ارزش مذهبی
جمع گراییبهداشت روانیتعهدتقاضای اجتماعیحقوق بشربهبود انسانیبهره وریلحن اجتماعی
اقتباس از رهنورد
نحوه ی اعمال مدیریت مشارکتی :
نحوه ی اعمال مدیریت مشارکتی و شرکت کارکنان دراداره ی امور سازمان ها ،علیرغم به کاربردن عنوان مشترک (مدیریت مشارکتی ) با یکدیگر تفاوت های فراوان دارد. مشکل است که گفته شود در سازمانی تصمیم گیری مشارکتی وجود دارد یا نه، بلکه می توان درجات مشارکت را مورد لحاظ قرارداد.پیوستار مشارکت از صفر یعنی عدم مشارکت شروع وبا گذشتن از درجات مختلف مشاوره به مشارکت کامل ختم می شود . سازمان ممکن است روی پیوستار مکان های مختلفی را اشغال کند که از بوروکراسی سلسله مراتبی تا دموکراسی جمع گرایی امتداد مییابد . دریک منتهی الیه پیوستار ،اصولا مشارکتی وجود ندارد و رئیس بدون کمک یا نظرخواهی از دیگران ،خود تصمیم میگیرد و در منتهی الیه دیگر ،مشارکت کامل و تمام عیار وجود دارد و هرکس که به ترتیبی با تصمیمی که گرفته می شود ، رابطه ای داشته باشد ویا اثرات ناشی از تصمیم ، به نحوی از انحاء شامل حال او شود ، در تصمیم گیری دخالت ومشارکت داده خواهد شد .(سعادت، ۱۳۷۳)،(فارلند، ۱۹۷۹) ضمن تأیید این امر که میزان شرکت دادن و سهیم نمودن افراد در تصمیم گیری ها معمولا بین یک حداقل در مدیریت مستبدانه و مقتدرانه و یک حداکثر در مدیریت دموکراتیک قرار میگیرد . معتقد است مدیر میتواند میزان و محتوای مشارکت افراد در تصمیم گیری را به ترتیبی تعیین نماید که منطبق با شرایط و تجربیات واقعی در محیط کارباشد.
رهنورد (۱۳۷۷) درجات مشارکت رادر سه طبقه عمده به عدم مشارکت ،مشارکت جزئی مشارکت کامل تقسیم بندی میکند که در این تقسیم بندی ،عدم مشارکت به سبک رهبری آمرانه یا تشویقی مدیریت اشاره دارد ،جایی که هیچ گونه نفوذ یا کنترلی روی تصمیمات ندارند . مشارکت جزئی به درجه ای اطلاق می شود که کارکنان حق تصمیم گیری پیدا میکنند و سرانجام مشارکت عامل به موقعیتی اشاره میکند که حق تصمیم گیری به گروههای کاری واگذار می شود
وی در یک جمع بندی از میزان مشارکت ، نظرات چند صاحب نظر رابه قرار ذیل نقل میکند :
گیلیز(۱۹۸۳) مشارکت را در چهار درجه سهیم شدن در اطلاعات ،مشورت ،تصمیم گیری مشترک ،خود مدیریتی طبقه بندی میکند.
دیویس (۱۹۷۵) سه درجه عمده مشارکت را تفاهم متقابل (درک متقابل بین افراد ) موقعیت مشاوره ای یا مشورتی ،تصمیم گیری مشارکتی میداند .
پاستورد و کار پنتر (۱۹۶۸) به نقل از طولابی (۱۳۸۱) مشارکت را در پنج سطح فردی، عملیاتی جمعی ،سازمانی و استراتژیک ترسیم می کند (به نقل از رهنورد ،۱۳۷۷)
در یک طبقه بندی سام آرام (۱۳۸۱) هفت نوع مشارکت را که از کمترین به بیشترین ختم می شود برمی شمارد ۱) مشارکت انفعالی یعنی قرارگرفتن در جریان آنچه که روی میدهد یا قرار است روی دهد.۲) مشارکت در ارائه اطلاعات .۳) مشارکت از طریق مشورت که در این نوع مشارکت ،هیچ گونه سهمی در تصمیم گیری ها به کارکنان داده نمی شود و مدیران هیچ تعهدی نسبت به اجرای نظرات کارکنان ندارند.۴) مشارکت برای انگیزه های مادی .۵) مشارکت کارکردی یعنی تشکیل گروه هایی به منظور نیل به اهداف از پیش تعیین شده .۶) مشارکت تعاملی یعنی شرکت در تجزیه و تحلیل های مشترک .۷) بسیج خودجوش مشارکت در تصمیم گیری در ساده ترین شکل خود به دوصورت مستقیم و غیرمستقیم انجام می شود .مشارکت در تصمیم گیری به صورت مستقیم در سطح مدیریت اجرایی مشاهده می شود در این سطح ،کارکنان عقاید ،نظریات و پیشنهاد های خود را مطرح میکنند در حالی که در مشارکت غیر مستقیم به جای مشارکت همه ی اعضا در تصمیم گیری ها ،نمایندگان از سوی آن ها در فرایند تصمیم گیری شرکت میکنند (طولابی، ۱۳۸۱)
همدانی (۱۳۷۹) نخستین گام و بنیادی ترین روش مشارکت را رایزنی و مشورت با دیگران میداند . در این روش افراد به طور آزادانه و بدون هیچ گونه تشریفات و مقدمات از اندیشه و تفکر دیگران سود می جویند . دومین گام نظام پیشنهادهاست که با ارج نهادن به نظر پیشنهادکنندگان ،کلیه پیشنهادات مورد ارزیابی قرار میگیرد. وبالاخره عالی ترین شکل مشارکت در یک سازمان از نظر پژوهشگران علم مدیریت ،تشکیل گروههای خود گردان است .این گروه ها از اختیارات وسیعی برخوردارند و درعین حال اعضای گروه دارای تخصص های متنوعی هستند.
