تحلیل گر با بررسی کلی سازمان و مطالعه سیستم پیشنهادی می تواند افراد را برای مصاحبه دعوت کند. در این مرحله باید دید گسترده ای وجود داشته باشد و برنامه ای برای مصاحبه با مدیرانی که بخش آنها از این سیستم تأثیر میپذیرند تنظیم گردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برنامه ریزی و اجرای مصاحبه
بعد از اینکه تحلیلگر هدفها وخط مشیهای سازمان را شناخت و افراد مهم و اصلی را شناسایی کرد، باید نمایشگر زمانبندی مصاحبه را تهیه کند. و در اینجا تحلیلگر باید بر دلایل برگزاری مصاحبه واقف باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده، به گونه ای که فهرستی از عوامل حیاتی موفقیت برای کل سازمان تهیه شود و مورد استفاده قرار گیرد.
پس از انجام عوامل فوق میتوان فهرستی از عوامل حیاتی موفقیت سازمان را تهیه کرد. باید عواملی براساس چهارگروه محیطی، صنعتی، موقتی و رقابتی دسته بندی کرد ومشابهات را یکی کرد. و در نهایت با توجه به عوامل زیر میتوان گفت شناخت عوامل حیاتی موفقیت موجب تسهیل برنامه ریزی در سیستم می شود.
الف) اگر تحلیل گر بداند که سازمان به چه چیزی بیش از همه بها میدهد، بهتر می تواند هدفهای سیستم را با هدفهای سازمان همسو کند.
ب) در صورت تشخیص عوامل حیاتی موفقیت، تحلیلگر می تواند به صورت اثر بخش تری قابلیتهای سیستم را با نیازهای اطلاعاتی سازمان تطبیق دهد. همچنین، شاید بتواند تسهیلاتی را برای تامین نیازهای کاربران و نیازهای کلی سازمان ایجاد کند.
ج) شناخت عوامل حیاتی موفقیت به تحلیلگر کمک می کند تا مزایای احتمالی سیستم را ارزیابی کند. (رضائیان، ۱۳۸۵)
۶-۷-۲ کاربرد عوامل موفقیت در مدیریت استراتژیک:
موفقیت سازمانها مدیون استفاده از فرصتهای استراتژیک است و استفاده از فرصتهای استراتژیک وقتی حاصل می شود که سازمان بتواند شایستگیهای لازم را برای استفاده فراهم سازد.
گری همل این رابطه را دریک ساختار تحت عنوان ساختار تکوین استراژی اثر بخش ارائه نموده است که در سه مرحله شکل میگیرد:
تحلیل فرصتها
تحلیل CSFsها
راهیابی استراتژیک
۷-۷-۲ ویژگیهای عوامل حیاتی موفقیت
عوامل حیاتی موفقیت باید دارای ویژگیهای زیر باشند:
دستیابی آنها باید برای موفقیت حیاتی باشند.
آنها باید شامل استراتژیک و همچنین عوامل تاکتیکی باشند.
هرکدام از عوامل حیاتی موفقیت باید لازم باشند و با همدیگر برای رسیدن به چشم انداز، ماموریت و استراتژیها کافی باشند. (جانکر، ۲۰۰۴)
در حوزه مدیریت استراتژیک، تعریف عوامل حیاتی موفقیت از جامعیت بیشتری برخوردار بوده و نشان دهنده یک پیوند ایده آل بین شرایط محیطی و مشخصهای کسب و کار است. (الگارد و گرونرت[۱۳۴]، ۱۹۹۳)
یک عامل کلیدی موفقیت یک شاخص کلیدی عملکرد[۱۳۵] نیست، بلکه عوامل حیاتی موفقیت عناصری هستند که برای موفقیت یک استراتژی، ایجاد مزیت رقابتی و بهبود صنایع در جایگاه فعلیشان ضروری و اساسی میباشند.
۸-۷-۲ منشاء عوامل حیاتی موفقیت سازمان
در زمینه شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارها مدلی که از قبل ارائه شده باشد، وجود نداشته اما پژوهشگران دسته بندیهای مختلفی را برای شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در صنایع متفاوت ارائه کرده اند. در ذیل به چند مورد از آنها اشاره شده است:
کینیچ اهمائی[۱۳۶]، استراتژیست مشهور ژاپنی مدل c3 را مطرح کرده و معتقد است که میتوان صنعت را از سه بعد بررسی و عوامل حیاتی را کشف کرد. این سه منظر شامل مشتری[۱۳۷]، سازمان[۱۳۸] و رقابت[۱۳۹] هستند.
مشتری: بدون شک موفقیت هر سازمان، بیش از آن که در گرو رضایت سهامداران آن باشد در گرو رضایت مشتریان بدست می آید، پس اولین و مهمترین منظر بحث شناخت مشتری، شناخت نیاز مشتری و عوامل مؤثر در افزایش رضایت مشتری میباشد.
سازمان: برای باقی ماندن در جرگهی رقابت صنعت، سازمان باید قادر به شناسایی نقاط قوت اصلی و عوامل برتری خود باشد تا بتواند از طریق تمرکز بر روی نقاط قوت اصلی و کلیدی خود بقای خود را تضمین نماید. (در این منظر، تمرکز بیشتر بر روی منابع خود سازمان میباشد.)
