شکل ۴‑۱ نااطمینانی نرخ ارز ۴۴
شکل ۴‑۲ شبکهی عصبی با توابع انتقال تانژانت سیگموئید ۴۸
شکل ۴‑۳- نمودار خطاها در الگوی شبکهی عصبی ۵۰
شکل ۴‑۴ اطلاعات کلی خروجی شبکه عصبی مصنوعی، (الف):آموزش شبکه، (ب):اعتبارسنجی، (ج): کل شبکه، (د): آزمون شبکه ۵۲
شکل ۴‑۵ حساسیت رشد اقتصادی نسبت به نااطمینانی نرخ ارز ۵۳
پیشگفتار
با عنایت به اینکه ایران یکی از کشورهای در حال توسعه بوده و همواره سعی داشته است تا تمام امکانات خود را جهت رسیدن به رشد اقتصادی باثبات، مداوم و بلندمدت بکار گیرد، بحث در خصوص رسیدن به چنین رشد اقتصادی، شایان توجه است. دستیابی به چنین هدفی، امکان بهبود استانداردهای زندگی را فراهم میآورد.
نرخ ارز به عنوان معیار ارزش برابری پول ملی یک کشور در برابر پول کشورهای دیگر، منعکس کنندهی وضعیت اقتصادی آن کشور در مقایسه با شرایط اقتصادی سایر کشورهاست. در یک اقتصاد باز، نرخ ارز به دلیل ارتباط متقابل آن با سایر متغیرهای داخلی و خارجی، متغیری کلیدی به شمار میرود که سیاستهای اقتصادی داخلی، خارجی و تحولات اقتصادی تأثیرات بسیاری بر آن میگذارد. علاوه بر این، نرخ ارز متغیری است که میتواند عملکرد اقتصاد و متغیرهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد.
در سالهای اخیر روششناسی شبکههای عصبی به عنوان رقیبی برای متدولوژیهای سنتی آماری ظهور کرده است. ایده اصلی این روشها عبارتست از طراحی یک مدل بهینهی پیچیده که فقط مدل را بر پایهی دادهها و اطلاعات طراحی کرده و هیچگونه پیشزمینهی نظری از نحوهی عملکرد دادهها از سوی محقق انجام نمیگیرد و این کار تنها بر اساس کشف ارتباط میان دادههای ورودی و خروجی سیستم انجام میپذیرد، بنابراین یک مدل خود تنظیم کننده خواهد ساخت که قابلیت حل مسائل پیشبینی، تشخیص، ترکیبات کنترلی و سایر مسائل سیستمی به کار برده شده را دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کلیّات تحقیق
مقدمه
نرخ ارز از متغیرهای مهم کلان اقتصادی است که از طریق مختلف بر متغیرهای اسمی و واقعی اقتصاد، تأثیر میگذارد. در کشور ایران، این نرخ در دورههای مختلف تغییرات زیادی در ارزشگذاری داشته است، در دورههایی نرخهای چندگانه ارز وجود داشتهاند. در حال حاضر نیز دو نرخ رسمی و نرخ رقابتی وجود دارد که نرخ رسمی توسط بانک مرکزی اعلام میشود و نرخ رقابتی ارز، همان نرخ ارز در بازار آزاد است. تقسیم بندی دیگری نیز برای نرخ ارز وجود دارد که طبق آن نرخ ارز به دو گروه نرخ ارز اسمی و واقعی طبقهبندی میشود. نرخ ارز واقعی از حاصلضرب نرخ ارز اسمی در نسبت قیمتها به دست میآید.
نرخ ارز هم بخش تقاضای کل اقتصاد را از مسیر خالص صادرات و تأثیرگذاری بر ذخایر بانک مرکزی و نیز بخش عرضهی اقتصاد را از مسیر کالاهای واسطهای وارداتی تحت تأثیر قرار میدهد. ریسک ناشی از نااطمینانی نرخ ارز از جمله مقولاتی است که همواره به عنوان مشکلی برای اقتصاد کشور، خصوصاً بخش تجارت خارجی مطرح بوده است.