برنامه های مدیریت مشارکتی :
برنامه های متفاوتی برای درگیر کردن کارمندان در تصمیمات وجود دارد مانند: تیم های خود گردان حلقه های کیفیت ، سیستم پیشنهادات و… همدانی (۱۳۷۹) نخستین گام و بنیادی ترین روش مشارکت را رایزنی و مشورت با دیگران میداند. در این روش ، افراد به طور آزادانه و بدون هیچ گونه تشریفات و مقدمات از اندیشه و تفکر دیگران سود می جویند. دومین گام ،نظام پیشنهادهاست که با اجر نهادن به نظر پیشنهاد دهندگان ،کلیه پیشنهادات مورد ارزیابی قرار میگیرد و بالاخره ،عالی ترین شکل مشارکت در یک سازمان از نظر پژوهشگران علم مدیریت تشکیل گروههای خودگردان است ،این گروه ها از اختیارات وسیعی برخوردار هستند و در عین حال اعضای گروه دارای تخصص های متنوعی هستند .
مناسب ترین افرادی که قادرند مشکلات و مسائل کاری را حل کنند ،خود افرادی هستند که کاررا انجام میدهند و یا به عبارت دیگر بهترین راه حل برای مهمترین مشکلات از محل وقوع مشکل به دست میآید بنابرین باید راه هایی را به وجود آورد که افراد بتوانند با ارائه نقطه نظرات خود به بهبود جریان کار در بخشی که فعالیت میکنند بپردازند .مهم ترین این راه ها مشارکت کارکنان در اداره امور و حل مشکلات است اما مشارکت برنامه ها مختلفی دارد که متناسب با مقتضیات زمان و مکان و سازمان باید به کار گرفت.
عمده ترین این برنامه ها عبارتند از:
۱- تصمیم گیری گروهی : با توجه به محدودیت عقلانی که هر انسان به تنهایی دچارآن است شاید همکاری و تشریک مساعی گروهی تنها راه دستیابی به یک سیستم تصمیم گیری منطقی ،منظم و جامع و کامل باشد. تصمیم گیری گروهی مکانیسمی است که به وسیله آن میخواهیم راه حل های بهتری پیدا و تصمیمات مناسب تری اتخاذ نمائیم ،بنابرین در تصمیم گیری گروهی ،ضرورتا تعداد افراد بیشتر و متنوع تری برای حل مسئله ارئه می شود .زیرا که اعضای گروه هر کدام با تجربیات خاص خود ،مسئله را از دیدگاه بخصوص نگریسته و این درمجموع ،موجب بررسی ومطالعه موضوع تصمیم گیری از جوانب و زوایای گوناگون میگردد (سعادت ،۱۳۷۲)
۲- تیم های خود گردان : یک تیم خودگردان ریشه در روش هایی دارد که بر اساس تشکیل گروههای مختلفی به اجرا درمی آید، تیم های خودگردان معمولا دارای پنج تاسی عضو هستند که هرکدام دارای مهارت های خاص میباشند و چون در سازمان تشکیل گردند ،چنین وظایفی را انجام میدهند ، عهده دار مشاغل متفاوتی میگردند و نوعی محصول یا خدمتی را به صورت کامل تولید یا ارائه میکنند .وظایف مدیریت را (قبل برنامه ریزی کارها و امور مربوط به مرخصی های کارکنان ،سفارش مواد و استخدام اعضای جدید) انجام میدهند.(دفت ،۱۹۹۸)