امام علی (ع) میفرمایند: «مَن یَعمَل یَزدُد قُوَّه» (تیتمیآمدی، ۱۳۶۶: ۲۶۹)؛ کسی که کار کند قوت و نیرویش افزون میگردد. از این رو به دست آوردن سلامت جسمانی یکی دیگر از آثار تربیت کار بر روی انسان است که توسط آن انسان صاحب قوای جسمانی سالم میباشد و سستی و ناتوانی از وی دور میگردد.
۲-۲-۱-۳٫ استقلال و آزادی
امام علی(ع) در رابطه با کار تجارت میفرماید: «تُعْرِضُوا لِلتِّجارات، فَانَّ لَکُمْ فیها غَنی عَمّا فِی اَیدی الْنّاس» (حکیمی،۱۳۸۰: ج ۵/ ۳۷۳)؛ به کارهای تجارت بپردازید، زیرا این کار شما را از آنچه که در دست مردم است بینیاز میگرداند.
از عبدالاعلی، مولای سام روایت شده است که گفت: روزی تابستان که هوا بسیار گرم بود در یکی از راههای مدینه به امام صادق (ع) برخوردم. عرض کردم: فدایت شوم با آن وضعی که نزد خدای تعالی و قرابتی که نسبت به رسول خدا داری در مثل چنین روزی چرا خود را به زحمت میاندازی؟ فرمود: ای عبدالاعلی، به طلب رزق برخاستهام تا از کسی مثل تو بینیاز باشم (طباطبایی، ۱۳۷۴: ج ۱۰/ ۲۶۵).
با توجه به روایات فوق، از پیامدهای تربیتی کار این است که انسان خود را از وابستگی به دیگران رها می کند و خود نیازمندیهایش را برآورده میسازد و در این صورت است که به استقلال و آزادی دست مییابد.
۲-۲-۱-۴٫ خلق آثار روانی مثبت و سازنده
کار از لحاظ تربیتی، اثرات روانی بسیار مثبت و سازندهای برای فرد دارد. افرادی که کار میکنند و برای تأمین زندگی و رفاه بیشتر خود تلاش مینمایند، از نظر روانی در سلامت بالاتری به سر میبرند. کسانی که روز خود را با کارهایی که به آن ها محول گردیده سپری میکنند، فرصت پرداختن و فکر کردن به مسائل آزاردهنده را کمتر دارند همین امر باعث می شود که از نظر روانی سالمتر باشند. معلی بن خنیس میگوید: امام صادق (ع) متوجه شدند که من دیر به بازار میروم، به همین خاطر به من فرمودند: «اول روز به سوی سربلندی و عزت خویش برو» (حرالعاملی، ۱۴۰۹: ج ۲، ۱۰۴۳).
امام صادق (ع) در حکمت لزوم کار میفرمایند: «وَلَو کُفِیَ النّاسُ ما یحتاجُونَ اِلَیهِ لَما تَهنَّوا بِالعَیشِ وَ لا وَجَدُوا لَهُ لَذّهً» (مجلسی، ۱۴۰۴: ج ۳/۸۶)؛ «اگر مردم هر چه را میخواستند حاضر و آماده در اختیار داشتند، زندگی برای آن ها گوارا نمیشد و لذتی از زندگی نمیبردند»، ایشان در قالب مثالی میفرمایند: «آیا ندیدهای که اگر کسی میهمان گروهی شود و مدتی بماند و هر آنچه از خوراک و پوشاک و پذیرایی در اختیارش باشد، از بیکاری خسته و ملول میگردد و دلش میخواهد خودش را به چیزی مشغول سازد!؟ پس بر این قیاس کن که اگر آدمی هر چه میخواست در اختیار میداشت، به چه رنجی گرفتار میشد».
احساس سربلندی، احساس مفید بودن، احساس نشاط و شادابی، احساس زنده بودن و زندگی همه در گرو پیامدهای کار و فعالیت میباشد، که ارزش کار و اثرات تربیتی آن بر روان و سربلندی انسان از این روایت آشکار میگردد.
۲-۲-۱-۵٫ رشد عقلانی
یکی از پیامدهای کار فزونی و رشد عقل است، البته منظور از عقل، عقل نظری و استدلال فلسفی نیست. بلکه منظور عقل عملی و یا همان عقل معاش است. انسان با کار و کوشش، دادوستد و تعامل با مردم، به درجهای از تجربه میرسد که بدان عقل معاش یا عقل اقتصادی گویند. زین پس مردم را بهتر میشناسد، کمتر فریب میخورد، بهتر سود میبرد و در برخورد با مردم گوناگون تصمیمات پختهتر میگیرد (تقیان، ۱۳۸۹: ۴۲).
