۸، ۲۶
۲
عمان
۵، ۶
۴، ۰
یمن
۷، ۲
۲، ۰
سوریه
۵. ۲
۲، ۰
بقیه
۱. ۰
-
مجموع
۲. ۷۵۴
۱. ۵۶
SOURCD: BP. Statistical Review of World Energy, 2010
ضمن این که ترورریسم، گسترش تسلیحات کشتار جمعی، دولتهای شکست خورده، مهاجرت و درگیریهای داخلی و بینالمللی از دیگر موارد اهمیت خاورمیانه محسوب میشود. در تمامی این موارد کشورهای اروپایی و آمریکا دارای منافع روشنی هستند. به عنوان نمونه، این کشورها دارای منافع روشنی برای جلوگیری از هستهای شدن ایران، مبارزه با تروریسم در عراق و موفقیت فرایند ملت – دولتسازی در این کشور هستند که تمامی این موارد نیازمند افزایش نقش و نفوذ ناتو در منطقه است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مسئله دیگر در این زمینه به اهمیت همکاریهای نظامی و امنیتی کشورها پس از ۱۱سپتامبر و اهمیت یافتن دوباره منطقه خاورمیانه برمیگردد. پس از پایان جنگ سرد، بسیاری از کشورهای اروپایی چون فرانسه و حتی بعضی از دولتمردان آمریکا نیاز چندانی برای همکاری امنیتی و نظامی در قالب ناتو نمیدیدند و همانطور که در فصل سوم اشاره شد کشورهای اروپایی ناتو را سازمانی برای نفوذ آمریکا در اروپا میدیدند که با فروپاشی شوروی فلسفه وجودی خود را از دست داده است. در مقابل بعضی از آمریکاییها مقاومت کشورهای اروپایی در برابر گسترش نقش ناتو را به عنوان مانعی برای تأمین منافع امنیتی و سیاسی کشورشان مورد ارزیابی قرار میدادند. با این وجود، با تحولات شکل گرفته پس از ۱۱ سپتامبر، بار دیگر کشورهای اروپایی و آمریکا اهمیت همکاری نظامی و سیاسی در قالب ناتو را درک نمودند. از جمله مهمترین دلایل این درک مشترک بروز تهدیدات جدید علیه منافع غرب به ویژه در منطقه خاورمیانه بوده است(ترابی، ۱۳۸۹: ۱۵۸-۱۵۹).
ب)حضور ناتو در خاورمیانه
برای ارزیابی نقش و فعالیتهای ناتو در منطقه خاورمیانه میبایست ابتدا شرایط امنیتی این منطقه در دهه ۹۰ و دهه گذشته میلادی مورد ارزیابی قرار گیرد. علت این امر، تأثیرات شدید محیط امنیتی متفاوت این دو دهه بر اقدامات و برنامههای ناتو در منطقه خاورمیانه است. علیرغم اهمیت خاورمیانه، در دهه ۹۰ ناتو تمایل چندانی برای حضور در این منطقه نداشت. در واقع فروپاشی شوروی و ایجاد جو خوشبینی امنیتی باعث شده بود که تمرکز ناتو بیشتر حول تهدیدات امنیتی نرم چون درگیریهای قومی و مسائل اقتصادی قرار داشته باشد. همچنین در دهه ۹۰ ناتو بر کشورهای اروپای شرقی به عنوان محیط امنیتی نزدیکتر تمرکز نموده بود. به همین دلیل اگر چه ناتو در این دهه به گفتوگوهای مدیترانه در منطقه خاورمیانه شکل داد، اما تمرکز چندانی بر این منطقه نداشت.