بهعلاوه، آنگونه که ادبیات مدیریت استراتژیک نشان میدهد (مثلاً David, 2000)، عملکرد و موفقیت نهادها تحت تأثیر عوامل محیط داخلی و خارجی قرار دارد؛ همچنین، برخی مقالات مرتبط با نهادهای میانجی و فنبازار نیز مشخصاً به تأثیر عوامل داخلی و خارجی اشاره کردهاند که میتوان از (Munkongsujarit & Srivannadloon, 2011)، (Bidault, fischer1994) و (موحدی و طباطبایی ۱۳۸۹) نام برد.
با توجه به مطالب مطروحه در تحقیقات فوق، روابط بین متغیرهای این تحقیق را میتوان بهصورت شکل ۳-۳ تبیین کرد:
شکل ۳-۳ ارتباط متغیرها در مدلهای ساختاری
باید توجه داشت که منظور از “طرف عرضه"، نهادهایی همچون بنگاهها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها است که فناوری را در فنبازار عرضه میکنند و منظور از “عوامل طرف عرضه” عواملی است که بر عرضۀ فناوری توسط این عرضهکنندگان بالقوه تأثیر میگذارد. با توجه به ادبیات مدیریت فناوری این عوامل شامل جذابیت (انگیزه) و توانمندی (منابع) است؛ همچنین “طرف تقاضا” به نهادهای متقاضی فناوری – عمدتاً بنگاهها- اشاره دارد و منظور از “عوامل طرف تقاضا” نیز عواملی مثل نیاز، انگیزه و منابع است که منبعث از ادبیات میباشد (Tschirky, 1998) ؛ همچنین، در پژوهشی که در داخل کشور انجامشده برای سازوکارهای داخلی و عوامل خارجی، شاخصها و ابعادی در نظر گرفتهشده است (خداد حسینی ۱۳۸۸).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با توجه به آنچه گفته شد، طرح تحقیق مطابق شکل ۴-۳ تکمیل گردید. این شکل رابطۀ علّی[۷۹] بین متغیرها در دیاگرام مسیر را نیز نشان میدهد. بر این اساس، تغییر در محیط خارجی موجب تغییر در محیط داخلی، طرف عرضه و طرف تقاضا میشود که تغییر در این موارد نیز بهنوبۀ خود موجب تغییر در میزان موفقیت فنبازار میگردد.
۲-۱-۳-۳ بررسی اکتشافی (مصاحبه)
در این بخش از پژوهش، برای تکمیل مرور ادبیات موضوع در تعیین عوامل مؤثر بر فنبازارهای دفاعی و نیز بررسی موفقیت فنبازارهای گذشتۀ بخش دفاع، از ابزار مصاحبه استفاده گردید. بدین منظور با ۱۴ نفر از خبرگان دفاعی و دستاندرکاران فنبازارهای گذشته مصاحبه عمیق به عمل آمد؛ سپس، این مصاحبهها مکتوب شد و با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل محتوا و به شیوهای که در ادامه توضیح داده میشود، تحلیل گردید.
