مشارکت کارکنان در محدوده فعالیتهای مربوط به آنان دارای فواید اقتصادی، اجتماعی و روانی میباشد. از نظر اقتصادی مشارکت میتواند به بهبود کیفیت کار و افزایش کمیت آن منجر شود و از لحاظ اجتماعی مشارکت سطوح مدیریت و کارکنان در کارهای مربوطه موجب درک بهتر آنان از همدیگر و از کارها میشود، همچنین مشارکت میتواند موجب افزایش همکاری و کاهش تعارضات سازمانی شود و محیط کاری سالم و مناسبی را به وجود آورد و از نظر روانی نیز مشارکت موجب احساس رضایت شغلی از جانب کارکنان میشود از دیگر نتایج روانی مشارکت کارکنان این است که مشارکت همچنین میتواند سلامت روانی را برای کارکنان به ارمغان بیاورد و احساس ارزشمند بودن در سازمان را به آنان منتقل کند و این همه فواید مشارکت حاصل نمی شود مگر با استقرار سبک مدیریت مشارکتی که از اصول اساسی آن توجه به انسان (کارمند) در محیط کار و همچنین مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها میباشد.
لذا توجه به راه های گسترش مشارکت معلمان در سیاست گذاری مدیریت، برنامه ریزی و فن آوری آموزش و پرورش اهمیت مییابد .
خلاقیت و نوآوری عامل رشد و بالندگی سازمان، ارتقای بهرهوری، افزایش کیفیت تولیدات و خدمات، موفقیت در رقابت، افزایش انگیزش کارکنان و رضایت شغلی آن ها، کاهش هزینه ها، ضایعات و اتلاف منابع، تنوع تولیدات و خدمات و کاهش بورکراسی اداری و پشت میز نشینی و مشوق عملگرایی است. بنابرین سازمانها باید تمام تلاش خود را در انجام تحقیقات و پژوهشهای گسترده جهت ایجاد، تشویق و نهادینه سازی خلاقیت و نوآوری بکارگیرند (اسمی،۸۵).
بدون تردید مدیریت مشارکتی در مدارس امری بسیار ضروری است که با مشارکت معلمان در مدیریت و تفویض اختیار بیشتر به مدارس میتوان در نهایت یک نظام آموزشی پویا، کارآمد، اثربخش و کارا داشته باشیم. نظامی که در آن افراد از اعتماد به نفس بالایی برخوردار میباشند و به تفاوتهای فردی در افراد توجه میشود و افراد از صلاحیت و شایستگی خود آگاه میشوند و خلاقیت، نوآوری و اثربخشی گروهی توسعه پیدا میکند (آهنگران، ۱۳۷۹).
در کشور ما اغلب سازمانهای آموزشی به علت استفاده از سبک مدیریت سنتی، متمرکز و نامناسب و دیوانسالاری، مخالف خلاقیت و نواندیشی است و با حفظ رویههای منسوخ گذشته، سعی در سرکوب خلاقیت و نوآوری و تحول را دارد و این سرکوبگری ریشه بسیاری از مسائل و مشکلات موجود در آموزش و پرورش ما است لذا بررسی و شناخت سبک مدیریت مورد استفاده مدارس و اذعان عدم مطلوبیت و اثربخشی آن جهت پرورش خلاقیت سازمانی و همچنین ارائه پیشنهادهایی جهت استقرار سبک مدیریت مناسب و منعطف که محرک و مشوق خلاقیت و نوآوری باشد و همچنین کمک به تغییرسبک مدیریت نامطلوب موجود به عنوان یکی از موانع موجود بر سر راه خلاقیت دبیران از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
مشارکت در سازمانهای بزرگی چون آموزش و پرورش بازوانی قوی برای مدیریت است که بسیاری از مشکلات درون سازمان را سامان میبخشد و اگر آموزش و پرورش به این پدیده مهم در جهت تحقق اهداف خود توجه نکند، ناخواسته با مسائل و مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد که ضررهای جبران ناپذیری برای تعلیم و تربیت و جامعه در بر خواهد داشت (تصدیقی،۱۳۸۱).