شکل ۱‑۱ روند نرخ ارز در بازار آزاد(نرخ ارز غیر رسمی)
مأخذ: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
تعریف مسئله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق
در ادبیات اقتصادی، از چندین دهه گذشته تا به حال مبحث رشد اقتصادی، حوزهی پویای مطالعات و تحقیقات اقتصاد کلان را به خود اختصاص داده است. اقتصاددانان پیوسته در تلاش هستند تا با بهره گرفتن از مدلسازی نظری و تجزیه و تحلیل تجربی، عوامل مؤثر بر رشد را شناسایی کنند. اساساً در زمینهی رشد، سه مدل عمده وجود دارد که عبارتند از مدل رشد هارود[۱]-دومار[۲]، مدل رشد نئوکلاسیک و مدلهای رشد درونزا. تلاش هارود- دومار انگیزش اساسی را در زمینهی شکلگیری نظریات رشد فراهم کرد. پس از آن نظریات سولو[۳] با تغییر برخی از فروض نظریهی هارود-دومار، محور و هسته مدلهای رشد نئوکلاسیک گردید که این مدلها به دلیل سادگی و سهولت کاربرد، مورد استفاده بسیاری از کشورهای در حال توسعه قرار گرفتند. در این چارچوب، رشد پایدار به پیشرفت فنی و رشد جمعیت بستگی دارد که هر دو نسبت به مدل برونزا هستند. سپس در پاسخ به کاستیهای مدل رشد نئوکلاسیک، افرادی مانند لوکاس[۴]، رومر[۵] و بارو[۶] الگوهایی را طراحی کردند که در آنها رشد یکنواخت میتواند به طور درونزا تحقق یابد(گرجی و مدنی،۱۳۸۲).
نرخ ارز متغیری است که بیش از سایر متغیرها با بخش خارجی اقتصاد ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد. امروزه، ارزش پول کشورها نه تنها تحت تأثیر سیاستهای داخلی هر کشور است، بلکه نوسانات ارزی در بازارهای جهانی نیز بر ارزش پول و به تبع آن بر تجارت خارجی آنها مؤثر میباشد. نرخ ارز یکی از مهمترین متغیرها در تعیین قیمت صادرات و واردات است. بنابراین عدم اطمینان در نرخ ارز باعث عدم اطمینان در قیمتهای آتی کالاها و خدمات میشود. از آنجا که عوامل اقتصادی تصمیمگیریهای خود را در زمینههای تولید، سرمایهگذاری و مصرف بر پایهی اطلاعاتی که سیستم قیمتها برای آنها فراهم میسازد پیریزی میکنند، لذا در صورتی که قیمتها نااطمینان پیشبینی شوند کیفیت این تصمیمگیریها کاهش خواهد یافت. نااطمینانی نرخ ارز هم بخش تقاضای کل اقتصاد را از مسیر خالص صادرات و تأثیرگذاری بر ذخایر بانک مرکزی و نیز بخش عرضهی اقتصاد را از مسیر کالاهای واسطهای وارداتی تحت تأثیر قرار میدهد. ریسک ناشی از نااطمینانی نرخ ارز از جمله مقولاتی است که همواره به عنوان مشکلی برای اقتصاد کشور، خصوصاً بخش تجارت خارجی مطرح بوده است (مرادپور اولادی، ابراهیمی و عباسیون؛ ۱۳۸۵).
شبکه عصبی به عنوان یکی از پُر استفادهترین روشها در زمینهی طبقهبندی، تشخیص الگو و پیشبینی سری زمانی میباشد. قدرت بالای تشخیص انواع الگوهای موجود در دادههای بازار، تقریب توابع پیچیده، پایداری و انعطافپذیری آن در برابر تورش دادهها، از مشخصات بارز و توانمند شبکههای عصبی میباشد. به طوری که دومین زمینهی پر کاربرد استفاده از شبکههای عصبی را پیشبینی سری زمانی به خود اختصاص داده است. این همه مزیت و در کنار آن ضعف مفرط روشهای خطی در جهت بررسی الگوهای موجود در یک سری دادههای غیرخطی، عدم پایداری این روشها در برابر اخلالات در دادههای جهان واقعی، شبکههای عصبی را به روشی پیشرو در پیشبینی انواع سریهای زمانی بدل کرده است(پور کاظمی، افسر و نهاوندی؛ ۱۳۸۴).
انواع مختلفی از شبکههای عصبی وجود دارد که با توجه به اهداف تحقیق میتوانند مورد استفاده قرار گیرند که در این تحقیق از شبکهی عصبی چند لایه پیشخور استفاده شده است. شبکهی عصبی چند لایه پیشخور مثالی از شبکهی عصبی آموزش داده شده با ناظر است.