رقابت: در این بخش، تمرکز بر روی رقبا و شرایط فعلی رقابت در صنعت میباشد. و باید مواردی را که عوامل اصلی پیروزییا شکست در رقابت میباشند را شناسایی نمود تا بتوان با تقویت آنها بر رقبا غلبه نمود.
اهمائی بیان می کند این سه عامل با همدیگر مثلث استراتژیک را تشکیل می دهند که تلفیق آنها می تواند مزیت رقابتی پایدار را بوجود بیاورد.
-
- روکارت و بولن[۱۴۰]، در سال ۱۹۸۱ پنچ منبع برای شناسایی عوامل حیاتی موفقیت را بیان داشتند. این منابع شامل: عوامل صنعتی، استراتژی رقابتی، عوامل محیطی، عوامل موقتی و موقعیت صنعت میباشند. (روکارت، ۱۹۹۳)
عوامل صنعتی: هر صنعتی عوامل موفقیت بحرانی دارد که با هر شرکت در آن صنعت مرتبط است. این عوامل می تواند مرتبط به قیمت، سهم بازار، محصول و… باشد. در واقع این عوامل ماهیت یک صنعت را معین می کند.
استراتژی رقابتی: در هرسازمان عوامل ویژه ای وجود دارد که موقعیت آن را در صنعت و نحوه پاسخگویی به رقبا تعیین می کند. استراتژى رقابتى ارائه دهنده چارچوبى غنى براى شناسایى عوامل زیربنایى رقابت در صنایع است. چارچوب مذکور تفاوتهاى عمده موجود در بین صنایع و چگونگى تکامل آنها را نشان مىدهد، همچنین به شرکتها کمک مىکند تا به موفقیتى منحصر به فرد دست یابند. استراتژى رقابتى، ابزارهایى را براى شناخت توان و میزان ناهمگنى صنایع و شرکتها بهدست مىدهد.
عوامل محیطی: از قبیل رویههای مصرفی، اقتصاد، عوامل سیاسی کشور (یا کشورهایی) که شرکت در آن فعالیت میکند.
عوامل موقتی: یعنی زمینههایی از فعالیت شرکت که به طور عادی به آنها توجه نمیشود، در حالی که برخی از این امور در یک زمان خاص برای سازمان اهمیت ویژه ای دارند.
موقعیت صنعت: هر صنعت به لحاظ جغرافیایی و امکاناتی که دارد می تواند بر سازمانهای موجود در آن صنعت اثر بگذارد.
-
- تامپسون و استریکلند[۱۴۱]نیز در کتابشان که عوامل کلیدی موفقیت را به هفت گروه مرتبط ساخته اند: تکنولوژی، تولید، توزیع، بازاریابی، مهارت، توانایی سازمانی و سایر موارد (استراتژی که در هیچ طبقه ای جای نگرفته اند. ) و برای هریک از عوامل شاخصهایی را تعریف کرده اند. (تامپسون و استریکلند، ۱۹۹۹)
به گفته آنها عوامل حیاتی موفقیت یک صنعت، بیشترین اثر را در توانایی موفق شدن اعضای صنعت در بازار، استراتژی ویژه، شهرت محصول، منابع، شایستگیها، تواناییهای رقابتی، نتایج کسب وکار دارد و تفاوت میان سود و زیان را را مشخص میسازد. عوامل حیاتی موفقیت آنچه هر سازمان باید در انجام آن شایسته باشد و یا به منظور دستیابی به موفقیت تمرکز داشته باشد را در نظر میگیرد.
پاسخ به این سه سؤال به شناسایی عوامل حیاتی موفقیت دریک صنعت کمک می کند؟
بر چه اساسی مشتریان از میان مارکهای تجاری مختلف، انتخاب خودشان را انجام می دهند؟
فروشندگان چه اقداماتی باید انجام بدهندکه به لحاظ رقابتی موفق باشند و به چه منابع و تواناییهای رقابتی نیازمند هستند؟
فروشندگان برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار نیازمند کسب چه چیزهایی هستند؟
آنها معتقدندکه مشخص کردن عوامل حیاتی موفقیت در هر صنعت در درجه اولویت قراردارد. و این عوامل باید به اطلاع مدیران برسد، چراکه مدیر باید بداندکه کدام عوامل برای موفقیت رقابتی مهمتر و کدام عوامل از اهمیت کمتری برخوردار است. همچنین مدیران باید از منابع متغیر اطلاع داشته باشند. عدم شناسایی عوامل که برای موفقیت رقابتی بلند مدت سازمان حیاتی هستند، باعث ایجاد خطر در مسیر استراتژی سازمان میگردد. لذا سازمان با شناخت عوامل حیاتی موفقیت می تواند به مزیت رقابتی پایدار از طریق تدوین استراژیهایش برمبنای این عوامل و ایجاد قدرت تمایز نسبت به رقبا بر اساس یک یا اکثر عوامل حیاتی موفقیت دست پیدا کند.
به عبارت دیگر سازمان زمانی می تواند به موقعیت مناسب در بازار دسترسی پیدا کند که نیروهایش را در جهت بهبود یک یا چند از این عوامل بکار گیرد.
در واقع عوامل حیاتی موفقیت نشان دهنده فرصتهای طلایی مزیت رقابتی است و شرکتهایی که در تعداد خاصی از این عوامل تمرکز می کنند از یک موقعیت قوی در بازار برخوردار خواهند شد.