خود ارزشیابی نقش حیاتی را در سطح فهمیدن هدفهای یادگیری اهداف، انتظارات، نقاط قوت و ضعف بازی میکند که منجر به بهبود کار و توسعه حرفهای میشود(سیلویا، ۲۰۱۴: ۳۸۳۸). خودارزشیابی از خود، مناسبترین روش برای بهسازی آموزش یادگیرندگان و کسب تجربه است که به عنوان یک ابزار فراگیر، با نگرش جامع به تمامی زوایای یادگیری به کمک یادگیرندگان میآید تا آن ها را در شناخت دقیقتر نقاط ضعف و قوت خود یاری کند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۴). همینطور خود ارزشیابی اغلب برای ترویج یادگیری دانشآموز محوری، افزایش بینش در فرایند یادگیری و تشویق یادگیری فعال مورد استفاده قرار میگیرد (ویسی[۴۳]۱، ۲۰۱۳: ۷۳۱). خودارزشیابی، نقش کلیدی در افزایش بازده یادگیری دارد؛ هنگامی که دانشجویان عملکرد خود را مثبت ارزیابی میکنند، اهداف بالاتری را مد نظر قرار میدهند و تمامی تلاش خود را برای رسیدن به این اهداف به کار میگیرند و به طور مداوم در مورد خود قضاوت میکنند. تلاش در جهت رسیدن به هدف و خود قضاوتی، سبب افزایش اعتماد به نفس میشود (وان لنگرکی[۴۴]۲ و همکاران، ۲۰۱۱؛ به نقل از دلآرام و همکاران ، ۱۳۹۲: ۱۷۹). بندورا (۲۰۰۱) مطرح میسازد که که خودارزشیابیهای مثبت به دنبال داشتن باورهای مثبت از خود به وجود میآید چراکه این امر برای دانشآموزان افزایش توانمندی را به همراه دارد و حسی از خودارزشی را در اختیار آن ها میگذارد. رضایت در انجام کار به عنوان مؤلفه اساسی و بنیادی در خودارزشی، با انجام موفقیتآمیز کارها مرتبط است (نارسیس و همکاران، ۲۰۱۱؛ به نقل از معتمدی، ۱۳۹۱).
۲-۱۱- نقش خودارزشیابی در فرایند یادگیری
خود ارزشیابی، مناسبترین روش برای بهسازی آموزش یادگیرندگان و کسب تجربه است که به عنوان یک ابزار فراگیر، با نگرش جامع به تمامی زوایای یادگیری به کمک یادگیرندگان میآید تا آن ها را در شناخت دقیقتر نقاط ضعف و قوت خود یاری کند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۴). به عبارت دیگر، درگیرکردن یادگیرنده در فرایند ارزشیابی خود و تصمیمگیری برای برداشتن گام بعدی، او را به فرد آگاهی تبدیل میکند که به فراشناخت رسیده است و میتواند معلم را طی فرایند تدریس یا پس از آن و در طراحی مراحل مختلف آموزش یاری کند. خودارزشیابی با پیشبینی سهم یادگیرندگان در فرایند یادگیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رویکردی را به وجود آورده است که از طریق آن هویت فردی یادگیرندگان مورد توجه قرار میگیرد زیرا وقتی یادگیرنده یاد بگیرد به مقایسه و ارزشیابی خود بپردازد، دیگر احساس منفی، حقارت، حسادت، نفرت و رقابت نادرست در وجودش شکل نمیگیرد و به ارزش صداقت و امانتداری در فرایند آموزشی پیمیبرد چراکه این ارزشیابی آن ها را به سنجشی ترغیب میکند که آن ها را به رشد و تعالی میرساند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۵). به طور کلی، خودارزشیابی یادگیرندگان را تحریک میکند تا با توجه به استفاده از پدیدههای مختلف، مشکلات عملیشان را خودشان حل کنند، هدایت فرایند یادگیریشان را برعهده بگیرند و ارزش دانستن را کشف کنند (دوآنی، ریس و زاچوس، ۲۰۰۶: ۴۸).
