بیکفایتی اجتماعی [۱۳]
- تعریف مفهومی:
منعکس کننده عدم راحتی در جمع، خجالتی بودن و دشواری در دوست یابی است (بل، ۲۰۰۲).
- تعریف عملیاتی:
نمره بالا در مقیاس(SI) نشان دهنده خجالتی بودن، عصبی بودن و تردید نسبت به اطرافیان مخصوصا جنس مخالف میباشد. روابط برای چنین افرادی بینهایت دشوار و غیرفابل پبش بینی به نظر میآید و غالباً از هر گونه رابطهای اجتناب میورزند.(بل، ۲۰۰۳).
سازگاری[۱۴]
- تعریف مفهومی:
عمل برقراری یک رابطه روان شنا ختی رضایت بخش میان خود و محیط و پذیرش رفتار و کردار مناسب و موافق با محیط و تغییرات محیطی را سازگاری گویند(شعاری نژاد، ۱۳۶۴؛نقل از حسینی ۱۳۸۳). در این پژوهش، سازگاری در سه حوزه عاطفی، اجتماعی و آموزشی تعریف شده است.
- تعریف عملیاتی:
در این پژوهش سازگاری، متغیر وابسته است و تغییرات آن به وسیله پرسشنامه سازگاری دانشآ موزان دبیرستانی در حیطههای عاطفی، اجتماعی و آموزشی ساخته سینها[۱۵] و سینک[۱۶] سنجیده میشود
سازگاری عاطفی[۱۷]
- تعریف مفهومی:
سلامت روانی مناسب و مقاومت در برابر عوارض فشار روانی، خلق مثبت و رضایت از زندگی شخصی و مدرسه و هماهنگی مناسب میان احساسات، افکار و فعالیتها، به عبارت دیگر سازگاری عاطفی یعنی مکانیزمهایی که توسط آن ها فرد ثبات عاطفی پیدا میکند(پورافکاری، ۱۳۸۵)
- تعریف عملیاتی:
نمرهای که فرد در مقیاس سازگاری عاطفی پرسشنامه سازگاری سینها و سینک دریافت میکند نمره بالا نشان دهنده بیثباتی عاطفی و نمره پایین نشانگر ثبات عاطفی است.
سازگاری اجتماعی[۱۸]
- تعریف مفهومی
اجتماعی شدن یک فرایتد دو جانبه ارتباطی بین فرد و جامعه است و مترادف با مهارت اجتماعی میدانند. از نظر آن ها توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمیتهی خاص اجتماعی به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد(اسلبی و گورا، ۱۹۸۸؛ نقل از عابدینی، ۱۳۸۱)
- تعریف عملیاتی:
نمرهای که فرد در مقیاس سازگاری اجتماعی پرسشنامه سازگاری سینها و سینک دریافت میکند نمرات بالا نمایانگر سلطه پذیری و نمرات پایین نشان دهنده پرخاشگری است.
سازگاری آموزشی[۱۹]
- تعریف مفهومی:
رضایت از مدرسه و انجام فعالیتهایی که کارکرد مؤثر را افزایش میدهد. مانند برنامهریزی، شرکت در بحثها، همکاری با دیگران سوال کردن در کلاس، کفایت و صلاحیت در فعالیتهای تحصیل( نقل از حسینی ۱۳۸۳)
تعریف عملیاتی:
نمرهای که فرد در مقیاس سازگاری آموزشی پرسشنامه سازگاری سینها و سینک دریافت میکند. نمرات بالا نشانگر وضعیت درسی و تحصیلی ضعیف و نمرات پایین مخصوص علاقهمندان به تحصیل و مدرسه است.
فصل دوم:
ادبیات و پیشینه پژوهش
مقدمه فصل دوم:
مطالعه تحول انسان علمی است که فهم چگونگی و چرایی تغییر افراد را میسر میسازد، و اینکه چگونه و چرا به همان وضع باقی میمانند، در حالی که پیرتر میشوند.تحول انسان به سه حوزه تقسیم میشود :حوزه زیستی – اجتماعی، حوزه شناختی و حوزه روانی – اجتماعی (برگر[۲۰]،۱۹۹۷؛ نقل از ساعدی،۱۳۸۲). روان شناسی تحولی عبارت از بررسی تحول روانی در فرد یا نوع. اما در هر حال این “پدید آیی “که یک حرکت محدود از زاویهی شکل گیری دامنههای مختلف سازمان روانی است( منصور،۱۳۸۹).
