خط مشی اعتباری عرضه کنندگان مواد
اگر خط مشی عرضه کنندگان مواد، خط مشی فروش اعتباری باشد، سرمایه در گردش کمتری مورد نیاز شرکت خریدار خواهد بود، همچنین اگر شرکت با شرایطی مواجهه باشد که خریداران محصولات حاضر به پیش پرداخت باشند، سرمایه در گردش مورد نیاز شرکت، کاهش مییابد.
نرخ رشد و توسعه فعالیت شرکت
معمولا شرکت های در حال رشد نیاز به سرمایه در گردش بیشتری دارند و معمولا این نیاز پیوسته است. متناسب با نرخ رشد شرکت میزان سرمایه در گردش مورد نیاز شرکت نیز افزایش مییابد.
سهولت دستیابی به مواد اولیه
در مواقعی که عرضه کنندگان مواد اولیه محدود هستند و یا به هر دلیل برخی از مواد اولیه به آسانی در اختیار شرکت قرار نمی گیرد، در این گونه موارد شرکت ناچار است سرمایه گذاری زیادی در مواد اولیه انجام دهد. معمولا آن مواد اولیه ای که عرضه محدود دارند و توزیع آن نیز جیره بندی شده است، مستلزم پیش پرداخت میباشد. مواد اولیه ای که فقط در فصول معینی عرضه میشوند موجب افزایش سرمایه در گردش مورد نیاز شرکت میباشد، زیرا شرکت ناچار است این مواد را در فصول عرضه آن خریداری و برای تمام سال نگهداری کنند.
سطح سود
در مورد شرکت هایی که فروش اعتباری طولانی ندارند، حجم سود شرکت یک منبع مهم تامین کننده نیاز نقدینگی شرکت است. شرکت ها میتوانند قسمتی از سود خود را جهت تامین نیاز نقدینگی در شرکت اندوخته کنند(بردیا[۲۳]،۱۹۸۵).
خط مشی تقسیم سود
پرداخت سود منابع نقدی شرکت را مصرف میکند و لذا به همان اندازه هم بر سرمایه در گردش اثر میگذارد. اگر شرکت تصمیم بگیرد سود را تقسیم نکند و در شرکت نگهداری کند، سرمایه در گردش شرکت افزایش مییابد و به هر حال با در نظر گرفتن سایر عوامل مؤثر در تقسیم سود باید در این مورد توازن را رعایت کنیم که پرداخت سود سهام جایزه به جای سود یک روش مؤثر است.
تغییرات سطح قیمت
تاثیر تغییرات سطح عمومی قیمت ها روی موقعیت سرمایه در گردش، بستگی به ماهیت عملیات شرکت و جایگاه شرکت در بازار محصول دارد. اگر سطح قیمت ها بالا رود(تورم) سرمایه در گردش مورد نیاز بیشتر می شود. اگر شرکت بتواند به طور متناسب قیمت کالای خود را بالا ببرد، تا حدی قادر است که نیاز به سرمایه در گردش را تامین کند.
نوسانات مربوط به دوره های تجاری
دوره های رونق با رکود اقتصادی هر کدام الزامات خاصی برای سرمایه در گردش دارند. در دوره های رونق که شرایط اقتصادی منجر به افزایش فروش می شود نیاز به سرمایه هم بیشتر می شود. در دوره های رکود که شرایط اقتصادی منجر به کاهش فعالیت ها و فروش می شود نیاز به سرمایه در گردش کمتر می شود. معمولا این تاثیر پذیری سرمایه در گردش در ناحیه موجودی کالا است(شر[۲۴]،۱۹۸۹).
