فصل دوم: مبانی مجرمیت معاونت در جرم
هرگاه یک یا چند نفر در انجام عملیات مادی جرم معینی مباشرت نداشته باشند، ولی با ارتکاب اعمال و رفتار خود مجرم اصلی را کمک و یاری میکنند با رعایت شرایطی که در قانون مقرر است، مجرم و قابل مجازات شناخته میشوند. بدین ترتیب نظر به اینکه اصولاً مسئولیت جزایی مباشر جرم شخصی است و ظاهراًً معاونت در جرم، که جرم مستقل و جداگانه ای به حساب نمی آید، این پرسش مطرح می شود که ملاک مسئولیت و قابل مجازات بودن معاون جرم چیست؟ یا آیا اعمالی که معاونت در جرم محسوب میشوند خود عاری از بار مجرمیت خاص هستند؟ یا اینکه معاونت خود به تنهایی جرم قابل مجازات میتواند باشد؟ در مورد مبنای مجرمیت معاون جرم، مبانی فقهی که علمای فقه در کتب و آثارشان تحت عنوان اعانه بر اثم ذکر کرده اند و نیز مبانی حقوقی معاونت به تفکیک مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
مبحث اول: مبانی فقهی
کتاب آسمانی ما مسلمانان منبع قواعد و مقرراتی است که از صدر اسلام تا کنون مورد استناد و اعمال قرار گرفته وخواهدگرفت. احکام و قواعد حقوق کیفری از جمله معاونت درجرم نیز مانند قواعد حقوقی،حکمش درقرآن کریم آمده است. خداوند متعال در آیه ۲ سوره مائده میفرماید: «تعاونوا علی البر والتقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان» یعنی به نیکی و تقوی با یکدیگر همکاری کنید و بر گناه و تجاوز کمک و همکاری نکنید. گنهکار گاهی با همکاری دیگری یا دیگران گناهی مرتکب میگردد و فاعل را درعنصرمادی یاری و کمک می نماید که به این عمل فرد یا افراد در فقه اسلامی «اعانه براثم» گفته می شود که به بحث از قاعده حرمت اعانت بر اثم می پردازیم.
گفتار اول: قاعده حرمت اعانت بر اثم
شخصی که با همکاری دیگر یا دیگران گناهی مرتکب میگردد و فاعل را در انجام عنصر مادی کمک می کند به این عمل فرد یا افراد در فقه اسلامی «اعانه بر اثم» گفته می شود و به آنان عنوان «مُعین» داده اند و به عمل فوق در حقوق جزای عرفی معاونت در جرم گفته می شود و به افراد فوق عنوان «معاون» داده اند. این موضوع در کتب قدمای فقه تحت این قاعده نیامده است. بلکه موردی از آن سخن بهمیان آمده است.مثلاً در فقه درجایی که میخواهند عمل فروشانگور به کسی که میخواهد شراب درست کند را مطرح نمایند به این مطلب نیز اندکی اشاره می شود. به عنوان مثال شیخ انصاری (علیه الرحمه) در مکاسب محرمه درمبحث معونه الظالمین تا حدودی در این زمینه بحث کرده اند. اماخوشبختانه فقهای متاخر به این موضوع تحت عنوان «قاعده اعانه بر اثم» اشاراتی داشته اند. از آن جمله مرحوم نراقی درکتاب «عوائد الایام » و مرحوم بجنوردی و نیز مرحوم فاضل لنکرانی در کتاب «القواعد الفقهیه». [۷۳]۱برخی به دلیل وضوح مطالب آن را قابلتعریف دقیق نمیدانند[۷۴]۲، اما تعدادی به تعریف معاونت پرداختهاندکه به برخی از آن ها اشاره می شود.
