مال و قدرت و علم و جوانی و کارهای خوب همه وسایلی هستند که می تواند در مسیر هدف خوب قرار بگیرند و انسان را به سوی رشد و کمال سوق دهند. مانند اینکه مالدار مال خود را در مسیر کمک به فقراء و ایتام و بی نوایان و در راه خدا خرج کندو قدرت مند قدرت خود را برای کمک به مظلوم و دفع شر ظالم از مظلومان جامع به کارگیرد. عالم از علم خود به جای فخر فروشی، در مسیر تبلیغ دین مبین اسلام و آشنا کردن مردم به معارف اسلامی بهره ببرد. کسی که کارهای خوب انجام می دهد برای رضای پروردگار انجام دهد نه برای اینکه مردم از او تعریف و ستایش کنند و انسان جوان نیز جوانی خود را در اطاعت پروردگار صرف کند. اینها استفادههای مثبت از این نعمت های الهی است. ولی کسانی که خدا ترس و باتقوا نیستند، این ها را برای فخر فروشی، نخوت، کبر و غرور به کار می گیرند در این صورت همانطور که مست کننده های حواس های انسان مانند شراب که عقل انسان را زایل می کند، این چیزها هم برای باطن انسان مستی می آورد عقل انسان را از بین می برد. بنابر این انسان عاقل به کمک عقل، با دوری جستن از مستیهای یاد شده می تواند دنیای مطلوب و مناسبی را داشته باشد که با آخرت او هم در تنافی نباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
عقل عملی عامل قناعت در زندگی دنیوی
یکی از اصول مهم برای زندگی دنیوی انسان قناعت است. از روایتی که در توضیح خصوصیات عقل از هشام نقل شده است، این مطلب را می توان دریافت که امام علیهالسلام می فرماید: ای هشام کسی که غنا و بینیازی را دوست دارد از خدای متعال کمال عقل را مسئلت کند، چون هرکس عقل خود را به کار گیرد، قناعت می کند به قدر کفاف و هر کس به قدر کفاف قناعت کند مستغنی و بینیاز می شود و هر کس که به قدر کفایت، قناعت نکند، هیچ وقت بی نیازی و غنی را احساس نمی کند.[۳۵۸]
در جملات دیگر این حدیث، امام کاظم علیه السّلام در حال شمردن ویژگیهای عاقل برای هشام می فرماید: ای هشام! عقل انسان کامل نمی شود مگر اینکه دارای ده تا خصلت باشد…. نصیب آن از دنیا به اندازه قوت باشد.[۳۵۹]
ملا صالح مازندرانی در شرح این جمله از حدیث گفته است؛ جون انسان عاقل از عبرت و بصیرتی که دارد می داند که مال دنیا ماده هر شهوت و ریسمان شیطان است پس از ترس اینکه در شهوات و ریسمان شیطان گرفتار شود، دنبال مال دنیا نمی رود و هرکه به اندازه قوت از مال دنیا اکتفا نماید، هیچ وقت احتیاج پیدا نمی کند که دنبال کسب فضول دنیا باشد و هر کس بر این نوع زندگی راضی باشد، در این دنیا راحت است و در آخرت نجات و رستگاری نصیب او می شود.[۳۶۰] ایشان در ادامه سخن امام علی علیه السّلام را برای تائید مطلب آورده است که آنحضرت می فرماید:
ثروتی برای از بین بردن تهیدستی و فقر بهتر از راضی بودن بر قدر کفاف از مال دنیا وجود ندارد و هر که به مقدار کفافش راضی باشد، آسودگی خود را مهیا کرده و در خوشی جای گرفته است.[۳۶۱]
بنابر این یکی از آثار عقل عملی راهنمایی نمودن در جهت آسایش و آرامش دنیوی است.
