خانم ها سارا و نازیلا نیز در خصوص سوء استفاده های مالی که مقتول از آن ها کرده بوده ، مواردی را اعلام نموده اند (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۲۰).خانم اعظم در تحقیقات مورخ ۱۶/۸/۸۴ اظهار داشته است که:«به خاطر اینکه مقتول از روز اول فقط از طریق عاطفی و دین وارد زندگی من شد و بیان میکند که جزء سربازان غایب امام زمان است و جدش حسین (ع) میباشد و هیچگاه به کسی تجاوز نمی کند ، آن هم به زن شوهر دار ! ؛ خدا میداند که او با شگردهای خاص خودش و تمسک به اسلحه وارد زندگی ما شد و بعد از تهیه فیلم اول در حالت بیهوشی… مجبور بودم برای بار دوم و سوم با او باشم و نامردی های شوهرم در حقم ، باعث این موضوع شد» (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۲۱) ایشان در آخرین دفاع در مورد اتهام زنای محصنه اظهار داشته است که:«نمی فهمیدم چکار می کنم ، بار اول او مرا مشروب خوراند و تجاوز کرد و فیلم برداری نمود و دفعات بعد ، به خاطر تهدیداتش ، تمکین کردم… از لحاظ جنسی نیز با شوهرم مشکلی ندارم».
در نهایت شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران در مورد اتهام زنای محصنه خانم اعظم ، با توجه به اظهارات خانم مریم دایر بر وجود رابطه غیر شرعی بین مقتول و خانم اعظم ، و همچنین اظهارات آقای امیرحسین مبنی بر شدت عشق و علاقه خانم اعظم نسبت به مقتول و مشاهده یکی از کلیپ های فیلم اخذ شده ، که در آن متهمه حتی از شدت عشق از مقتول درخواست حمل می کند (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۲۶)،… محتویات چند قطعه فیلم که همگی مؤید رضایت و طیب خاطر متهمه در راتکاب زناست و همچنین حسب اظهاراتش مبنی بر اینکه هر وقت می خواسته شوهرش در اختیارش بوده است و غیبت شوهر وی هم ، ۱ الی ۲ روز بوده است … شرایط احصان کاملاً وجود دارد لذا دادگاه مستنداً به مواد ۶۳ و ۶۴ و ۸۳ (بند ب) و ماده ۱۰۵ همگی از ق.م.ا ، حکم مبنی بر رجم متهمه صادر می کند (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۳۶).
با تجدید نظر خواهی متهمه پرونده به شعبه ۳۱ دیوانعالی کشور ارجاع میگردد و این شبعه طی دادنامه شماره ۴۶۸ مورخ ۱۷/۱۲/۸۴ به شرح ذیل رأی صادر می کند :« …. در مورد اتهام زنای محصنه (اعظم) نظر به اینکه شوهر وی راننده بین شهری (بیابان) بوده و عمل انتسابی که دادگاه علم به ارتکاب آن پیدا کرده ، در زمانی رخ داده که وی در مسافرت بوده لذا شرایط احصان فراهم نبوده … ، حد رجم طبق ماده ۷۶ ق.م.ا از وی ساقط است (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۳۳ و ۱۳۴) .
۲- تاثیر علم قاضی در رأی صادره
باید پذیرفت که دیوانعالی کشور در این پرونده با ورود به ماهیت موضوع ، به مسئله ای تمسک جسته است که ، شعبه بدوی در آن ورود نکرده است . علیرغم این که متهمه اقرار داشته است که :« از لحاظ جنسی با شوهرم مشکلی ندارم » شرایط احصان[۳۹] را محرز ندانسته است و البته صدور چنین آرایی نشان دهنده دقت نظر در انجام وظیفه نظارت بر قوانین و آرای صادره ، توسط دیوانعالی کشور است هر چند که در پرونده های با شرایط تقریباً مشابه با این پرونده ، شرایط احصان را محرز دانسته است » .
گفتار ششم :عدم اعمال ماده ۷۱ ق.م.ا سابق با حصول علم
پیرامون مواد ۶۸ و ۷۱ ق.م.ا ، هنگامی که جرم با علم قاضی ثابت میگردد توضیحاتی ارائه شد . در این پرونده نیز این مسئله به وضوح بی اثر شدن این مواد قانونی را با وجود علم قاضی ثابت میکند.
۱- شرح پرونده
با قتل آقای ابوالحسن و بررسی جسد و همچنین حسب اظهارات همسر و صاحبخانه مقتول ، محرز شده است که وی توسط شلیک اسلحه کمری به قتل رسیده و با توجه به اظهارات همسر مقتول که ، اولیای دم مقتول او را مظنون به قتل می خواندند ، تحقیقات آغاز می شود . در این میان ، با اظهارات برادر مقتول مبنی بر اینکه ؛ متهمه (خانم لیلا) با مادر ناتنی برادرش (مقتول) رابطه خیلی خوبی داشته است ، از مادر ناتنی مقتول تحقیق به عمل میآید و ایشان در اظهاراتش اعلام میدارد که :« خانم لیلا با شخصی به نام علی که خیلی خوش تیپ و خوش هیکل است دوست میباشد ، حتی چندین بار هم با هم بیرون رفته اند » ؛ در ادامه اظهاراتش افزوده است که :«مقتول ، یکبار به من گفت ؛ لیلا با من نمی خوابد و به من میگوید تو بداخلاقی» (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۴۲). در نهایت با تحقیقات بعدی ، آقای علی در ترمینال غرب تهران دستگیر می شود .
متهم علی در مورد ارتباط خود با متهمه اظهار داشته است که :« … از نظر حاملگی هم خیال هر دوی ما راحت بود زیرا خانم لیلا گفته بود که دستگاه AOD دارم و همچنین در طول مدت آشنایی با متهمه (مدت سه سال) بیش از دویست بار عمل زنا ر ا انجام داده ایم و بالای ناف متهمه جای زخمی وجود دارد که به صورت عمودی میباشد … » . با معاینه … مشخص شد که اظهارات متهم صحت دارد (عزیزمحمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ، ۱۵۷) .