تفاوت استناد به هریک از این ها با استناد به دیگری تنها در قلمرو و حکم حرمت و ممنوعیت نجش خواهد بود و نه اصل ان. بنابرین، از ادله حرمت نجش این است که هرگاه منجوش علیه با حسن نیت، در نتیجه نجش ضر غیر متعارفی را تحمل کند، حسب مورد ناجش به تنهایی یه به همراه منجوش له ضامن بوده و مسئولیت مدنی دارند. و چون طبق تعاریف ارائه شده از نجش وجود عنصر سوء نیت در ناجش شرط تحقق نجش است. نجش، دست کم با سوء نیت ناجش ملازمه دارد و از فروعات سوء نیت به شمار میآید.
- حسن نیت ثالث مانع تحقق نجش، تحلیل مفهوم نجش نشان داد که در هر قلمروی که ان را بپذیریم، دست کم سوء نیت ثالث از عناصر اساسی تشکیل دهنده ان است. از سوی دیگر، مبنای ممنوعیت «نجش» هر یک از اضرار، دروغ گویی یا مبالغه که باشند، تعمد و سوئ نیت رکن اساسی آن ها خواهد بود. بنابرین، عنصر اساسی مسئولیت مدنی ناشی از نجش سوئ نیت ثالث است. و بدیهی است که حسن نیت او مانع پیدایش نجش و در نتیجه مانع مسئولیت مدنی وی خواهد شد.
نتیجه گیری:
-
- مفهوم لغوی، از نظر لغوی «تدلیس» مصدر فعل دلس است و مراد از آن در بیع و هرکار دیگری بیان نکردن عیب؛ به طور مشخص در «بیع» کتمان عیب از مشتری است. و تدلیس در اسناد امری به دیگری، هم از همین ماده گرفته شده است. و مراد از تدلیس در اسناد این است که شخص از قول کسی که او را دیده، چیزی نقل کند که از او شنیده است؛ با قصد ایجاد این توهم که این گفته را از او شنیده است و یا وانمود کند که فلان شخص دیده و چنین حرفی را از شنیده است، در حالی که اصلاً با او تماس و برخوردی نداشته است.
- مفهوم فقهی و حقوقی، این واژه در ادبیات فقهی و حوزه های مختلف حقوقی به شرح زیر تعریف شده است:
۱٫۲٫ فقه امامیه، در فرهنگ فقهی نیز از معنی لغوی تدلیس پیروی شده است و گفته می شود تدلیس به یکی از این امور محقق میگردد:
۱- نشان دادن چیزی برخلاف واقع، مانند ندوشیدن شیر گاو به منظور پر شیر نشان دادن آن؛
۲- بازگو نکردن عیب موجود با وجود علم به ان
-
- A. G. Guest. M. A. Anson’s Law of Contract, 26th edition, p. 29( به نقل از دکتر علی بهروم، ۱۳۸۰، سوء عرضه در حقوق انگلیس و تدلیس در حقوق ایران ) ↑
-
- In Derry v.Peak (1889) 14pp. Case 337 ↑
-
- OH – teritel An outline of the law contact, forth edition P-128. ↑
-
- Dol-civil ↑
-
- Dol penal ↑
-
- کاتوزیان – دکتر …. –قواعد عمومی قراردادها – ج۵ – ش ۱۳۶ ↑
-
- جعفری لنگرودی – دکتر محمد جواد – دائرهالمعارف حقوق مدنی و تجرات – ج۱ – ص۷۷۶ ↑
-
- Andrews –v . Mockford 1896-1 Q.B 372 ↑
-
- Misrepresentation ↑
-
- Hong Rong Fir shipping Co.Ltd.v. Kawasaki Kisen Kaisha (1962) ↑
-
- Common law ↑
-
- Derry v. Peek (1889). 14 App. Case 337, at p,374. Per lord Herschell.( به نقل از دکتر علی بهروم، ۱۳۸۰، سوء عرضه در حقوق انگلیس و تدلیس در حقوق ایران ) ↑
-
- Deceit ↑
-
- Misrepresentation Act 1952. ↑
-
- Tenth Report Commnad paper 1782, presented to parlimant in july, 1962. ↑
-
- Arnison v. Smith (1889) 41 Ch.D. 348, Per Cotton, l.J, at p.371.( به نقل از دکتر علی بهروم، ۱۳۸۰، سوء عرضه در حقوق انگلیس و تدلیس در حقوق ایران ) ↑
-
- Briess v. Woolley (1954) A.C.333 at p. 353 ↑
-
- Ibid, per Lord Tucker, at p.354 ↑
-
- Smith v. Chadwick (1882) 20 ch.D. 27. Per Jassel. M.R. at p 44 ↑
-
- Anarson’s Reets v. Twiss (1896) A.C. 273, at p.281, H.L ↑
-
- Bower. Spencer and Turner, The law of Actionable Misrepresentation, p. 42.( به نقل از دکتر علی بهروم، ۱۳۸۰، سوء عرضه در حقوق انگلیس و تدلیس در حقوق ایران ) ↑
-
- Edgington v. Fitzamaurice (1985) 29 Ch.D. 459, at p.483 per Bowen, L.J( به نقل از دکتر بهروم، ۱۳۸۰) ↑
-
- Smith v. Land & House property Corporation (1884) 28 Ch.D. 7, Brown v. Raphael 91958). ↑
-
- Bisset v. Wilkinson (1927) A.C. 177 ↑
-
- Scott v. Hanson (1885) Russ & M.128( به نقل از دکتر بهروم، ۱۳۸۰) ↑
-
- Dimmock v. Hallett (1866) 2Ch. App. 21 ↑
-
- لرد بلک برن اظهار داشت: اثبات ترغیب و اغوا بر عهده خواهان است. ↑
-
- See Atiyah, P.S. & treitel, G.H, Misrepresentation Act 1967. ↑
-
- اگر عبارتی به کار ببرند که می دانند حامل ۲ معنا است و قصد داشته باشند که خواهان بر اساس ان عمل کند و یکی از این معانی به نظر ان ها مخالف واقع باشد و بدین وسیله خواهان با اعتماد بر ان معنا گمراه شود من تصور نمی کنم که ان ها بتوانند با گقتن این که خواهان باید بر معنای دیگر اتکا می کرد از مسئولیت رهائی یابند.( به نقل از دکتر علی بهروم، ۱۳۸۰، سوء عرضه در حقوق انگلیس و تدلیس در حقوق ایران ) ↑
-
- Smith v. Chadwick (1884) 9 App. Cas. 187 at p 201. ↑
-
- Horsfall V Thomas ↑
-
- Pilmore Vs Hood ↑
-
- شهید ثانی- شرح لمعه-ج۳-ص۵۰۰ ↑
-
- شهید ثانی – زین الدین بن علی- مسالک الانهام- ج۱ – ص۵۳۰ ↑
-
- قنبری- محمد رضا- مجموعه مقالات حقوقی – پیراموت تحول تدلیس در حقوق خصوصی – ص۱۰۲ ↑
-
- امامی ، دکتر سید حسن ، حقوق مدنی، ج۱ – ص ۱۷۸ ↑
-
- In Derry, V. peek (1989). 14 App-case 337. ↑
-
- کاتوزیان- دکتر ناصر – قواعد عمومی قراردادها- ج۵- ش۱۰۳۳ ↑
-
- کوربن – قراردادها- اشتباه- حقوق ی ناشی از تدلیس- ش۶۱۸- ص ۵۷۵- به نقل از استاد کاتوزیان- دکتر ناصر، قواعد عمومی قراردادها- ج۵- ش۱۰۳۳ ↑
-
- Dol principant ↑
-
- Dol incident ↑
-
- ابری رو، ج۴ به وسیله بارتن- ص ۴۲۲- به نقل از استاد کاتوزیان ↑
-
- کاتوزیان-دکتر ناصر- قواعد عمومی قراردادها ↑
-
- نجفی، شیخ محمد حسن. جواهر الکلام- ج ۲۳٫ص ۳۱۷ ↑
-
- Misrepresentation ↑
-
- Innocent ↑
-
- Fraudulent ↑
-
- Negligent ↑