بعضی افراد برای انفاق، حد و مرزی قائل نیستند و هر چه دارند به دیگری میدهند و خود محروم میمانند. در مقابل، بعضی چنان بخل میورزند که حاضر نیستند دیناری در این راه به مصرف برسانند. اسلام هر دو گروه را که جانب افراط و تفریط را گرفتهاند، محکوم نموده و بهجای اسراف و اقتار، اعتدال در انفاق را مطرح کرده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
«وَالذّینَ إذا انفقُوا لم یَسرِفُوا ولَم یَقتَرُوا وکانَ بَیَن ذلِکَ قواما».
و آنان هستند که هنگام انفاق (به مسکینان) اسراف نکرده و بخل هم نورزند بلکه احسان آنها در حد میانه و اعتدال باشد (فرقان، ۶۷).
اسلام به صاحب مال اجازه نمیدهد هر طور بخواهد انفاق و اسرافکاری کند. قرآن مجید خطاب به رسول خدا (ص) میفرماید: «وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَىٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (اسراء، ۲۹). هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (ترک انفاق و بخشش منما) و پیش از حد آن را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری.
یکی از موارد و مصداقهای اعتدال، در زمینهی خرج و انفاق است بعضی با خروج از مرز تعادل، آنقدر خرج میکنند که به حدِّ اسراف و تبذیر و ولخرجی و ریختوپاش میرسد حرکت در خط اعتدال، یعنی هم بخشنده بودن، هم اسراف نکردن، هم حسابگر و دقیق بودن هم دچار بخل نشدن «کُن سَمحَاٌ ولا تکن مُبدَّرا وکُن مُقدراٌ ولا تکن مُقتراٌ» (نهجالبلاغه، حکمت ۳۳). بخشنده و سخاوتمند باش، ولی ولخرج مباش، اندازهگیر باش، ولی سختگیر نباش.
افراط در این کار به تبذیر و اسراف می انجامد. عبدالرحمان جامی مخاطب را به اعتدال و میانهروی دعوت میکند، اینکه انسان هم به فکر خود و خانواده و تأمین معاش آنان باشد و هم در اندیشه محرومان و رسیدگی به آنان بهسر برده و هیچ یک را فدای دیگری نکند.
«چون تیشه مباش و جمله بهخود متراش تعلیم زارّه گیر در عقل معاش |
چون رنده ز کار خویش بیبهره مباش چیزی سوی خود میکش و چیزی میپاش» |
۴ـ۴ـ۵ـ اعتدال در دخل و خرج
رعایت در دخل و خرج خانه نیز مورد توجه سعدی است، وی امساک در خرج کردن را نکوهیده؛
ز راز بهر خوردن بود ای پدر |
ز بهر نهادن چه سنگ و چه زر؟ |
از مردی پارسا و پرهیزگار، فرزندی خام باز مانده بود که میراث فراوان در دست داشت، آن پسر با سرمایهی بازمانده، راه خلاف و فساد پیش گرفته بود و با ولخرجی و اسراف داراییهای خود را بر باد میداد. روزی با نصیحت به او گفتم: ای فرزند، درآمد همچون آب روان است و مخارج چون آسیای گردان؛ کسانی میتوانند خرج فراوان کنند که درآمد مناسب داشته باشند.
چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن اگر باران به کوهستان نبارد |
که میگویند ملّاحان سرودی: به سالی دجله گردد خشک رودی |