای که پیام ارائه میشود و باشخصیت پیامگیر در تعامل است. مهمترین عامل مؤثر در مورد پیامرسان، موضوع قابلیت قبول اوست که از وضع ظاهر او گرفته تا تخصص او و مهم بودن او برای پیام گیران همگی در این قابلیت قبول مؤثرند. خود پیام ازنظر تأثیر، بستگی به عوامل چندی از قبیل یکجانبه بودن یا دوجانبه بودن، ایجاد هیجان و بهویژه ترس در پیام گیران، ترتیب تقدم و تأخر پیامهایی که در قابلیت هستند و نوع وسیلهای که پیام را منتقل میکند، دارد. همچنین، یک پیام برای مؤثر بودن باید در زمینه ای مناسب و در حالی که پیامگیر بتواند آن را دریافت کند، ارسال شود وگرنه توجه پیامگیر اصولاً به آن جلب نخواهد شد (کریمی، ۱۳۸۰).
شکل ۲-۲ مراحل مختلف فرایند تغییر نگرش بر طبق الگوی هاولند را نشان داده است:
توجه
ادراک
پذیرش
توجه
ادراک
پذیرش
پاسخ
( تغییر نگرش )
محرک
شکل۲-۲: مراحل تغییر نگرش بر طبق الگوی هاولند ( هاولند و همکاران، ۱۹۵۳ ؛ به نقل از کریمی ، ۱۳۸۰ )
۲-۱-۵-۴-۱-۲- نظریه مشوقها و تعارضها
این نظریه، موضوع نگرش را برحسب یک تعارض گرایشی – اجتنابی[۸۲] در نظر میگیرد. این دیدگاه نیز معتقد است که نگرش حاصل مجموعهای از عناصر مثبت و منفی است، یعنی، برآیند سود و زیان حاصل از داشتن نگرش خاصی است. وقتی در زمینه داشتن نگرش شخص دچار تعارض میشود، موضعی را اتخاذ میکند که او را به حداکثر منافع برساند (کریمی، ۱۳۸۰).
۱-۲-۵-۴-۲- الگوهای شناختی
۱-۲-۵-۴-۲-۱- نظریه تعادل
طبق نظریه تعادل، در یک نظام تعادلی، دو شخص و یک شئ یا سه شخص در روابط متقابلاند. در این نظام سه نوع ارزشیابی وجود دارد: ارزشیابی فرد از هر یک از اشیاء یا اشخاص و از رابطه آن اشیاء یا اشخاص با یکدیگر. با فرض اینکه هر ارزشیابی مثبت یا منفی است، بدون تفاوتی در نیرومندی آن ها، چهار موقعیت ممکن وجود دارد: یا همه ارزشیابیها مثبتاند، یا دو ارزشیابی مثبت و یکی منفی است، یا یکی مثبت و دو تا منفی است و یا اینکه همه ارزشیابیها منفیاند. موقعیتهای اول و سوم متعادل یا ازنظر شناختی هماهنگ تلقی میشوند، در حالی که موقعیتهای دو و چهارم نامتعادلاند. نظریه تعامل معتقد است که یک سیستم از حالت عدم تعادل به سوی حالت تعادل حرکت میکند. بدین ترتیب که یکی از حالتهای عدم تعادل به سمت یکی از حالتهای متعادل حرکت خواهد کرد (کریمی، ۱۳۸۰).