عامل دوری از حرص و طمع در دنیا
در روایتی که از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم درباره خصوصیات دهگانه انسان عاقل نقل شده، به این نکته نیز اشاره شده است که آنحضرت می فرماید: یکی از ویژگیهای عاقل این است که حرص و طمع از او آشکار نمی گردد.[۳۶۲]
یعنی انسان عاقل به دارایی خویش قناعت نموده در امور مادی از دیگران خود را بی نیاز می سازد. اهمیت این مطلب به قدری زیاد است که در قرآن مجید به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم که عاقلترین بین عقلاء است و سرآمد همه انبیاء علیهم السلام هستند (که یکی از مهم ترین وظایف آنها تکامل عقل بشر هستند) ، دستور داده شده که به مال و متاع کفار و مشرکین چشم نیندوزند.[۳۶۳]و آن حضرت نیز تمام آوامر الهی را به تمام و کمال بجا آورده، برای بشریت در این زمینه شایسته ترین الگوی برجای گذاشته اند و بدین ترتیب کمتر گرفتار آسیبهای دنیوی می شود.
در روایت دیگری نیز به این مطلب اینگونه اشاره شده است:
همانا انسان عاقل خداترس است و برای او کار می کند و نفس خود را تمرین می دهد و عادت می کند به گرسنگی تا اینکه هیچ وقت میل به انباشتن مال دنیا پیدا نکند.[۳۶۴]
در روایتی حضرت علی علیهالسلام می فرماید:
انسان خردمند بخاطر طمع و حرص، فریب نمی خورد.[۳۶۵]
از این روایات به این نتیجه می رسیم که اگر انسان از عقل خود و در واقع از عقل عملی پیروی کند، هیچ وقت اسراف و خوشگذرانی را پیشه نمی کند بلکه آیه قرآن را که می فرماید: کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین[۳۶۶]، سرلوحه زندگی قرار می دهد.
انتخاب شغل مناسب و مقدور
یکی از ویژگیهای انسان عاقل در اموردنیوی این است که شغل و کاری که در آن زمینه مهارت و قدرت لازم را داشته باشد برای خود انتخاب نماید. اگر کسی در انتخاب شغل، این امر را رعایت نکند در واقع هم به خودش و هم به محیط کاریاش خیانت کرده است. لذا است که امام کا
ظم علیه السّلام می فرماید:
انسان عاقل برای کاری که قدرتش را نداشته باشد اهتمام نمی ورزد… و اقدام نمی کند برکاری که بخاطر عجزو ناتوانی ترس فوت شدنش را داشته باشد[۳۶۷]
در ادامه این روایت امام علیه السّلام می فرماید: دانای خردمند کسی است که کار غیر مقدورش را رها کند. [۳۶۸]
این گونه روایات نشان می دهد که عقل عملی انسان به داشتن زندگی مطلوب به آدمی کمک و یاری می رساند.
کناره گیری از دنیاداران
یکی دیگر از نقش عقل عملی که در روایات بیان شده است کناره گیری و پرهیز از دنیا داران است.[۳۶۹] منظور از دنیاداران کسانی هستند که تمام هم و غمشان دنیا باشد و از آخرت غافل باشند و الا اگر کسی دنیا را وسیله کسب آخرت قرار دهد به آن شخص اهل دنیا گفته نمی شود. یکی از ویژگیهای دنیای مطلوب آن است که در راستای آخرت انسان باشد و یکی از مهمترین آسیبها در زندگی دنیوی همنشینی با کسانی است که به دنیای مطلوب انسان زیان می رساند. زیرا اثر همنشینی در انسان بسیار زیاد است که در روایات به آن اشاره شده است. نهی عقل عملی از همنشینی با دنیاداران دلالت بر این مطلب دارد که عقل عملی در جهت تامین دنیایی که در راستای آخرت انسان باشد، به انسان راهنمایی و هدایتگری و ارشاد می کند.
عامل صدق در گفتار و شکرگذاری از نعمت های پروردگار
کارکرد دیگر ی که عقل عملی در این دنیا برای انسان دارد صدق و راستگویی در رفتار است که جلب اعتماد مردم را به دنبال دارد و شکرگذاری از نعمت منعم است که ازدیاد نعمت را سبب می شود.[۳۷۰] که وعده پروردگار است که می فرماید:
بدرستی که اگر(در برابر نعمتهای من) شاکر باشید، برای شما (نعمتها را) افزون می کنم واگرکفران نعمت کنید عذاب من شدید است. [۳۷۱]
بخش دوم: کارکردهای اخروی عقل عملی
در این زمینه در روایات کارکردهای زیادی برای عقل عملی بیان شده است ما در این زمینه به چند نمونه اشاره می کنیم.