مرحوم نراقی در این باره مینویسد: «معاونت یعنی فعلی از فاعل یا مباشرصادر شود و فردی مقدّمات آن را فراهم کرده باشد» [۷۵]۳
شیخ اعظم انصاری میگوید: «ان الاعانه هو فعل بعض مقدّمات فعل الغیر بقصد حصوله منه لا مطلقاً» معاونت عبارت است از انجام دادن برخی از مقدّمات فعل حرام به قصد ایجاد آن حرام نه مطلق انجام دادن آن مقدّمات»[۷۶]۴
آیت اله میرزا حسن موسوی بجنوردی نیز مینویسد: «فالمراد من الاعانه علی الاثم، مساعده الاثم الذی یصدر منه و ذلک بایجاد جمیع مقدّمات الحرام الذی یرتکبه او بعضها» [۷۷]۵
ازدیدگاه حضرت امام خمینی(ره)«معاونت تهیه مقدّمات و اسباب معصیت برای کسی است که قصد ارتکاب آن را دارد اعم از اینکه تهیه اسباب برای رسیدن به آن هدف باشد یا نه و یا اثم در خارج تحقق یابد یا نه، اعانت بر اثم بوده و حرام است»[۷۸]۶
مرحوم آیتاله فاضل لنکرانی در این باره نوشته: «اعانت یاری دادن، بنابرین معین همان مساعد در یک جهت یا سایر جهات است و لکن ظاهر عدم اختصاص مساعدت به مساعدت عملی است بلکه شامل کمک فکری و ارشادی نیز می شود. خلاصه اعانت یعنی یاری رساندن جهت صدور فعل حرام که فکری و عملی را شامل می شود.» [۷۹]۷
از آنچه که گفته شد معلوم می شود نظرات فقها درخصوص مفهوم معاونت با هم تفاوت دارد. به طوری که عدهای از ایشان صرف علم و آگاهی را برای صدق عنوان معاونت کافی میدانند و برخی دیگرعلاوه برآن قصد ترتب نتیجه را نیز شرط میدانند و گروهی ازمتأخرین هم چون مرحوم نراقی «ضمن اعتبار علم و قصد، وقوع جرم اصلی را نیز شرط میدانند»[۸۰]۸
اماشاید بتوان تعاریف فقها را با توجه به تفاوت هایی که دارند در این تعریف خلاصه کرد که: «معاونت آن است که فردی بدون اینکه فعل حرام مستند به عمل او باشد، مقدّمات آن را فراهم کند چه به صورت رفع مانع یا تسهیل طرق انجام آن یا کمک فکری و روانی»
گفتار دوم: ادلّه حرمت اعانت براثم
بند اول: کتاب
«تعاونوا علی البّر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان» در نیکی و پارسایی همدستی کنید درگناه و ستمکاری و از خدا پروا کنید که خداوند سخت کیفر است.
درتعریف معاونت برخی ایراد گرفته اند که این آیه بر حرمت اعانت در راه اثم و عدوان دلالت دارد و غیرازتعاون است. اعانت این است که کسی دیگری را یاری دهد. ولی تعاون عبارت است از همکاری دو یا چند نفر یا یک گروه با یکدیگر به تعبیر دیگر، تعاون از باب تفاعل است و نیاز به دو فاعل دارد. در پاسخ باید اظهار داشت که خداوند سبحان امر به تعاون بر بّر و تقوی کردهاست و همچنین از تعاون بر اثم وعدوان نهی فرموده است. این همه به اعتبار فعل واحد یا قضیه واحده و یا واقعه واحدی نیست، بلکه خطاب به عموم مسلمانان و مؤمنان است که هرکدام دیگری را در بر و تقوی یاری دهد و دراثم و گناه مساعدت و کمک ننماید.
بنابرین اطلاق لفظ تعاون به اعتبار مجموع قضایاست نه به اعتبار یک قضیه واحده یا فعل واحد؛ به عنوان مثال اگر زید عمرو را در انجام کاری کمک کند و عمرو هم زید را در کار دیگر کمک نماید، تعاون انجام شده، یعنی با اینکه زید عمرو را اعانت کرده همچنین عمرو، زید را یاری داده است، ولی میبینیم که تعاون هم برآن دو صادق است. درحالی که نفس فعل انجام شده، یکی نیست بلکه دو فعل است و برای تعاون احتیاج به یک فعل داریم نه دو فعل، بنابرین تعاون، شامل معنای اعانت هم می شود و انصافاً آیه در دلالتش قصوری ندارد، اگر چه لفظ تعاون که از باب تفاعل است، نیاز به دو فاعل دارد. اعانت براثم یعنی جایی شخص با انجام کار خود وسیله حرام را فراهم نماید، مقدمهای از مقدّمات صدور حرام از غیر را ایجاد کرده، دست گناهکار را باز کند و او را در ارتکاب حرام متمکن سازد. [۸۱]۱
امادررابطه با «اثم و عداون» که همکاری نکنید به واسطه عمل و مشهور بودن میتوان به ظاهر آن، عملکرد و اشکالی درآن نیست، لیکن بحث درباره وحدت سیاق آیه است، اینکه میتوان نهی در آیه را برکراهت حمل کنیم یا نه؟ در پاسخ باید گفت: