نه هر صورتى جان و معنى در اوست
نه در زیر هر زندهاى زنـده ای اسـت
چــو خـرمهره بـازار از او پـر شـدی
(سعدی، ۱۳۸۳: ۱۳۰)
شرح ابیات:
نه در زیر هر ژندهای …. نه چنین است که در زیر هر جامهی پاره و فرسوده (خرقه صوفیانه)
دلی زنده جا داشته باشد.
اگر ژاله: اگر هر قطره شبنم یا باران در صدف جا میگرفت و مروارید میشد.
خرمهره: نوعی مهره درشت سفید یا آبی کم بها که بر گردن خر و استر آویزان میکنند(یوسفی،
۱۳۶۹: ۳۰۳).
۴-۲-۲۵- سورهی یس، آیه ی۱۲
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ
(ما خود مردگان را زنده میکنیم و پیش فرستاده و باز نهاده شان را مینویسیم و همه چیز را در کتابی روشن بر شمردیم ]که دگر گونی نمییابد[)
نکته ها :
زنده کردن مردگان به دلیل آن است که در قیامت جزاى اعمال خود را ببینند و همچنین اثرهایی که از آنها پس از مرگ در دنیا باقى مانده است (مانند علمى که به کسى آموختهاند یا کتابى که تألیف کردهاند یا مالى که براى خیرات حبس و وقف نمودهاند یا مساجد و کاروانسراها و پلها که
ساخته اند)
پیام ها :
آثار نیک و بد چنان است که حضرت سعدی (ره) گفته است (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج۷: ۱۳۰).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها:
نمرد آنکه ماند از پس وى به جاى
هر آن کو نـماند از پسش یـادگار
و گـر رفـت و آثـار خیـرش نـماند
پل و مسجد و خان و مهمان سراى
درخــت وجـــودش نیــاورد بــار
نشاید پس از مرگش الحمد خوانـد
(سعدی، ۱۳۸۳: ۵۳)
شرح ابیات :
خانی: چشمهی آب، قنات
خان:کاروان سرا، رباط، مضمون بیت ناظر است به این حدیث (سبعه للعبد تجری بعد موته: من علّم علما او اجری نهرا او حفر بئرا او بنی مسجداً او اورث مصحفا او ترک ولدا صالحا یدعوله او صدقه تجری له بعد موته)
(هفت چیزست که پس از مرگ آدمی باقی میماند آن که به او علمی را آموخته، یا نهری که ایجاد کرده، یا چاهی که حفر کرده، یا مسجدی که ساخته یا قرآنی که به ارث نهاده یا فرزند صالحی که از خود بجا گذاشته است و او دعا میکند یا صدقهای که پس از مرگ او نیز خیرش را پایدار دارد.)
الحمد: مقصود سوره فاتحه الکتاب است که قرآن با آن آغاز میگردد و به منظور طلب آمرزش برای مردگان آن را میخوانند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آثاری خوبی را که انسان برای بعد از مرگ خودش بر جای میگذارد و موجب میشود که نام نیک او بر زبانها جاری شود و اگر کار خیری را برای بعد از مرگش باقی نگذارد برای خودش طلب آمرزش از دیگران بر جای نگذاشته است
۴-۲-۲۶- سورهی فصلّت، آیات ۶-۷
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ (۶) اَلذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کافِرُونَ.
(بگو (یا محمّد بااین جماعت کافران) که من هم بشرى مانند شما (از زادگان آدم و مرکّب از گوشت و خون) هستم (و فقط خداوند مرا به نبوّت خود اختصاص داده و از شما فرقم به این است که به من وحى می شود و اگر وحى نبود مرا دعوتى از شما نبود) بمن وحى میشود که معبود شما معبود یگانهایست (که شریکى در عبادت ندارد) بنابراین به راه او مستقیم و راست رو باشید (از طریق او میل به طرف دیگر نکنید و براى فرمانبردارى فقط به سوى او توجّه نمایید) و از او (براى گناهان خودتان و شرک به خدا) طلب آمرزش کنید.
(و واى بر مشرکینکه زکاه (یعنى حقوق واجبه الهى را) نمی دهند و آنان به آخرت و سراى دیگر هم کافر (و منکر بعث و حشر و نشر) میباشند (یعنى بدان جهت انفاق نمىکنند که مکافات آن سراى را باور ندارند).
نکته ها :
وجه تخصیص منع زکاه از سایر اوصاف مشرکان آن است که مال، محبوب انسان است و بذل آن نفس را سخت باشد از اعمال دیگر.
پیام ها:
- بُخل اعظم رذایل و اکبر ذمائم است.
- توانگرى که او را سخا نبود چون تنی است که جان ندارد و یا چون درختى که میوه ندارد. (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج۷: ۳۲۲ )