با این وجود، تحولات روی داده پس از ۱۱ سپتامبر، به شدت رویکرد ناتو در قبال منطقه خاورمیانه و به ویژه منطقه حیاتی خلیج فارس را تغییر داده و تهدیدات تروریستی در کنار مسئله گسترش تسلیحات کشتار جمعی، مهمترین عوامل توجه ناتو به منطقه خاورمیانه میباشند. از طرف دیگر، حوادث ۱۱ سپتامبر بهانه حمله آمریکا به افغانستان شد. حمله آمریکا به عراق نیز از جمله دلایل دیگر توجه ناتو به خاورمیانه است.(ترابی، ۱۳۸۹: ۱۶۰)تا پیش از این صحبت در مورد نقشو حضور ناتو در منطقه خاورمیانه اهمیت چندانی نداشت. علت این امر در عدم ارتباط این سازمان امنیت جمعی با کشورهای منطقه خاورمیانه بود. طبق اساسنامه، ناتو صرفاً حق دفاع از کشورهاب عضو را داشت. به همین دلیل زمانی که برای اولین بار نیروهای ناتو در کوزوو و بوسنی دخالت کردند، بسیاری از کارشناسان از تحول در نقش سازمان بحث نمودند. در آن زمان کمتر کارشناسی پیشبینی مینمود که تا چندی دیگر ناتو در فرایندهای سیاسی و امنیتی منطقه خارمیانه دخالت نماید. با این وجود در حال حاضر ناتو در خاورمیانه حضوری فعال دارد. این سازمان علاوه بر حضور نظامی درلیبی ، در عراق و سایر کشورهای عربی مسئولیت آموزش نیروهای نظامی عراق را برعهده دارد، و شروع به انعقاد توافقات نظامی و امنیتی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نموده است. علاوه بر این موارد میتوان به تحولات زیر در مورد نقش و ماهیت ناتو اشاره نمود که همگی به تحولات در منطقه خاورمیانه و دو کشور افغانستان و پاکستان به عنوان همسایگان غربی ایران ارتباط دارند:
- حضور هزاران سر باز ناتو در افغانستان و تعهد به افزایش این تعداد در صورت ضرورت؛
- ایجاد نیروهای واکنش ناتو که میتوانند در مواقع ضروری در تمامی مناطق جهان از جمله خاورمیانه دخالت کنند؛
- استفاده از نیروهای واکنش در زمین لرزه پاکستان؛
- شکل دادن به ابتکار همکاری استانبول برای گسترش روابط سیاسی و نظامی با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛
- گفتوگوهای مدیترانه برای تسهیل مذاکره با کشورهای منطقه؛
- گسترش مباحث سیاسی در قالب ناتو با هدف در برگرفتن مسائل سیاسی و امنیتی خاورمیانه؛
- ایجاد تیم واکنش هستهای، رادیولوژیکال، بیولوژیکی و شیمیایی برای مقابله با حوادث منطقهای
همانطور که آشکار است، محور تمامی تحولات مذکور منطقه خاورمیانه بوده است. البته حضور ناتو در این منطقه در مراحل ابتدایی قرار دارد؛ با این وجود با توجه به اهداف اعلانی ناتو و همچنین تمایل کشورهای منطقه، میتوان انتظار گسترش روابط در بخشهای مختلف را داشت (ترابی، ۱۳۸۹: ۱۵۶).
آمریکا نیز تلاش دارد ناتو را وارد تعاملات امنیتی خاورمیانه نماید، در مقابل کشورهای اروپایی انگیزه کمتری در این زمینه داشتهاند، کشورهای عربی نیز با توجه به بزرگنمایی تهدیدات در منطقه از سوی کشوری غربی، موافق حضور ناتو در خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس هستند (ترابی، ۱۳۸۹: ۱۶۸).
