“
بر اساس نظریه ادوینسون و مالون سرمایه ساختاری به شرکت اجازه میدهد تا ارتباطات خود با شبکه های داخلی و خارجی شرکت را گسترش دهد. این فرایند نه تنها ارتباط کارمندان در محدوده سازمان را ساماندهی میکند بلکه برای گسترش ارتباطات بین شرکت و مشتریان در شبکه های اجتماعی نیز تاثیر میگذارد.
۲-۲-۳-۳ سرمایه اجتماعی/ مشتری
سرمایه مشتری شامل کانالهای بازاریابی و ارتباطات با مشتری میباشد. بونتیس (۱۹۹۸) بیان میکند ارزش ارتباطات شامل ارتباط با مشتریان، تامین کنندگان و رقبا می شود که نقش عمده ای در سود آوری آینده و فرصت رشد شرکت ایفا میکند. بنابرین سرمایه مشتری به اعتماد مشتری و صداقت و درستی ارتباط بین شرکت و مشتری مربوط می شود. از اینرو هدف از ایجاد تواناییهای فردی و سازمانی ایجاد سرمایه مشتری میباشد که به شرکت ها اجازه میدهد سرمایه مالی خود را (در حد معقول) افزایش دهند (اونگ[۴۷] و رایت۲۰۰۰[۴۸])
اونگ( ۱۹۹۶) بیان میکند که سیستم موجود در سازمان جاری میباشد و در شرایطی که سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری افزایش می یاید سرمایه مشتری نیز رشد نموده و زمانی که سرمایه مشتری رشد میکند سرمایه مالی نیز رشد خواهد کرد.
سرمایه مشتری ظرفیت یک سازمان را گسترش میدهد و باعث می شود سازمان درک صحیحی از نیازهای مشتریان خود پیدا کند، و بهتر از سایر رقبا محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان را تامین کرده و در این زمینه از سایر رقبا جلو بیفتد.
وجود سرمایه مشتری بسیار با ارزش میباشد و عامل اصلی سود آوری حال و آینده شرکت بوده و از ارتباط سازمان با مشتریانش حاصل می شود.
در مورد سرمایه مشتری تا کنون تحقیقات زیادی صورت گرفته است. بیشتر این تحقیقات بیان میکند که بین رضایت مشتری و عملکرد مالی سازمان ارتباط وجود دارد. در این میان نیز بیشتر تحقیقات بیانگر ارتباط مثبت بین رضایت مشتری و عملکرد مالی سازمان میباشد. (ایتنر[۴۹] و لارکر[۵۰]۱۹۹۸، بانکر[۵۱] و همکاران ۲۰۰۰) اما تعدادی از تحقیقات نیز به نتایج دیگری دست یافته اند. (آرتور اندرسون ۱۹۹۴ و اندرسون۱۹۹۴)
بسیاری از محققان بر این نکته تأکید دارند که شرکت ها باید به سرمایه اجتماعی (مشتری) توجه ویژه ای داشته باشند. یعنی شر کت ها علاوه بر اینکه در سرمایه ساختاری سرمایه گذاری میکنند (وجه داخلی) باید به سرمایه گذاری اجتماعی (مشتری) نیز توجه داشته باشند تا منابع دانش محور موجود در سازمان باعث ایجاد وضعیت مطلوب و سود آوری شرکت شود.
۲-۲-۴ سیر تحول تاریخی سرمایه فکری
همان طور که قبلا اشاره شد نخستین توجه جدی به مفاهیم مرتبط با سرمایه فکری توسط فریتز مچلاپ(۱۹۶۲) صورت گرفت اما اصطلاح سرمایه فکری اولین بار توسط جان کنت گالبرایت (۱۹۶۹) مطرح شد.گالبرایت اعتقاد داشت که سرمایه فکری فرایندی ایدئولوژیک و شامل عملیات فکری است. اما استیوارت (۲۰۰۱) مدعی است که این موضوع برای اولین بار در سال ۱۹۵۸ مطرح شد، هنگامی که او و ایتامی در مورد جنبش سرمایه فکری با یکدیگر همکاری کردند.(ایتامی در سال ۱۹۸۰ کتابی در مورد داراییهای نامشهود منتشر کرد.) در جدول ۳-۲ رو به طور خلاصه به سیر تحول تاریخی سرمایه فکری اشاره شده است.