۲-۱۲- پیشینه پژوهش
۲-۱۲-۱- پژوهشهای داخلی
در ایران در زمینه مدیریت کلاس پژوهشهای اندکی انجام شده است و قریب به اتفاق آن ها از لحاظ نظری متکی بر سبکهای مدیریتی برگرفته از تئوریهای مدیریتیاند؛ تا اینکه مبتنی بر نظریه های مدیریت کلاس و روانشناسی یادگیری باشند (عالی و امینیزدی، ۱۳۸۷: ۱۰۹).
دلارام، صفدری، اکبری، حسینی و رفیعی (۱۳۹۲)، در پژوهشی با عنوان” مقایسه خودارزشیابی دانشجویان سال آخر مامایی از مهارت های فراگرفته شده در طی تحصیل با ارزشیابی آنان توسط مربی” دریافتند که دانشجویان به طور نسبی می توانند عملکرد خود را همانند اساتید مورد قضاوت قرار دهند و نظرخواهی از دانشجویان برای ارزیابی خود و به کارگیری آن در ارزیابی استاد، می تواند روند ارزشیابی را بهبود بخشد.
امینخندقی، سپندار، سیفی و جوادی (۱۳۹۲)، در پژوهشی با عنوان” تأثیر خودارزیابی مستمر دانشجویان بر خودکارآمدی پژوهشی و پیشرفت تحصیلی: عنصری مغفول در تدوین برنامه های درسی” دریافتند که خودارزیابی مستمر بر افزایش خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان مؤثر بوده و بر پیشرفت تحصیلی آن ها نیز تأثیر مثبتی داشته است.
آریاپوران، عزیزی و دیناروند (۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان رابطه سبک مدیریت کلاس معلمان باانگیزش و پیشرفت ریاضی دانشآموزان پنجم ابتدایی دریافتند: که بین سبک مدیریت کلاس تعاملگرای معلمان با انگیزش ریاضی، بین سبک مدیریت کلاس تعاملگرای و سبک مداخلهگر معلمان با پیشرفت ریاضی دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیری، سبک مدیریت کلاس تعاملگرای معلمان قویترین متغیر برای پیشبینی انگیزش ریاضی دانشآموزان و سبکهای مدیریت کلاس تعاملگرا و مداخلهگر معلمان قویترین متغیر برای پیشبینی انگیزش ریاضی دانشآموزان است.
زارعی، ملکی و سبزیپور (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان “نقش خود ارزشیابی در فرایند یادگیری و آموزش دانشآموزان”، نشان دادند که استفاده از خود ارزشیابی به صورت مستمر و پویا و فراهم کردن زمینه آن، گام مؤثری در جهت تحقق اهداف شخصی آموزش و تربیت است.
مهرداد، بیگدلی و ابراهیمی (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان “مهارتهای بالینی دانشجویان پرستاری: خود ارزشیابی، ارزشیابی همتا و ارزشیابی استاد، مکمل یا متضاد؟” دریافتند که به منظور بالابردن دقت و احساس مسئولیت دانشجویان در کارورزی بالینی و نیز توسعه تفکر انتقادی بهبود مهارت مهارت خودارزشیابی و ارزشیابی از همکلاسیها به عنوان یکی از فعالیتهای بالینی دانشجویان مدنظر قرار گیرد.
حکیمزاده، کرمدوست، معماریان، قدرتی و میرموسوی (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان “بررسی صلاحیت بالینی دانشجویان پرستاری بر اساس خودارزیابی” دریافتند که دانشجویان صلاحیت بالینی خود را کمی بالاتر از متوسط ارزیابی نمودهاند.
اسماعیلی، کتابیان و خداداد (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان “رابطه خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس معلمان تربیتبدنی آموزش و پرورش شهر تهران” دریافتند که که بین سبک مدیریت کلاس و خودکارآمدی رابطه مثبت ومعنیداری وچود دارد.