استقرار اندیشه مشارکت در آموزش وپرورش و به تبع آن در مدیریت مدارس فرصتی را نیز برای مشارکت معلمان در اداره امور وحل مشکلات مدرسه فرآهم میکند و درخلال اجرای این سبک مدیریت معلمان مورد توجه مدیران قرار میگیرند و از آنان نیز در حل مشکلات مدرسه نظرخواهی میشود و پیشنهادات آنان در حل مشکلات مدرسه مورد استفاده قرار میگیرد که این امر منجر به افزایش رضایت کاری آنان، افزایش کارایی سازمان (مدرسه)، خلاقیت و آفرینندگی معلمان و ارائه راه حلهای نو و بدیع برای حل مسائل مبتلا به مدرسه میشود.
۱-۴- اهداف تحقیق:
الف) هدف اصلی:
هدف بررسی تاثیر سبک های مدیریت (مشارکتی،متعادل و سنتی) شامل پنج عامل تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) بر خلاقیت دبیران دبیرستانهای(ناحیه۱و۲) شهر شیراز.
ب)اهداف فرعی:
برای رسیدن به هدف مذکور چند هدف فرعی نیز در نظر گرفته شده است که عبارتند از:
۱-هدف بررسی رابطه بین سبک مدیریت مشارکتی با خلاقیت دبیران.
۲-هدف بررسی رابطه بین سبک مدیریت متعادل با خلاقیت دبیران.
۳-هدف بررسی رابطه بین سبک مدیریت سنتی با خلاقیت دبیران.
۴-هدف بررسی رابطه مؤلفه های سبک مدیریت مشارکتی (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) بر میزان خلاقیت دبیران.
۵-هدف بررسی رابطه مؤلفه های سبک مدیریت سنتی (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) بر میزان خلاقیت دبیران.
۶-هدف بررسی تفاوت میزان تاثیر سبکهای مدیریت (مشارکتی و سنتی) بر خلاقیت دبیران.
۷-هدف بررسی تفاوت سبک مدیریت مدیران زن و مرد.
۸-هدف بررسی رابطه مؤلفه های سبک مدیریت متعادل (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) بر میزان خلاقیت دبیران.
۹-هدف بررسی رابطه مؤلفه های سبک مدیریت (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) بر میزان خلاقیت دبیران.
۱۰-هدف بررسی ضرایب همبستگی سبکهای مدیریت سنتی و مشارکتی با خلاقیت دبیران
۱-۵- تعاریف متغیرها:
مدیریت مشارکتی: شیوه مدیریت مشارکتی به روشی اطلاق میشود که در آن بر، تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و نظارت مشارکتی تأکید میشود.(نقوی۱۳۸۲)
مدیریت متعادل: شیوه مدیریت متعادل به روشی اطلاق میشود که ترکیبی از خصوصیات مدیریت مشارکتی و سنتی را دارا میباشد. (عالی، ۱۳۷۹)
مدیریت سنتی[۱۲]: شیوه مدیریت سنتی به روشی اطلاق میگردد که در آن بر، تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و نظارت سنتی تأکید میشود. (تصدیقی، ۱۳۸۰).
خلاقیت[۱۳]: منظور از خلاقیت در این تحقیق خلاقیت فرد در سازمان (خلاقیت فردی) است.
تصمیم گیری مشارکتی: منظور از تصمیم گیری مشارکتی نوعی از تصمیم گیری است که از مشخصه های آن، گردآوری اطلاعات توسط معلمان، تصمیم گیری مشورتی در سطح مدرسه و ارائه مشکلات و راه حل آن ها توسط معلمان است. رضائیان(۱۳۷۴)
ارتباطات مشارکتی: منظور از ارتباطات مشارکتی نوعی از ارتباطات است که از مشخصه های آن، رابطه صمیمانه و دوطرفه بین مدیران و معلمان، ارتباط گروهی بین معلمان، توجه به مشکلات اجتماعی معلمان و تشکیل گروه ها و تیمهای کاری توسط معلمان میباشد. (نقوی۱۳۸۲)
رهبری مشارکتی: منظوراز رهبری مشارکتی نوعی از رهبری است که از مشخصه های آن، پیشبرد کارها از طریق ایجاد انگیزه در دبیران، انجام کارها بر اساس اعتماد و مسئولیت پذیری، توجه و اهمیت به فرایند کار، توجه به تواناییها و تخصص دبیران، توجه به نیازهای فکری و استقلال دبیران و آزادی عمل دبیران میباشد.(همان منبع)