سرمایه گذاران یا فروشندگان برای معامله در بازار متحمل هزینه های میشوند که به آن هزینه معاملات گفته می شود این هزینه ها تحت تاثیر، میزان نقدشوندگی است در این رابطه (آمیهود و مندلسون[۲۸]، ۲۰۰۸، ۲) بیان داشتند که تمامی هزینه های مبادله سهام که توسط خریدار و فروشنده پرداخت می شود، جزء هزینه نقدشوندگی است که در نبود نقدشوندگی کامل رخ میدهد.
۱-۳-۲-۲-۲ معیارهای متداول سنجش نقدشوندگی
نقدشوندگی در بازارهای ثانویه، نقش تعیین کننده ای در موفقیت عرضه های عمومی[۲۹] دارد و موجب کاهش هزینه و ریسک پذیره نویس ها[۳۰] و بازارگردان ها[۳۱] می شود و همچنین هزینه سرمایه گذاران از طریق کاهش دامنه ی نوسان و هزینه معاملاتی، کاهش مییابد. رایج ترین معیارهای نقدشوندگی شامل عرض بازار[۳۲] (گسترده)، عمق بازار[۳۳] ، انعطاف پذیری بازار[۳۴] و همچنین زمان[۳۵] (سرعت معاملات) هستند (کاشانی پور و مهرانی و پاشانژاد، ۱۳۸۹، ۶۶).
عرض بازار: نسبتی از کل بازار است که در حرکت قیمتی صعودی یا نزولی بازار مشارکت دارد. به عبارت دیگر، این معیار، میزان استحکام بازار را اندازه گیری میکند. شاخص متداول اندازه گیری عرض بازار، فاصله بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش است که در این تحقیق نیز از این معیار استفاده شده و در ادامه توضیح خواهیم داد(همان منبع،۶۶).
عمق بازار: بیانگر تاثیر معاملات با حجم زیاد بر تغییرات قیمت است. هر چه تعداد یک سهم مشخص در حجم بالا و به قیمت یکسان مورد معامله قرار گیرد، دلیل بر عمیق بودن بازار و نقدشوندگی بالای آن سهم است. شاخص متداول اندازه گیری عمق بازار حجم عرضه و تقاضا، حجم معامله نسبت به تغییرات روزانه قیمت و گردش دارایی سرمایه ای است (همان منبع،۶۶).
انعطاف پذیری بازار: مدت زمانی است که پس از نوسان شدید قیمت باید طی شود تا بازار به حالت تعادل خود باز گردد. به طور معمول، این نوسان ها بر اثر انتشار اخبار (معمولاً اخبار منفی) یا معاملات با حجم بزرگ رخ میدهند ( کاشانی پور و مهرانی و پاشانژاد، ۱۳۸۹، ۶۶).
زمان: دوره ای که در آن معاملات توسط بازار جذب میشوند در یک بازار نقد، معاملات با کمترین وقفه زمانی ممکن اجرا میشوند (همان منبع،۶۶) .
دیگران نیز معیار های مشابه ای را برای اندازه گیری عدم نقدشونگی معرفی کردهاند که در زیر به آن ها اشاره میکنیم:
درصد روز های انجام معامله: از تقسیم تعداد روزهایی که سهم مورد نظر حداقل یک بار داد و ستد شده است، بر کل روزهایی که بورس در سال مورد نظر فعالیت معامله های دارد، به دست میآید.
میانگین تعداد دفعات انجام معامله های روزانه: از طریق میانگین گیری از تعداد دفعات معامله ها در هر روز برای سال مورد نظر، به دست میآید. این متغیر همراه با تعداد خریداران و حجم معاملات میتواند حکایت از خرید و فروشهای عمده داشته باشد. انتظار می رود بین این متغیر و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام رابطه معنی داری وجود داشته باشد ( فخاری و فلاح محمدی، ۱۳۸۸، ۷)(رساییان و مهرانی، ۱۳۸۸، ۲۲۲).
میانگین گردش روزانه ی سهام شرکت: از تقسیم حجم ریالی معامله های سهام در هر روز، بر جمع مبلغ ریالی سهام منتشر شده شرکت به دست میآید. در نهایت از ارقام به دست آمده برای روزهای مختلف، میانگین گیری می شود (فخاری و فلاح محمدی، ۱۳۸۸، ۶)(رساییان و مهرانی، ۱۳۸۸، ۲۲۲).