جدول ۲-۱ : سیر تحول تاریخی سرمایه فکری
سال نویسنـده رویــــــــــــکرد اصــــــــــــــــلی ۱۹۸۰ ایتامی ایتامی در ژاپن کتاب “ساماندهی دارایی ها ی نامشهود” را منتشر کرد. ۱۹۸۱ هال یک شرکت جهت انجام تحقیقات تجاری روی سرمایه انسانی تأسيس کرد. ۱۹۸۰ سویبی بحث دارایی های نامشهود را در اروپای شمالی و اسکاندیناوی مطرح کرد. “دانش مدیریت دارایی های نامشهود شرکت ها” ۱۹۸۷
۱۹۸۹
سویبی گزارش سالانه ی جدیدی منتشر کرد و در آن “سرمایه دانش” و “ترازنامه نامشهود” را معرفی کرد. ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ هاندی و
سالیوان
کتابی درباره دارایی های دانشی و ترازنامه نامشهود نوشتند. ۱۹۹۰ سویبی کتاب “مدیریت دانش” را منتشر کرد. ۱۹۹۰ استیوارت عنوان “سرمایه فکری” از نگاه استیوارت را مطرح کرد. ۱۹۹۱ اسکاندیا اولین بار شناسایی سرمایه فکری شرکت را سازماندهی کرد. ۱۹۹۱ ادوینسون یکی از اعضای اصلی در زمینه سرمایه فکری در شرکت اسکاندیا شد. ۱۹۹۱ استیوارت مقاله ای تحت عنوان “قدرت فکر” در مجله fortune منتشر کرد. ۱۹۹۳ اسکاندیا هدایت کننده اسکاندیا را ساخت و اولین گزارش داخلی سرمایه فکری را منتشر کرد. ۱۹۹۳ اونگ رویکردهای سرمایه مشتری را بنا نهاد. ۱۹۹۴ استیوارت دومین مقاله را تحت عنوان سرمایه فکری در مجله fortune منتشر کرد. ۱۹۹۴ گروه میل ولی برای اولین بار گروهی از محققان فعال در زمینه سرمایه فکری یکدیگر را ملاقات کردند. ۱۹۹۵ گروه میل ولی دومین گرد همایی خود را انجام دادند. ۱۹۹۵ اسکاندیا اولین گزارش عمومی سرمایه فکری را تهیه کردند. ۱۹۹۵ کاپلان و نورتون کار بر روی کارت امتیاز متوازن را گسترش دادند. ۱۹۹۵ هاسل،کانوسکی و روس یک روش برای اندازه گیری ارزش افزوده دانش مانند روش محاسبه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) ایجاد کردند. ۱۹۹۶ اسکاندیا اولین گزارش عمومی سرمایه فکری را تهیه کرد. ۱۹۹۶ استنفلد اولین گزارش بینالمللی سرمایه فکری را منتشر کرد. ۱۹۹۶ لیو تحقیقاتی درباره دارایی های نامشهود در دانشگاه نیویورک انجام داد و به نتایجی دست یافت. ۱۹۹۷ سویبی کتاب “ثروت جدید سازمانی” را منتشر کرد. ۱۹۹۷ ادوینسون و مالون مقاله ای درباره سرمایه فکری منتشر کردند. ۱۹۹۷ استیوارت مقاله ای درباره سرمایه فکری منتشر کرد. ۱۹۹۷ روس و ادوینسون مقاله ای درباره سرمایه فکری منتشر کردند. ۱۹۹۷ بونتیس اولین پایان نامه دکتری درباره سرمایه فکری را دفاع کرد. ۱۹۹۷ لیو تحقیقاتی را در مؤسسه بروکینگ درباره دارایی های نامشهود هدایت کرد. ۱۹۹۸ بونتیس با دانشگاه مک مستر کانادا برای ایجاد اولین و بزرگترین همایش دانشگاهی سرمایه فکری همکاری کرد. ۱۹۹۸ سالیوان کتاب “سود آوری” سرمایه فکری را منتشر کرد. ۱۹۹۸ لیو اولین مرجع حسابداری سرمایه فکری را در دانشگاه نیویورک پایه گذاری کرد.
“