عامل دیگری که گسترش ناتو به حوزه های جدید و خصوصاً خاورمیانه را توجیهپذیر میسازد، نقش این سازمان در طرح جدید خاورمیانه بزرگ است. برنامه و طرح خاورمیانه بزرگ سه هدف عمده را برای خاورمیانه مدنظر قرار داده است؛ گسترش دموکراسی، برپایی حکومتهای میانهرو و ایجاد جامعه مدنی و توسعه فرصتهای اقتصادی. آمریکا در کنفرانس سران ناتو در استانبول این طرح را مطرح ساخت و کوشید تا اعضای ناتو را به سوی سیاستهای منطقه خاورمیانهای خود رهنمون سازد، آنگونه که مقامات آمریکایی تا به حال گفتهاند، مأموریت اصلی ناتو برقراری امنیت اجتماعی – سیاسی و مدیریت بحران در کشورهای اسلامی است (موسوی، ۱۳۸۴: ۲۶۵)در اجلاس ۱۹ اکتبر ۲۰۰۴ ناتو که در پراگ و با عنوان “ناتو و خاورمیانه بزرگ” برگزار شد، نیکلاس برنز، نماینده آمریکا در ناتو در مورد دلیل انتخاب این عنوان برای اجلاس پراگ گفت که این عنوان به آن سبب انتخاب شده که دولت بوش معتقد است ناتو پس از این باید بر خاورمیانه متمرکز شود و اگر چنین شود شاهد پیمان ناتوی جدیدی خواهیم بود. (محیو،۱۳۸۱)
پروفسور استیون پلانگ، کارشناس برجسته موسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه جنگ آمریکا معتقد است که ناتو به شکل گریزناپذیری متوجه خاورمیانه و حتی آسیای مرکزی شده است و در حالیکه به دنبال برقراری امنیت در افغانستان است، خود را برای حرکت به سوی قلب خاورمیانه آماده میکند. گسترش توان نظامی ناتو در محدوده دولتهای خاورمیانه به هر حال برای تنبیه دولتهایی است که برخلاف جریان دموکراسی گام برمیدارند. درست همانند برخوردی که این سازمان با کشورهای کمونیستی شرق اروپا داشت. (محیو، ۱۳۸۱). سالها پیش پیشبینی شد چنانچه تعاملات مدیترانهای و خاورمیانهای ناتو به سرانجام برسد، قدرت این سازمان در مواجهه با شورشها، تحولات ناخواسته و کودتاهای نظامی منطقه افزایش چشمگیری خواهد داشت (موسوی، ۱۳۸۴: ۲۴۶)
اماآنچه تعاملات ناتو را در خاورمیانه با چالشهای اساسی روبرو ساخته است، نوع جدیدی از همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی است که بین این سازمان و اسرائیل در سال ۲۰۰۵ آغاز شد، در ۲۵ فوریه ۲۰۰۵ شفر، دبیر کل ناتو اولین مقام این سازمان بود که از تل آویو دیدن کرد و دو طرف برای گسترش روابط دوستانه مبتنی بر نیازهای امنیتی، سیاسی و نظامی تأکید کردند، شفر اعلام کرد که قصد دارد با رهبران اسرائیل در مورد امکانات موجود گسترش روابط به بحث و تبادل نظر بپردازد، هرچند احتمال پیوستن اسرائیل به ناتو را مردود دانست (موسوی، ۱۳۸۴: ۲۴۶).
روند گسترش مداخلات پیمان آتلانتیک شمالی در خاورمیانه آشکار بوده و رو به افزایش است و ناتو در فرایند تغییر کامل خود به یک سازمان امنیتی جهانی میباشد، ایالات متحده آمریکا و اروپا دارای منافع مشترکی در این منطقه هستند و سازمان ناتو نیز همچنان بهترین مکانیسم، برای هماهنگ ساختن سیاستها و عملیاتهایشان میباشد. اینکه چرا ناتو درگیر مسائل خاورمیانه شده است باید گفت که خاورمیانه مکانی است مملو از بحران و اگر ناتو به عنوان یک سازمان امنیتی، در پی تداوم حیات خود باشد، باید با چالشهای امنیتی پیش روی اعضای خود مقابله کند (دارمی، ۱۳۸۶: ۲۵۷).
مخبر کمیته سیاسی مجمع پارلمانی ناتو در گزارشی در اینباره مینویسد: «منطقه خلیج فارس به جهت موقعیت جغرافیایی، بیثباتی مستمر و منابع انرژی آن دارای اهمیت استراتژیک است. اقتصاد جهانی به شدت به منابع انرژی خلیج فارس وابسته است و تا دهه های آتی همچنان وابسته خواهد ماند. در پرتو تهدیدات امنیتی نوین اعم از تهدیدات تروریستی و اشاعه تسلیحات کشتار جمعی، بیثباتی و ناامنی در منطقه گسترش یافته و ثبات و امنیت کل خاورمیانه را متأثر خواهد ساخت». (Polenz، ۲۰۰۵)
از جمله اقدامات ناتو برای حضور در منطقه میتوان موارد زیر را برشمرد:
-استقرار نیروهای حافظ صلح در افغانستان؛
-آموزش نیروهای عراقی با هزینهای ۹ میلیون دلاری؛
-ایجاد یک پل هوایی برای اعزام سربازان از اتحادیه آفریقا (AU) جهت مأموریت حفظ صلح در سودان؛
-آغاز طرح ابتکار همکاری استانبول جهت توسعه همکاریها و روابط نظامی و سیاسی با اعضای شورای همکاری خلیج فارس؛