خانواده ” ستاکی ” نیز نوع دیگری از خانواده گسترده است که تنها یکی از پسران پس از ازدواج وارث امور مزرعه می‌گردد و بقیه فرزندان بین مجرد ماندن و جدا شدن از خانواده یکی را باید انتخاب کنند و به طور کلی در ارتباط با ملاک‌های متعددی می توان خانواده گسترده را تقسیم بندی نمود و در همین رابطه می توان از اصطلاحات متعددی تحت عنوان پدرنامی ، مادر نامی ، پدر مکانی ، مادر مکانی ، پدرسالاری ، مادر سالاری ، پدرشاهی ، پدرسری ، مادر سری ، پدرمداری ، پدر تباری ، مادر تباری و … نام برد.

” لوپله ” جامعه شناس فرانسوی ، در ارتباط با تاءثیر عوامل جغرافیائی و محیطی ، تقسیم بندی دیگری از خانواده ارائه داده است : او می‌گوید دشتهای پهناور و استپ های وسیع مساعد برای زندگی چادر نشینی شبانی است و چنین محیطی خانواده وسیع پدر سالاری را با سلسله مراتب استوار ، روحیه قوی ، اعتقادات مذهبی و احترام به سنت های گذشتگان و روابط خویشاوندی قوی به وجود می آورد در حالی که در کشوری مثل نروژ که از یک رشته ‌بریدگی‌های طبیعی در میان مجاری آب و دره ها تشکیل شده است ، بجای روحیه قوی و همبستگی و پیوستگی استوار خویشاوندی جلکه های وسیع و استپ ها ، به فرد گرائی و اهمیت استقلال شخصیت برمی خوریم و ‌بنابرین‏ پدر در چنین محیطی بجای خانواده گسترده پدر سالاری که چندین نسل را در بر می‌گیرد و نسل جدید را نیز برای اطاعت و تبعیت از سنت های نیاکان بار می آورد ، خانواده ای پا می‌گیرد که در آن حس استقلال و ابتکار در فرزندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

به اختصار می توان تقسیم بندی ” لوپله ” را به صورت زیر عنوان نمود :

• • خانواده پدر سالاری ، یعنی خانواده ای که در آن پدر قدرت تام و مطلق داشته و فرزندان حتی پس از ازدواج نیز تحت حمایت خانواده هستند ، در این خانواده رعایت فرمان و امر بزرگتران و احترام به سنت گذشتگان ، قانون اصلی است . در این خانواده در واقع شخصیت فرد در خانواده مستحیل گردیده و ‌بنابرین‏ تصمیم بر عهده خانواده است و نه فرد .

• خانواده شخصیت پرور ، خانواده ای است که در آن به دلیل انزوای جغرافیائی و ویژگی‌های محیطی ، شخصیت فردی و دموکراسی اهمیت می‌یابد و ‌بنابرین‏ دیگر در آن اطاعت محض و کورکورانه و سنت پرستی خانواده پدرسالاری دیده نمی شود ، این خانواده در مناطقی پا می ‌گیرند که ازلحاظ جغرافیائی کاملاً با نواحی استپی متفاوت بوده و امکان تشکیل جوامع وسیع وجود ندارد .

1. 1. . Emotional Self-aw ↑

1. 1. .Assertiveness ↑

1. 1. .Self- Regard ↑

1. 1. .Self-Actualization ↑

1. 1. .Independence ↑

1. 1. .Empathy ↑

1. 1. .Responsibility ↑

1. 1. .Independence ↑

1. 1. .Reality Testing ↑

1. 1. .Flexibility ↑

1. 1. .Problem Solving ↑

1. 1. .Stress Tolerance ↑

1. 1. .Impulse ↑

1. 1. . .Optimism ↑

1. 1. .Happiness ↑

1. 1. . Nuclear family ↑

1. 1. Extended family. ↑

1. 1. . Cognition or Brain ↑

1. 1. . Emotion or tlearb ↑

1. 1. . mowrer ↑

1. 1. . payne ↑

1. 1. Stoic ↑

1. 1. . wiselom ↑

1. 1. . primaryapproach ↑

1. 1. Mixed opproach ↑

1. 1. . well being ↑

1. 1. . Ability model ↑

1. 1. . Mixede model ↑

1. 1. . problem solying ↑

1. 1. . Reality testing ↑

1. 1. . self awareness ↑

1. 1. . Emotionl competence cinventory (ECI) ↑

1. 1. . Thorendike ↑

1. 1. . Inter Personal EQ ↑

1. 1. . Inter Personal EQ ↑

1. 1. . Adapt abiliry EQ ↑

1. 1. . stress management EQ ↑

1. 1. . General mood EQ ↑

1. 1. . Coper ↑

1. 1. . Coper ↑

1. 1. . Sawaf ↑

1. 1. . Executive EQ ↑

1. 1. . Emotional fithness ↑

1. 1. Emotional depth ↑

1. 1. . Emotional alchemy ↑

1. 1. Epstein ↑

1. 1. .Cognitive – exxpeviential self theory ↑

1. 1. .maraian radke-yarrow ↑

1. 1. . poul Ekman ↑

1. 1. .C-R. snyder ↑

1. 1. . Martin Seligman ↑

1. 1. . self efficacy ↑

1. 1. . . Nafa ↑

1. 1. . .Man ↑

1. 1. . Family ↑

1. 1. . social unit ↑

1. 1. .Carl Rogers ↑

1. 1. . Murdock ↑

1. 1. . social group ↑

1. 1. . Heidi Rosenbaum onv ↑

1. 1. . W. Vandr Zanden James ↑

1. 1. . nuclear family ↑

1. 1. . extended family ↑

1. 1. . Patriarchy ↑

1. 1. . Matriarchy ↑

1. 1. . palygamy ↑

1. 1. . Monogamy ↑

1. 1. . Endogamy ↑

1. 1. . Exogamy ↑

1. 1. . Nuclear family ↑