جدول ۵-۱-۱۷ آماره های توصیفی سابقه بیماری ………………………………………………………………………………………. ۶۹
جدول ۵-۱-۱۸ آماره های توصیفی نمرهی مقیاس آگاهی زنان از رفتار سلامتی ………………………………………….. ۷۰
جدول ۵-۲-۱ نتایج ضریب همبستگی سن پاسخگو و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن …………………….. ۷۲
تحلیل واریانس آنوا سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن بر حسب وضعیت تاهل …… ۷۳
تحلیل واریانس سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن بر حسب وضعیت اشتغال………… ۷۵
جدول ۵-۲-۴ نتایج ضریب همبستگی بعد خانواده و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن ………………………. ۷۶
جدول ۵-۲-۵ نتایج ضریب همبستگی تحصیلات پاسخگو و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن ………….. ۷۷
جدول ۵-۲-۶ نتایج ضریب همبستگی درآمد ماهیانه خانواده و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن ……… ۷۷
جدول ۵-۲-۷ نتایج تحلیل واریانس سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن برحسب میزان مطالعه در حوزه سلامت ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۸
جدول ۵-۲-۸ نتایج ضریب همبستگی میزان استفاده از وسایل ارتباطی و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۷۹
تحلیل واریانس سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن برحسب هویت طبقاتی …………… ۸۰
جدول ۵-۲-۱۰ نتایج ضریب همبستگی حمایت اجتماعی و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن …………… ۸۱
جدول ۵-۲-۱۱ نتایج ضریب همبستگی سلامت عمومی خود گزارش شده و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۸۲
جدول ۵-۲-۱۲ نتایج ضریب همبستگی خودکارآمدی سلامت و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن……… ۸۳
جدول ۵-۲-۱۳ نتایج ضریب همبستگی سابقه بیماری و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن………………. ۸۴
جدول ۵-۲-۱۴ نتایج ضریب همبستگی آگاهی از رفتار سلامتی و سبک زندگی سلامت محور و ابعاد آن …. ۸۴
جدول ۵-۲-۱۵ نتایج رگرسیون گام به گام سبک زندگی سلامت محور………………………………………………………… ۸۷
جدول ۵-۲-۱۶ متغیرهای خارج شده از معادله رگرسیون در مرحلهی نهایی………………………………………………… ۸۸
جدول ۵-۲-۱۸ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تاثیر گذار بر شاخص خودکارآمدی سلامت عمومی ……………… ۸۹
جدول ۵-۲-۱۹ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تاثیر گذار بر شاخص سلامت عمومی خودگزارش شده…………. ۸۹
جدول ۵-۲-۲۰ ضرایب رگرسیونی متغیرهای تاثیر گذار بر شاخص آگاهی از رفتار سلامتی………………………… ۹۰
جدول ۵-۲-۲۱ میزان تاثیر مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته ……………………….. ۹۳
جدول ۱-۶ نتایج آزمون فرضیه های تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. ۹۸
فهرست نمودارها
عنوان فهرست
نمودار ۳-۱ : مدل نظریه عمل منطقی و رفتار برنامه ریزی شده ………………………………………………………………….. ۲۸
نمودار ۳-۲ : طرح مدل قصد رفتاری ……………………………………………………………………………………………………………….. ۳۱
نمودار ۳-۳ : اجزای اصلی نظریه شناخت اجتماعی ……………………………………………………………………………………… ۳۳
نمودار ۳-۴ : مدل ارتقاء سلامت پندر ………………………………………………………………………………………………………………. ۴۰
نمودار ۳- ۵ : مدل مفهومی تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۱
نمودار ۳ – ۶ : مدل تجربی تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………… ۴۲
نمودار ۵-۱ مدل تحلیل مسیر- روند تاثیرگذاری متغیرهای جمعیتی، اجتماعی – اقتصادی و سلامتی بر سبک زندگی سلامت محور ………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۱
فصل اول
کلیات
۱-۱- مقدمه
یکی از ارکان عمده پیشرفت جوامع، ارتقاء بهداشت و تامین سلامت افراد میباشد. از آنجا که رفتار ارتقاءدهنده سلامت به عنوان یک موضوع کلیدی در مفهوم ارتقاء سلامت[۱] توجه ویژهای به خود جلب کرده است، لذا کاربرد الگوهای رفتاری مثبت در زندگی نه تنها در ارتقاء سلامت فردی بلکه در حفظ، بهبود و پیشبرد سلامت عمومی و برنامه های مرتبط با آن نقش به سزایی دارد.
تعریف سلامت در مرکز دیدگاه رفتار ارتقاء دهنده سلامت، قرار میگیرد. در این مرحله سلامتی با بهره گرفتن از کیفیتهای مثبت که توسط سازمان جهانی بهداشت[۲] پیشنهاد شده است، تعریف می شود. سلامتی به معنی تحقق بخشی به پتانسیل انسان و حفظ تعادل و جهت گیری هدفدار در محیط است (طل و همکاران، ۱۳۹۰ : ۴۴۳).
مهمترین جنبه اهداف و استراتژی های سازمان جهانی بهداشت در طرح «سلامت برای همه» در سال ۲۰۰۰، تاکید بر «ارتقای سلامت» بود. این مفهوم در اولین کنفرانس بین المللی ارتقای سلامت که در سال ۱۹۸۶ در اتاوای کانادا برگزار شد، به عنوان جریانی تعریف شد که «طی آن مردم تلاش می کنند سلامت خود را افزایش دهند و کنترل بهتری بر آن داشته باشند» (سونمزر و دیگران[۳] ، ۲۰۱۲ : ۱۲۴۱). به عبارت دیگر این مفهوم اشاره می کند به «جریان توانمندسازی مردم برای افزایش کنترل و مدیریت سلامتشان و پیشرفت دادن آن جهت دستیابی به وضعیت بهزیستی کامل اجتماعی، فیزیکی و روانی. پس افراد و گروه ها باید قادر به تشخیص آرزوها و مطلوبات خود برای جبران نیازها و تغییر یا انطباق با محیط باشند» (سازمان جهانی بهداشت : ۱۹۸۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ارتقاء سلامت با توجه به نقش محوری آن در مراقبتهای بهداشتی مورد توجه روز افزون است. امروزه با توجه به هزینه بالای مراقبتهای بهداشتی لزوم تغییر رویکرد درمانی به رویکرد پیشگیری بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، سازمان جهانی بهداشت معتقد است ارتقاء سلامت شامل تشویق سبک زندگی سلامت محور، ایجاد محیطهای حمایتی برای سلامت، تقویت اقدام جامعه، جهتدهی مجدد خدمات بهداشتی و تعیین سیاستهای بهداشت عمومی است (آدامز[۴]، ۲۰۰۰ : ۲۳).
امروزه انجام رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت یکی از بهترین راه هایی است که مردم توسط آن میتوانند سلامتی خود را حفظ و کنترل کنند (مروتی شریف آباد و دیگران ۲۰۰۳ : ۲۴). زیرا تحقیقات بسیاری نشان داده است که علت بسیاری از بیماریهای مزمن، سبک زندگی و رفتارهای انسان است (شعبان، ۲۰۰۷ : ۲۴).
سبک زندگی سلامت محور، عبارتی است که به وفور در مباحث ارتقای سلامت، سلامت همگانی و اجرای مداخلات مربوط به سلامت به کار میرود. سبک زندگی سلامتمحور، منبعی ارزشمند برای کاهش شیوع و تاثیر مشکلات بهداشتی، و نیز منبعی با ارزش برای ارتقای سلامت، سازش با عوامل استرسزای زندگی و بهبود کیفیت آن است (نوری، ۱۳۸۵ : ۸).
مفهوم «سبک زندگی» متکی بر این ایده است که مردم به طور معمول الگوی قابل تشخیصی از رفتار (برای مثال، مسایل عادی کار، فراغت، زندگی اجتماعی و …) را در زندگی روزانهشان به نمایش میگذارند. شیوه زندگی به عنوان یکی از تعیین کننده های سلامت و بیماری مورد تاکید قرار گرفته است. تعریفی که للوند[۵] از شیوه زندگی ارائه کرده است، به قرار زیر میباشد : «مجموعه تصمیمات اتخاذ شده توسط افراد که بر سلامتشان تاثیر می گذارد و از سوی دیگر کما بیش تحت کنترل خود آنهاست. عادات بد بهداشتی افراد، موجب ایجاد مخاطرات خود خواسته برای آنها می شود. وقتی مخاطرات مذکور موجب بیماری یا مرگ شود، میتوان شیوه زندگی قربانی را عامل مؤثر یا موجب بیماری یا مرگش دانست» (للوند، ۱۹۷۴؛ به نقل از نوری، ۱۳۸۵ : ۸). همچنین سبک زندگی سلامت محور توسط والکر[۶] چنین تعریف شده است : «الگویی چند بعدی از ادراکات و اعمال آغاز شده با انگیزه خود شخص که به تدوام و تقویت سطح سلامت و خود شکوفایی شخصی کمک میکند» (والکر، ۱۹۹۰ : ۲۷۰). پندر[۷] رفتارهای سبک زندگی سلامت محور را به ۶ بخش تقسیم می کند : مسئولیت در قبال سلامتی، ورزش، تغذیه، روابط بین فردی، رشد روحی و مدیریت استرس (پندر، ۱۹۹۶؛ به نقل از آدامز، ۲۰۰۰ : ۲ ).
تعریف سازمان جهانی بهداشت حاکی از آن است که الگوهای رفتاری به طور مداوم در پاسخ به شرایط متغیر اجتماعی و محیطی تعدیل میشوند. طبق تعریف مذکور، تلاش برای بهبود سلامت از طریق توانمندسازی مردم برای تغییر شیوه زندگیشان باید هم در راستای تغییر فرد و هم در راستای تغییر شرایط زیستی و اجتماعی موثر در رفتار یا شیوه زندگی تنظیم گردد. تعریف سازمان جهانی بهداشت بیشتر مؤید آن است که شیوه زندگی ایده آل یا حداکثری وجود ندارد و عوامل زیادی در تعیین راه مناسب برای زندگی هر فرد موثرند (نوری، ۱۳۸۵: ۸).
اهمیت یافتن مبحث ارتقاء سلامت نتیجه تغییر در ماهیت مسایل سلامتی است که صاحب نظران علوم سلامت از آن با عنوان «انتقال اپیدمولوژیک»[۸] یاد می کنند. در گذشته عامل بسیاری از بیماریها و به تبع آن مرگ و میرها، عفونت بوده است، لذا در اواخر قرن نوزدهم با تغییراتی که در سبک زندگی افراد (تغذیه و بهداشت فردی) اتفاق افتاد، این نوع بیماریها کاهش یافته و جای خود را به بیماری های مزمن داده است، که نمی توان از طریق دارو درمان کرد. بیماریهای مزمن اغلب بر حسب شرایط زندگی ناسالم ایجاد شده اند. این بیماریها را می توان از طریق تغییر در سبک زندگی کاهش داد. با تغییر علل مرگ و میر از بیماریهای عفونی به بیماریهای مزمن، توجه مراقبان بهداشتی به سرچشمه این بیماریها، یعنی سبک زندگی و رفتار انسانها معطوف گشته است. عواملی مانند استعمال سیگار، الگوی تغذیه نامناسب، نداشتن فعالیت جسمی، صدمه دیدن و غیره از مهم ترین عوامل مرگ و میر بوده اند (قاسمی و دیگران، ۱۳۸۷ :۱۸۴ – ۱۸۳).
گزارش هاروارد از پیشگیری سرطان و کنترل علتهای آن در سال ۱۹۹۶ نشان می دهد که بیشتر علتهای عمده مرگ و میر و ناتوانی در جوامع مدرن، مربوط به سبک زندگی ناسالم مانند : سیگار کشیدن، شیوه زندگی راکد و عادات غذایی نامناسب میباشد (لام و دیگران[۹]، ۲۰۰۶ : ۱۸۴۶).