طبق تعریف، تحلیل محتوا عبارت است از یک روش تحقیق سیستماتیک برای تحلیل اطلاعات موجود در یک متن به شیوهای استاندارد و بهگونهای که محقق را قادر سازد تا مطالبی را از اطلاعات موجود در متن استنباط کند (۱۹۹۵ , Weber). در تحلیل محتوا، محقق به دستهبندی ایدههای کلیدی موجود در یک متن میپردازد. در ادبیات تحلیل محتوا، به گامهای مختلفی برای انجام این نوع تحلیل اشارهشده است. در این پژوهش، با بهره گرفتن از روش ارائهشده توسط دفتر حسابداری عمومی ایالاتمتحده (۱۹۹۶ , GAO) گامهای زیر برای تحلیل محتوای مصاحبههای انجامشده برداشته شد:
۱) تعریف متغیرها و دستهبندی آنها
برای تعریف متغیرهای پژوهش، باید به سؤال یا سؤالهای تحقیق توجه کرد؛ به عبارت دیگر، متغیرهای پژوهش مستقیماً از سؤالهای تحقیق ناشی میشوند. با این حال، در عمل، تعریف متغیرهای تحقیق به دو مرحله قابل تقسیم است: مفهومسازی متغیر[۸۰] و مشخص کردن دستهبندیهای[۸۱] آن. مفهومسازی یک متغیر به معنای مشخص کردن موضوعات، چیزها و یا رویدادهای است که تغییر میکنند و به ما کمک میکنند تا به سؤال تحقیق پاسخ دهیم
در این پژوهش، با توجه به سؤالهای تحقیق، دو مفهوم مختلف مطرح میباشد. مفهوم اوّل، “موفقیت فنبازارهای گذشته” و مفهوم دوّم ، “عوامل مؤثر در موفقیت فنبازار” است.
از سوی دیگر، دستهبندی متغیرها به معنی جداکردن یک موضوع، یک چیز یا یک رویداد از موضوعات، چیزها یا رویدادهای دیگر از طریق قرار دادن آنها در دستهه ای محدود است؛ بنابراین، در تحلیل محتوا برای تعریف کامل یک متغیر باید دستهه ای آن را مشخص نمود؛ همچنین، باید جامع و مانع باشد. امّا اینکه تعداد دسته ها چه باشد بستگی به متغیر دارد. برخی متغیرها دارای دستهه ای مشخصی هستند؛ مثلاً روزهای هفته را میتوان به هفت دسته (شنبه تا جمعه) و یا دو دسته (روزهای کاری و آخر هفته) تقسیم کرد. در سایر موارد، تعداد دسته ها بر اساس سؤال تحقیق و با قضاوت محقق مشخص میشود.
در این پژوهش برای مفهوم اول (موفقیت فنبازارهای گذشته)، سه دسته (کاملاً موفق، تا حدودی موفق و ناموفق) انتخاب شد. در مورد مفهوم دوّم (عوامل مؤثر در موفقیت فنبازار) با توجه به ادبیات موضوع پنج دسته (طرف عرضه، طرف تقاضا، سازوکار درونی، عوامل محیطی و سایر عوامل) در نظر گرفته شد. لازم است اشاره شود که چهار دسته اول (طرف عرضه، طرف تقاضا، سازوکار درونی و عوامل محیطی) همانهای هستند که از مرور ادبیات حاصل شدند و دسته آخر (سایر عوامل) از آن جهت اضافه شد که اگر عامل یا عوامل دیگری - غیر از آنچه از ادبیات حاصل شد – وجود دارد، شناسایی شود.
۲) تعریف سند و روش نمونهگیری
در این گام لازم است اسنادی که قرار است مورد تحلیل محتوا قرار گیرند مشخصشده و روشی برای نمونهگیری از آنها تعیین گردد. در این پژوهش، متن مکتوب هر یک از مصاحبههای انجامشده بهعنوان یک سند در نظر گرفته شد؛ همچنین، با توجه به پایین بودن تعداد این مصاحبهها، از نمونهگیری پرهیز گردید؛ زیرا نمونهگیری زمانی ضروری است که حجم بالایی از مستندات در کار باشد. به این ترتیب از مسئله تعمیم نمونه به جامعه هم پرهیز شد.
۳) تعریف واحد ثبت[۸۲]
پس از تعیین متغیرها و متون، نوبت به تعریف واحد ثبت میرسد. واحد ثبت، بخشی از متن است که محقق باید آن را به یکی از دسته ها نسبت دهد. طبق نظر وبر، معمولاً از شش نوع واحد ثبت استفاده میشود که عبارتند از: کلمه، مفهوم کلمه، پاراگراف، تم و متن کامل.