۲-۱۲ استراتژی های سرمایه در گردش
سیاست ها و رویه هایی که خط مشی مدیریت مالی را به وجود می آورد بر این فرض است که شرکت، برخی از تصمیم های اصلی را گرفته و آن ها را به اجرا در می آورد. این تصمیمات شامل تعیین و انتخاب نوع کالا و خدمت می شود و نحوه تامین مالی(برای تهیه دارایی های ثابت) شرکت است. این تصمیمات در فرایند سودآوری شرکت(در بلند مدت) نقش اصلی و تعیین کننده دارد و در مدیریت سرمایه در گردش دو نقش عمده دارد. اول، کالاها و خدماتی که با پیشبینی فروش یا تولید ارائه میگردد به مدیران سرمایه در گردش این امکان را میدهد که سطوح دارایی های جاری و بدهی های جاری را تخمین بزند. دوم، مدیران شرکت در صدد بر میآیند تا بر ثروت سهامداران شرکت بیافزایند و این کار اصولا از طریق افزایش قدرت نقدینگی شرکت(و حفظ این قدرت) انجام می شود. بنابرین، این سیاست های سرمایه در گردش اصولا با هدف افزایش سود تعیین نمی شود، بلکه مدیران درصدد بر میآیند تا به نقدینگی مطلوبی برسند و بتوانند در سایه آن اهداف سودآور شرکت را تامین کنند.
اهمیت روزافزون سرمایه در گردش در تداوم فعالیت واحدهای انتفاعی موجب گردید که استراتژی هایی برای مدیریت سرمایه در گردش در نظر گرفته شود. به طور کلی شرکت با به کارگیری استراتژی های مختلف در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش میتوانند میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. این استراتژی ها میزان ریسک و بازده آن ها را مشخص میکند(نیکومرام،۱۳۸۵). استراتژی های مدیریت سرمایه در گردش از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. سیاست های سرمایه در گردش شامل تصمیم گیری در مورد سطح نگهداری دارایی های جاری و همچنین نحوه تامین مالی این نوع از دارایی ها است.
۲-۱۲-۱ استراتژی های دارایی جاری
استراتژی محافظه کارانه[۲۵]: شرکت با نگهداری پول نقد و اوراق بهادار قابل فروش می کوشد قدرت نقدینگی خود را حفظ کند. و ریسک این استراتژی بسیار اندک است. زیرا داشتن قدرت نقدینگی نسبتا زیاد به شرکت این امکان را میدهد که موجودی کالا را به مقدار کافی تهیه و اقدام به فروش نسیه کند. بنابرین برای شرکت ریسک از دست دادن مشتری بسیار اندک است. از طرف دیگر نقدینگی زیاد به آن ها این امکان را میدهد که بدهی های سررسید شده را به موقع بپردازند و با خطر ورشکستگی مواجه نشوند. در مقابل این استراتژی بازدهی اندکی هم خواهد داشت زیرا پول نقد اوراق بهادار قابل فروش یا اصلا بازدهی ندارد یا بازدهی بسیار ناچیزی دارد.
استراتژی جسورانه[۲۶]: در این استراتژی مدیران سعی میکنند تا وجه نقد و اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل برسانند. شرکتی که از این استراتژی استفاده میکند باید ریسک عدم پرداخت به موقع بدهی های سررسید شده را بپذیرد. همچنین این شرکت ها ممکن قادر به پاسخگویی سفارش های مشتریان نباشند و از این جهت نیز متحمل زیان شوند(چون نمی توانند بفروشند). شرکت در مقابل برای جبران چنین زیان هایی درصدد بر میآید تا برای تهیه دارایی های ثابت، منابع مالی را مورد استفاده قرار دهد. واضح است که نرخ بازدهی دارایی های ثابت به مراتب بیشتر از بازدهی وجه نقد و اوراق بهادار قابل فروش میباشد(جهانخانی و طالبی،۱۳۷۸).
۲-۱۲-۲ استراتژی های بدهی جاری
استراتژی محافظه کارانه[۲۷]: در این استراتژی مدیریت بدهی های جاری سعی دارد که در ساختار مالی شرکت، میزان وام های کوتاه مدت را به حداقل برساند. سعی دارند برای تهیه دارایی های جاری از وام های بلند مدت برای تامین مالی آن ها استفاده کنند. علی رغم اینکه با اجرای این استراتژی ریسک ورشکستگی(ناتوانی در بازپرداخت به موقع وام ها) به شدت کاهش مییابد اما، با در یافت تسهیلات بلند مدت هزینه تامین مالی شرکت افزایش یافته و در مقابل نرخ بازده سهامداران کاهش مییابد.