مطالعه نظام دار روان شناسی کودک در اوایل قرن بیستم آغاز شد. سه جنبش روان شناسی در اروپا ، امریکا ایجاد شد ابتدا نظریه روان تحلیلگری فروید، سپس نظریه یادگیری جان واتسن و بعد نظریه شناختی پیازه و در سالهای اخیر رفتار شناسی طبیعی مطرح میباشد که فرایندی از سازش بامحیط میداند (یاسایی، ۱۳۵۷؛ نقل از ساعدی،۱۳۸۲). این دیدگاه اهمیت درک رابطه بین ارگانیزم و نظامهای محیطی متفاوت را مورد تأکید قرار میدهند. کودک نیز به عنوان عنصری که مشارکت فعال در خلق محیط خود دارد، در نظر گرفته میشود (طهوریان و همکاران،۱۳۷۳ ؛ نقل از ساعدی،۱۳۸۲).
موضوع شخصیت به قدری پیچیده، وسیع و همه جانبه است که تاکنون هیچ نظریهای به تنهایی قادر به تشریح کامل آن نبوده است. به همین دلیل است که امروز در روان شناسی،. نظریه های مختلف و متعددی در این باره وجود دارد. بسیاری از این نظریه ها، هدف و مقصودی مشابه یکدیگر دارند ولی از لحاظ ارتباط کاربرد اصطلاحات علمی و روش تجزیه و تحلیل شخصیت متفاوتند. شخصیت تعاریف بسیاری دارد و آلپورت[۲۱] تمام تعاریفی را که در زمینهی شخصیت ارائه شده است را در دو دسته نسبتاٌ مشخص طبقه بندی کردهاست. دسته اول تعاریفی که روش آن ها بر اساس تحقیق درباره ظواهر و اعمال بیرونی قرار گرفته است که به آن ها تئوری صوری یا تئوری ماسک[۲۲] گویند و دسته دوم تعاریفی است که در آن از چگونگی و عمق ماهیت شخصیت صحبت میشود و به آن تئوری عمق یا سابستانس[۲۳] گویند.
روانشناسان بیشتر تئوری عمقی را قبول دارند و سعی دارند علل و عوامل نهفته و عملی رفتار بشر را دریابند زیرا شناسایی این مسائل را در شناسایی شخصیت مهم میدانند. برای این منظور، آنان سعی میکنند که فرضیههایی بسازند تا بر اساس آن ها عوامل پویایی به وجود آورندهی شخصیت را توضیح دهند (حسینی،۱۳۸۹)
روانشناسان عموماً بر این تعریف از شخصیت اتفاق نظر دارند: صفات اختصاصی فرد و شیوه های رفتاری که وی را از دیگران متمایز میکند. آنچه که اکثر افراد در داشتن یا انجام آن مشترکند را، جز، شخصیت خاص فرد به حساب نمیآورند: مثلاً سه وعده غذا خوردن در روز یا هر روز به مدرسه رفتن بچه های دبستان. اما در مطالعه شخصیت آنچه اهمیت دارد شیوه های خاص تفکر یا عملکرد فردی است که با دیگران تقاوت دارد.(هاشمیان، ۱۳۸۰)
تعاریف روابط موضوعی:
ا صطلاحات روابط موضوعی طی چند سال گذشته در بسیاری از متون روانکاوی، جایگاه اصلی را تصرف کردهاند. مقصود از روابط موضوعی، روابط بین شخصی[۲۴] است. اصطلاح موضوع که واژهای تخصصی و ابداع فروید است، به هر آن چیزی اشاره دارد که نیازی را برآ ورده میسازد. در معنای گسترده تر، موضوع به شخص یا شیء با اهمیتی اشاره دارد که موضوع با هدف احساسات و سا ئق های یک فرد است. فروید نخستین بار در بحث از سائق های غریزی و زمینهی روابط اولیه مادر – فرزند از اصطلاح موضوع استفاده کرد . این واژه در ترکیب با روابط، به روابط بین شخصی اشاره دارد و حاکی از بقایای درونی روابط گذشتهای است که تعاملات کنونی فرد با دیگران را شکل میدهد. روانکاوی همواره در پی کشف این بوده است که گذشته افراد به چه نحو رفتار و روابط کنونی آن ها را تحت تاثیر قرار میدهد( سنت کلر، ۱۹۴۰؛ ترجمه طهماسب ، علی آقایی، ۱۳۸۶).