در پژوهش حاضر، از پاراگراف بهعنوان واحد ثبت استفاده شد و در مواردی که یک پاراگراف حاوی دو یا چند مفهوم بود (مثلاً مصاحبهشونده هم بهطرف عرضه و هم بهطرف تقاضا بهعنوان عوامل مؤثر بر موفقیت فنبازار اشاره کرده بود)، دو یا چند کد به آن تخصیص داده شد تا به این ترتیب از مسئله عدم پایایی در کدگذاری جلوگیری شود. این کدها در فصل بعد در جداول (۱-۴) و (۲-۴) مشخصشده است.
۴) طرح تحلیل
آخرین گام از تحلیل محتوا، تهیه و اجرای طرحی برای تحلیل است. این طرح، دادهها را به سؤال تحقیق ربط میدهد. در اکثر موارد، این کار بهصورت بررسی حضور یا عدم حضور متغیرها در متن، بررسی فراوانی متغیرها، بررسی شدت متغیرها در متن و یا بررسی هویت مکانی یا زمانی (مثلاً بررسی قرار گرفتن یک متن در جای خاصی از صفحه روزنامه یا بررسی زمان پخش یک متن از رادیو) انجام میشود.
طرح تحلیلی که برای این پژوهش در نظر گرفته شد، شامل بررسی حضور یا عدم حضور و فراوانی متغیرهای موردنظر بود؛ به این ترتیب که اشاره (یا عدم اشاره) مصاحبهشوندگان به هریک از متغیرها و همچنین فراوانی این اشارات، مورد بررسی قرار گرفت.
۵) روایی و پایایی تحلیل محتوا
مقولات روایی[۸۳] و پایایی[۸۴] در تحلیل محتوا نیز مشابه سایر روشهای تحقیق است. از نظر پایایی، تحقیقی که به روش تحلیل محتوا انجامشده باشد باید دارای سه ویژگی باشد (۲۰۱۳ , Busch):
الف) ثبات[۸۵]؛ بدین معنا که اگر محقق دادههای مشخصی را که قبلاً کد کرده است دوباره کد کند، نتیجه کار یکسان باشد.
ب) قابلیت تولید دوباره[۸۶]؛ بدین معنا که اگر افراد مختلفی به دستهبندی مطالب بپردازند، نتیجه کار آنها یکسان باشد.
ج) دقت[۸۷]؛ بدین معنا که دستهبندی مطالب یک متن طبق استاندارد یا ضوابط معینی انجام شود.
از طرف دیگر، تحلیل محتوا در صورتی دارای روایی است که دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف) دسته بندیهای انجامشده و نتیجهگیریها باهم مرتبط باشند. بهعنوان نمونه، در دستهبندی حیوانات، اگر نتیجهگیری کردیم که در متن ۱۵ بار کلمه “شیر” تکرار شده، باید همۀ شیرها همان معنای حیوان را القا کنند، نه معنای لبنیات یا وسیله قطع آب را؛ بنابراین، توجه به کلمات هممعنی، توجه به تکرار کلمات (اینکه اهمیت بار دوم با بار اول یکسان باشد یا نه) و توجه به معانی متفاوت یک کلمه ضرورت دارد) ؛
ب) نتایج، قابلیت تعمیم[۸۸] به نظریه (تئوری) داشته باشند. [یعنی اینکه مثلاً در این پژوهش از تحلیل و دستهبندی مصاحبهها بتوان به نظریه عمومی درباره عوامل موفقیت فنبازار رسید]. تعمیمپذیری، خود به دو عامل بستگی دارد: اول به اینکه دسته بندیها چگونه انجام شود و دوم اینکه چقدر این دسته بندیها قابل اتکا باشد. در پاسخ به این دو شرط میتوان گفت که دستهبندی باید بهگونهای تعریف شود که متغیر موردنظر را به درستی بسنجد (یعنی دقّت داشته باشد) و بدین منظور باید قواعدی مشخص کرد تا دستهبندی و کدگذاری بهصورت یکسان (توسط افراد مختلف) و ثابت (در طول زمان) انجام گیرد. این در حقیقت همان مفهوم روایی است.