معاذ بن کثیر خدمت امام صادق (ع) عرض کرد: هم اکنون من به راحتی زندگی میکنم و از ثروت کافی برخوردارم، آیا مصلحت میدانید زین پس کارها را رها سازم؟ امام صادق (ع) به او فرمودند: «اگر چنین کنی عقلت کم خواهد شد» (کلینی، ۱۴۱۳: ج ۵/ ۱۴۸). امام صادق (ع) در جای دیگر فرمودند: «اَلْتِّجارهُ تَزید فِی الْعَقْل تَرْکٌ الْتِّجارهِ یَنْقُضُ الْعَقْلَ» (همان)؛ تجارت عقل انسان را زیاد می کند و ترک آن از عقل آدمی میکاهد.
۲-۲-۱-۶٫ حفظ کرامت انسانی
از دیگر آثار کار و تلاش برای حفظ کرامت انسانی، رسیدن کمالات معنوی است. رسول خدا (ص) در اینباره میفرمایند: «نعمَ الْعَون عَلی تَقْوَی الله الغَنی» (نوری، ۱۴۰۸: ج ۲/ ۴۱۵)؛ بینیازی از دیگران (از راهکار و تلاش) کمک خوبی برای رسیدن به تقوای الهی است.
و در کلامی دیگر ایشان شخصی را که برای رفع نیاز دیگران کاری انجام میدهد مانند عابدی میدانند که روزها را روزه میگیرد و شبها شبزندهداری میکند: «انَّ النَّبی عَلَیْهِ السَلام قالَ: الْسّاعی علی الْاَرمِلَهِ وَ الْمِسکین کَالْمُجاهِد فی سَبیلِ الله وَ کَالَّذی یَقُومُ اللَیلَ وَ یَصومُ النَّهار» (قزوینی، ۱۳۹۵: ج ۲/ ۷۲۴)؛ کسی که تلاش میکند تا نیاز زنان بیسرپرست و نیازمندان را برطرف کند مانند مجاهد در راه خدا است و همانند کسی است که شبها را نماز میخواند و روزها را روزه میگیرد.
۲-۲-۲٫ آثار دنیوی کار در بعد اجتماعی
۲-۲-۲-۱٫ از بین بردن فساد و بزهکاری در جامعه و پیشرفت آن
کسالت و تنبلی در انجام امور، باعث بسیاری از مفاسد و تباهیها می شود. امیرالمؤمنین امام علی (ع) در حدیثی میفرمایند: «اگر تن دادن به شغل و کار، مایه زحمت و سختی است، بیکاری دائم نیز موجب نادرستی و فساد است» (اسلامی، ۱۳۸۹: ۵۳). اگر فرد تلاشگر جامعهای مبتلا به درد تنبلی و کسالت در انجام کارها شوند، نه تنها خود را به تباهی میکشانند که تمامی افراد آن جامعه را به سمت تباهی سوق می دهند.
از نظر روانشناسان و جامعهشناسان، بیتوجهی به کار و روی آوردن به تنبلی و گرایش به بیکاری، معضل و پدیدهای زیانبار معرفیشده که نابهنجاریهای اجتماعی و بزهکاریها از جمله پیامدهای آن میباشد. بیشک انسان بیکار علاوه بر اینکه خود را در سختی و رنج قرار میدهد، خانواده و اطرافیان خود را نیز در فشار و تنگدستی می گذارد و حقوق آنان را ضایع میسازد. امام علی (ع) در حدیثی فرمودهاند: «هر که تسلیم سستی و سهلانگاری گردد، حق خود و دیگران را تباه میسازد» (مجلسی، ۱۴۰۴: ج ۷، ۱۶۰). جامعه زنده جامعهای است که افراد آن با تمامی شوق و علاقه به سمت انجام کارها بروند، و در راه انجام صحیح امور، کوتاه و تنبلی نورزند. تن پروری و تنآسایی با رفاه و پیشرفت جامعه مغایرت دارد، از اینرو از اثرات تربیتی کار بر اجتماع این است که تباهی، فساد و بزهکاری از جامعه رخت بر میبندد (نجفی، ۱۳۹۱: ۱۸۱).
۲-۲-۲-۲٫ مبارزه با بیکاری