-
-
- بازدهی تحقیقیافته[۵۷] بازدهای است که واقع شده است یا بازدهای است که کسب شده است. در واقع بازدهی تحققیافته بازدهای است که به وقوع پیوسته و واقع شده است. به عنوان مثال ارزش یک سرمایه گذاری ۱۰۰ دلاری در یکم ژانویه ۱۹۹۳ با نرخ بهرهی سالانه ۲۵/۵ درصد در سال بعد ۲۵/۱۰۵ دلار خواهد شد. بازدهی تحقیقیافته یا واقعی سالانه برابر ۲۵/۵ درصد خواهد بود. بازده تحقیق یافته از ابعاد چندی مهم تلقی می شود. برای مثال سرمایه گذاران دوست دارند در مورد نحوه فعالیت پرتفلیو خود مطالبی را بدانند. از طریق بازده تحققیافته میتوان به انتظارات سرمایه گذاران در خصوص بازدههای آتی شکل داد. با این حال در تجزیه و تحلیل نهایی، سرمایه گذاران باید شخصاً در خصوص برآورد بازده دوره های آتی اقدام نمایند.
-
- در مقابل بازدهی مورد انتظار[۵۸] عبارت است از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایه گذاران انتظار دارند در یک دوره آینده به دست آورند. بازدهی مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد براورده شود و یا اینکه برآورده نشود. سرمایه گذاران برای کسب بازدهی مورد انتظار بایستی یک نوع دارایی را خریداری کنند و توجه داشته باشند که این بازده ممکن است تحقق نیابد. سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار ریسکدار و بلندمدت می تواند باعث براورده شدن بازدهی مورد انتظار سرمایه گذاران شود در حالی که در کوتاهمدت این امر کمتر اتفاق میافتد.
ریسک و بازده در سرمایه گذاری و تامین همیشه با هم هستند و نمی توان آنها را جدا از هم فرض کرد. چرا که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری همیشه بر اساس رابطه میان ریسک و بازده صورت میگیرد. سرمایه گذاران همیشه باید در تصمیمات سرمایه گذاری خود ریسک را در نظر داشته باشند. بیشتر سرمایه گذاران بر این تصورند که بازده واقعی کمتر از بازدهی مورد انتظار است. هر چه پراکندگی بازده بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر خواهد بود. ریسک کلی دارایی مالی تابعی از چندین عامل است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک بازار، ریسک تورمی، ریسک تجاری، ریسک مالی، ریسک نقدینگی، ریسک نرخ ارز و ریسک کشور (جونز، ۱۳۹۲، ۱۱۶).
در مورد قابلیت پیش بینی بازدهی سهام، دو فرضیه متضاد معروف به فرضیه های رقیب وجود دارد. یکی از این فرضیه ها، فرضیه قدم زدن تصادفی است که بر غیرقابل پیش بینی بودن بازدهی سهام تأکید دارد. فرضیه مقابل، اعتقاد دارد که بر اساس مجموعه ای از اطلاعات میتوان بازده را پیش بینی نمود (ثقفی و شعری،۱۳۸۳). برای پیش بینی بازده سهام مدلهای زیادی ارائه شده است (مانند مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایهای (CAPM[59]) شارپ، ۱۹۶۴، مدل سه عاملی فاما و فرنچ، ۱۹۹۳).
در بازار سرمایه ایران، باقرزاده (۱۳۸۲) به بررسی رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق از مدل CAPM برای بررسی این ارتباط استفاده شده گردید. علاوه بر این تاثیر متغیرهای بتا، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار، نسبت سود به قیمت هر سهم و حجم معاملات نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که اگر چه پیش بینی محوری مدل CAPM تأیید می شود اما با نتایج مطالعات مشابهی که در کشورهای برخوردار از بازار سرمایه تکاملیافته انجام شدهاند، مطابقت نمیکند.
اخیراًً پورزمانی و بشیری (۱۳۹۲) به آزمون کارایی مدل ارائه شده توسط کارهارت (۱۹۷۷) برای پیش بینی بازده مورد انتظار در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این تحقیق قدرت پیش بینی مدل کارهارت با بهره گرفتن از داده های مالی ۱۵۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۸۹-۱۳۸۵ مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این تحقیق سه فرضیه طراحی گردید که با بهره گرفتن از مدل رگرسیونی چندمتغیره و آزمون زوجی آزمون شدند. نتایج آزمونها نشان داد که سهام رشدی دارای بازدهی بیشتری هستند. همچنین برای افزایش قابلیت اتکای نتایج تحقیق، بازدهیهای به دست آمده به وسیله مدل کارهارت با داده های واقعی مقایسه شدند که این مقایسه نشان داد که بازدهیهای به دست آمده از این مدل با اطلاعات واقعی تفاوت معناداری ندارند.
۲-۸- شوک های جریان وجوه نقد
وجه نقد، یکی از حیاتیترین دارایی های شرکت است. امروزه در بازارهای رقابتی، بنگاههایی موفق هستند که برای آیندهی خود برنامه داشته باشند. برنامه ریزی مالی از مهمترین رویکردهای برنامه ریزی است که اهمیت فراوانی دارد. به دلیل اهمیت فراوان وجوه نقد، در موفقیت واحدهای اقتصادی و ضرورت آن برای ادامه بقای آنها، وجوه نقد از اجزای جدایی ناپذیر برنامه ریزی مالی است (رحیمیان و همکاران، ۱۳۹۱). بررسیها نشان میدهد که در طی سه دهه گذشته، بخشی از دارایی شرکتهای آمریکایی که به صورت نقد نگهداری می شود، افزایش یافته است (باتس و همکاران، ۲۰۰۹). در بازار سرمایه انگلستان، وجه نقد نگهداری شده به طور متوسط، ۹ درصد کل داراییِ شرکتها را شامل می شود. همچنین، تقریباً ۱۳ درصد کل دارایی شرکتهای آمریکایی را وجه نقد نگهداری شده و یا معادلهای وجه نقد، شامل می شود (النجار، ۲۰۱۳). بنابرین، وجه نقد یکی از دارایی های مهم هر شرکت محسوب می شود.