در این تحقیق برای اطمینان از روایی و پایایی اقدامات زیر صورت گرفت:
۱). قواعدی برای دستهبندی و کدگذاری متغیرها مشخص گردید؛ بدین معنا که اگر در پاراگرافی مصاحبهشونده به موفقیت یا عدم موفقیت فنبازار دفاعی اشاره کرد، عامل یا عوامل موردنظر مصاحبهشونده، مشخص و کدگذاری شد و سپس فراوانی این عوامل (متغیرها) در متن بررسی گردید؛ همچنین، در هر پاراگراف، موفقیت یا عدم موفقیت فنبازار دفاعی نیز کدگذاری و فراوانی آنها مشخص شد.
۲). در اجرای این قواعد و کدگذاری و سنجش فراوانی متغیرها، کمال دقّت به عمل آمد تا نیت و منظور واقعی مصاحبهشوندگان درک و منعکس شود. جداول (۱-۴)، (۲-۴)، (۳-۴) و (۴-۴) در فصل بعد، نتایج این اقدام (کدگذاری و سنجش فراوانی عوامل و میزان موفقیت فنبازارهای گذشته در متن مصاحبهها) را نشان میدهند.
۳). برای بررسی پایایی تحقیق، محقق یکی از همکاران خود را برای همکاری دعوت کرد. کل متن مصاحبه شامل ۱۲۷ پاراگراف توسط این همکار بهعنوان ارزیاب دوم کدگذاری شد و فراوانی عوامل مورد سنجش قرار گرفت؛ سپس، نتیجۀ کار با نتیجۀ کار محقق (بهعنوان ارزیاب اول) مقایسه شد. جدول (۵-۴) در فصل بعد، نتایج مقایسه کدگذاریهای ارزیابان را نشان میدهد.
برای اطمینان از پایایی کار، ضریب کوهن[۸۹] به شرحی که در فصل بعد آمده برابر با ۸۸/۰ محاسبه شد. شایان ذکر است که اکثر پژوهشگران ضریب بالاتر از ۶۱/۰ را قابل قبول و ضریب بالاتر از ۸۱/۰ را عالی میدانند[۹۰].
با توجه به موارد فوق و شرحی که در فصل بعد آمده، میتوان گفت که تحلیل محتوای مصاحبههای انجامشده از روایی و پایایی بسیار مطلوبی برخوردار بوده است.
۲-۳-۳٫ عملیاتی کردن (سنجش) مفاهیم
آخرین گام تدوین چارچوب نظری یا مفهومی را عملیاتی کردن (قابل اندازهگیری کردن) مفاهیم تشکیل میدهد. در این راستا لازم بود برای سنجش متغیرهای مکنون از متغیرهای آشکار (قابل مشاهده) استفاده گردد و مشخص شود که هریک از متغیرهای پنهان باید چگونه اندازهگیری شوند؛ به عبارت دیگر، باید مشخص میشد که مدل سنجش متغیرهای پنهان از نوع ترکیبی است یا انعکاسی. در ادبیات موضوع به معیارهای برای تشخیص ترکیبی یا انعکاسی بودن شاخصها اشاره شده است. از جمله این معیارها که برای ساختار انعکاسی طرح گردیده است میتوان به موارد زیر اشاره نمود (حنفیزاده ۱۳۸۹):
مسیرعلّی از ساختار به شاخص ها است
تغییرات در شاخصها نباید موجب تغییرات در ساختار بشود
شاخص ها تعویضپذیرند (عوض یا حذف شوند)
تغییر در یک شاخص می تواند موجب تغییر در سایر شاخصها شود.
نمایش فناوری
مشاوره
داوری
اطلاعیابی و اطلاعرسانی
سیاسی
اقتصادی
اجتماعی
فناورانه
انگیزه
توانمندی