عمل برای آخرت و تهیه توشه آخرت
حضرت علی علیهالسلام در این زمینه می فرماید:
بر عاقل است که برای روز واپسین عمل کند و توشه آخرت را بیشتر طلب کند.[۳۷۲]
در روایت دیگری پیامبر اسلام می فرماید انسان عاقل تلاش های خود را باید در حصول سه چیز خرج کند که یکی از آن ها تهیه توشه راه برای آخرت است[۳۷۳]
طبق این روایت عقل عملی جهت صحیح اعمال را به او معرفی می کند که در اصل تهیه توشه آخرت است.
ترجیح دادن آخرت بر دنیا و انتخاب آن
کار دیگری که عقل عملی به نفع انسان انجام می دهد، این است که وقتی انسان عاقل در مرحله انتخاب دنیا یا آخرت می رسد با بصیرتی که بخاطر عقل، در او وجود دارد انسان به سوی انتخاب آخرت رهنمون می شود.
این مطلب را امام کاظم علیه السّلام خطاب به هشام می فرماید:
ای هشام انسان عاقل به دنیا و اهلش نگریست و دانست که دنیا بدون زحمت بدست نمی آید و به آخرت نگریست و یه این نتیجه رسید که آخرت هم بدون زحمت یافت نمی شود سپس تصمیم گرفت که بادوامتر از آن دو را انتخاب کند و برای آن زحمت بکشد و ای هشام عقلاء نسبت به آخرت بی رغبت شدند و به آخرت علاقه مند شدند چون آنها پی بردند که دنیا و آخرت هر دو طالب و مطلوب هستند. پس هرکس طالب آخرت باشد دنیا او را می طلبد تا او رزق خویش را از دنیا بدست آورد و هر کس دنبال بدست آوردن دنیا باشد آخرت توسط مرگ او را می طلبد در نتیجه هم دنیا از دستش می رود و آخرت را از دست می دهد.[۳۷۴]
حضرت علی علیهالسلام به این مطلب اشاره نموده می فرماید:
عاقل کسی است که شهوتش را رها کند و دنیای خود را با آخرت معامله کند. [۳۷۵]
نتیجه اطاعت از عقل عملی، آبادانی آخرت
پیامراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم می فرماید:
برای هر ویرانی آبادانی و عمرانی است و آبادانی آخرت عقل است و برای هر سفری سایبانی لازم است تا مسافرین به آن پناه ببرند؛ سایبان مسافرت دائمی مسلمانان عقل اوست.[۳۷۶]
عامل آمادگی بهتر برای رفتن به سرای آخرت
انسانهای عادی غالبا از مرگ خوف و هراس دارند و هیچ وقت برای پذیرش این حقیقت انکار ناپذیر آماده نمی شود و ناخواسته به کام مرگ فرو می رود و لی اگر کسی واقعا خود را برای مرگ آماده سازد و مانند یک مسافر در این دنیا زندگی کند و از این دنیا برای آخرت خود زاد راه جمع آوری کند، مرگ برای چنین شخصی اصلا چیز خوفناکی نخواهد بود. لذا است که می بینیم امام خمینی(ره) با این که غیر معصوم بود توانست در واپسین لحظات خود این جملات را بر زبان خود جاری سازد:
من با دلی آرام و قلبی مطمئن از میان شما می روم.
وقتی روایات را بررسی می کنیم به این نتیجه می رسیم که آمادگی برای مرگ از کسانی ساخته است که از سلطه نفس بیرون آمده خود را پیروی عقل عملی ساخته باشد. لذا است که حضرت علی علیهالسلام می فرماید:
برای عاقل شایسته است که در دنیا از موت بر حذر باشد و به نحو احسن برای ملاقات مرگ آماده شود قبل از اینکه
به مکانی منتقل شود که اگر آرزوی مرگ هم بکند دیگر مردنی درکار نباشد. [۳۷۷]