دپارتمان خدمات انسانی و سلامتی آمریکا در سال ۱۹۹۶ و سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۳ اعلام کرده اند که عدم فعالیت فیزیکی بهمراه غذا و سبزیجات ناکافی عوامل خطرآفرین بیماریهای قلبی-عروقی و نوع خاصی از سرطانها هستند. همچنین پژوهشهای بسیاری نشان میدهد که افراد ناسالم تمایل دارند که تعدادی از رفتارهای سبک زندگی ناسالم را انجام دهند. رفتارهایی که خطر برای سلامتیشان را افزایش میدهد (بین و برگ[۱۰]،۱۹۹۰؛ سفتون و ونکل[۱۱]، ۱۹۹۴؛ فروچارت و همکاران[۱۲]، ۱۹۹۸؛ به نقل از لام و دیگران، ۲۰۰۶ : ۱۸۴۶).
انتقال اپیدمولوژیک بهمراه آگاهی از ارتباط بین وضعیت سلامتی و سبک زندگی و درک این مهم که مراقبت پزشکی لزوماً تواناییاش را به کنترل اختلالات در جوامع مدرن محدود کرده است- منجر به نوعی انتقال در مدل سلامت و بیماری از دهه ۱۹۷۰ به بعد شده است. در پی این تغییر، مدل ترکیب عوامل اجتماعی- روانی جایگزین مدل صرف پزشکی شده است (پل و توماس، ۲۰۰۲ :۳۲). بدین ترتیب لزوم پرداختن به تعیین کننده های اجتماعی سلامت و بیماری و رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت، از جمله سبک زندگی سلامت محور امری ضروری به نظر میرسد.
از آنجا که فعالیتهای ارتقاءدهنده سلامت و شیوه زندگی بهداشتی، استراتژی های اصلی تسهیل و حفاظت از سلامتی هستند (محمدی زیدی و همکاران، ۱۳۹۰ : ۱۰۴)، لذا توجه به سلامت و رفاه اجتماعی زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند، نه تنها به عنوان یک حق انسانی شناخته شده، بلکه تاثیر آن در سلامت خانواده و جامعه نیز اهمیت روزافزونی یافته است. سلامت زنان به طور کلی چارچوب مفهومی یک رویکرد مرتبط و موثر را در برنامه های ارتقاءسلامت و پیشگیری از بیماری ارائه می دهد و از آنجا که نقش زنان در مراقبت از خود و در منزل از کودکان، سالمندان، بیماران و سایر اعضای خانواه بسیار با اهمیت است (احمدی و همکاران، ۱۳۸۷ : ۱۱۶)، بنابراین انتخاب هر نوع سبک زندگی به وسیله زنان، نه تنها بر زندگی شخصی خودشان، بلکه بر رفتارها و سبک زندگی سایر افراد نیز تاثیر می گذارد. زیرا این گروه از افراد جامعه میتوانند به عنوان یک مجرا و کانال ترویج دهنده مسایل مربوط به ارتقای سلامت خود، خانواده و جامعه باشند.
سنین باروری به دلیل تاثیرگذاری بر مجموعه تغییرات و انتقالهای عمده در زندگی زنان از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. لذا انتخاب نوع سبک زندگی و رفتارهای مرتبط با آن، نه تنها نقشی اساسی در سلامتی زنان دارد بلکه پیامدها و نتایجی در سالهای آینده خواهد داشت که می تواند بر عملکرد و بهزیستی جسمی، روانی- ذهنی و اجتماعی آنان موثر باشد. همچنین این امکان را به وجود می آورد که در آینده نسلهای سالمتری داشته باشیم.
۱-۲- بیان مسئله
با توجه به گذار اپیدمولوژیک و تغییر در ماهیت مسایل سلامتی و بیماریها، از حاد به مزمن، امروزه بیماریهای غیرواگیردار به علت پدیده نوسازی جوامع، پیشرفت فناوری و تراکم جمعیت در مناطق شهری، تغییر سبک و شیوه زندگی و گرایش افراد به عادات نامناسب شیوع گستردهای پیدا کرده است (پل و توماس، ۲۰۰۲ :۷ ).