میانگین حجم ریالی معامله های روزانه سهام: از طریق میانگین گیری از حجم معامله های روزانه سهام برای سال مورد نظر به دست میآید. بالا بودن میزان این متغیر از یک رو سبب کاهش هزینه های فرایند سفارش میگردد و در نتیجه کاهش اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به دنبال خواهد داشت. اما از این جهت که افزایش حجم ریالی معاملات ممکن است ناشی از انجام معاملات بزرگی باشد، میتواند باعث افزایش هزینه های انتخاب نادرست و در نتیجه افزایش اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام گردد، از این رو انتظار می رود بین این متغیر و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام رابطه ی مثبت وجود داشته باشد (همان منبع، ۲۲۲).
به دلیل خاصیت چند بعدی بودن نقدشوندگی، انعکاس همه مشخصه های آن در یک معیار مشکل است. در یک دسته بندی توسط آیتکن و فورد[۳۶]، معیار های اندازه گیری نقدشوندگی به دو دسته ی معیارهای مبتنی بر سفارش ها و مبتنی بر معاملات تقسیم شده اند.
معیارهای مبتنی بر معاملات به جای پیشرو بودن معطوف به گذشته هستند و بنابرین لزوماًً نشان دهنده میزان توانایی سرمایه گذاران برای انجام سریع معاملات و هزینه های مرتبط با آن نیستند. اما ظهور سیستم های الکترونیکی معاملات، دست یابی به داده های جزیی تر و در نتیجه معیارهای جدید نقدشوندگی با توجه به سفارش های موجود در بازار را به همراه آورد. این معیارها با دقت بیشتری توانایی انجام سریع معاملات و هزینه های مرتبط با آن را مورد بررسی قرار میدهند. از جمله مهمترین این معیارها شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و عمق بازار هستند. معیارهای مبتنی بر سفارش ها در اندازه گیری نقدشوندگی به دلیل معطوف بودن این معیارها به وضعیت فعلی بازار و همچنین عملکرد بهتر آن ها نسبت به معیارهای مبتنی بر معاملات از دقت بیشتری برخوردار است که ما نیز از این معیار استفاده میکنیم (فرتوک زاده و محبعلی و دولو، ۱۳۸۹، ۶۴).
آمیهود[۳۷] (۲۰۰۲) در جدیدترین مطالعات خود معیار تازه ای مبتنی بر فعالیت معرفی کرد که از طریق استفاده از داده های روزانه در رابطه با بازده و حجم معامله قابل بیان است. این داده ها معمولاً در هر بازاری در دسترس هستند و به دلیل وجود داده های تاریخی کافی می توان سری های زمانی را جهت انجام مطالعات دقیق ایجاد کرد. بنابرین در حالی که ممکن است این معیار راحتی معیارهای دیگر را نداشته باشد، به دلیل سهولت دسترسی به داده های اولیه در بسیاری از بازارها مبنای تحقیقات ریسک عدم نقد شوندگی قرار گرفته است. از جمله در آمریکا، انگلستان، ژاپن، اسپانیا، استرالیا، این معیار بدین شکل تعریف می شود:
فرمول شماره ۵-۲شاخص نقدشوندگی آمیهود
ILLIQit = ۱/Dit (∑|Ridt|/ Vidt)
که در آن Ridt بازده سهم i در روز d در ماهt ، Vidt حجم معاملات بر روی سهمi در روز d درماه t و Dit تعداد روزهای انجام معامله بر روی سهم i در ماه t و ILLIQ نسبت عدم نقد شوندگی میباشد. چنانچه مقدار نسبت عدم نقد شوندگی بالا باشد، آن سهم با عدم نقد شوندگی روبرو است. مقدار این نسبت زمانی بالا است که قیمت سهم در واکنش به حجم معاملات اندک، تغیرات زیادی داشته باشد. این معیار به عنوان واکنش قیمت روزانه سهام به حجم معاملات تفسیر می شود.
به عنوان مثال چنانچه نسبت نقد شوندگی ۳ باشد، یعنی به ازای یک درصد افزایش در حجم معاملات انجام شده، قدر مطلق بازده در آن روز ۳ % است.( یحیی زاده فر و خرمدین، ۱۳۸۷، ۱۰۸) (کاشانی پور و مهرانی و پاشانژاد، ۱۳۸۹، ۶۷).
۳-۲-۲ فرضیه کارایی بازار[۳۸]