یکی از مهمترین پیشرفتهای شبکهی عصبی، کشف الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا برای تنظیم وزنهای ارتباط دهنده در شبکهی عصبی چند لایه پیشخور است. در این الگو قبل از شروع آموزش شبکه، وزنهای ارتباط دهندهی واحدهای پردازشگر شبکهی عصبی چند لایه به صورت تصادفی مقداردهی میشوند. در مرحلهی بعد، بردارهای ورودی الگوهای آموزش دهنده به شبکه طراحی شده و سپس با پیشرفت در شبکه، خروجی شبکه محاسبه میشود. خروجیهای مطلوب واحدهای پردازشگر لایهی خروجی با خروجی محاسبه شده توسط شبکه مقایسه و مقدار خطا بر اساس توابعی مثل میانگین مربعات خطا و مجموع مربعات خطا محاسبه میشود. در نهایت از این خطا به عنوان معیاری برای تنظیم وزنهای ارتباط دهندهی لایهی خروجی و دیگر لایهها استفاده میشود. میزان تابع خطا نشان دهندهی همگرایی شبکهی آموزش داده شده در هر مرحله از آموزش است و خطای شبکه در هر مرحله از طریق تنظیم و اصلاح وزنهای ارتباط دهندهی واحدهای مختلف کاهش مییابد(قرهآغاجی و همکاران،۱۳۸۴).
با توجه به ساختار بازار ارز در ایران و همچنین تناقضی که در ارزش گذاری پول ملی وجود دارد که از یک طرف اگر نرخ ارز را بازار ارز تعیین کند کمتر از حد و اگر بر اساس تصمیمات صادراتی دولت تعیین شود بیشتر از حد تعیین میگردد لذا در این صورت نوعی نااطمینانی در نرخ ارز شکل گرفته و میگیرد. حال مسئلهی اصلی این است که این نااطمینانی چه تأثیری میتواند بر رشد اقتصادی داشته باشد، لذا پیشبینی و بررسی تأثیر نااطمینانی نرخ ارز از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.
سؤال اصلی تحقیق
آیا نااطمینانی نرخ ارز باعث کاهش رشد اقتصادی ایران میشود؟
ضرورت انجام تحقیق
انحراف نامناسب نرخ ارز حقیقی یکی از عوامل اصلی تعیین کننده عملکرد نامناسب اقتصادی در سطح کلان است. بررسیهای تجربی نشان میدهد که رابطهی قویای بین انحراف نرخ ارز از مسیر تعادلی بلندمدت و عملکرد متغییرهای کلان اقتصادی نظیر سرمایهگذاری، تراز پرداختهای خارجی و رشد اقتصادی وجود دارد. لذا در این مطالعه سعی شده است به طور تجربی و با بهره گرفتن از ابزار شبکههای عصبی به پیشبینی اثر این انحراف بر رشد اقتصادی ایران پرداخته شود.
فرضیه تحقیق
نااطمینانی نرخ ارز تأثیر منفی بر رشد اقتصادی ایران دارد.
اهداف اساسی تحقیق
هدف از این تحقیق پیشبینی تأثیر نااطمینانی نرخ ارز بر رشد اقتصادی ایران با بهره گرفتن از شبکههای عصبی است.
استفاده کنندگان از نتیجهی پایاننامه
سیاستگذاران اقتصادی با بهره گرفتن از نتایج این تحقیق و با توجه به اثری که نااطمینانی نرخ ارز میتواند بر رشد اقتصادی کشور داشته باشد میتوانند سیاستهای مناسب را در جهت اعمال رفتار صحیح و مناسب در برابر نرخ ارز و نوسانات آن برای دستیابی به رشد اقتصادی بالا و پایدار اتخاذ کنند.
روش و ابزار گردآوری اطلاعات
در این مطالعه دادههای مربوطه از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و بانک جهانی گردآوری میشود.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این تحقیق ابتدا با بهره گرفتن از مدل ARCH تعمیم یافته(GARCH) نااطمینانی نرخ ارز محاسبه شده و به عنوان یک متغیر مستقل معرفی میشود.
سپس با توجه به مدل تصریح شده برای اقتصاد ایران و با بهره گرفتن از شبکههای عصبی به بررسی فرضیه تحقیق پرداخته میشود.
واژگان کلیدی
نااطمینانی نرخ ارز: ارزشگذاری دوگانهی پول ملی بر طبق عملکرد بازار ارز و یا ارزشگذاری بر اساس اهداف بانک مرکزی(دولت) که برای نمونه میتوان به هدف تشویق صادرات غیرنفتی اشاره کرد، میباشد.
رشد اقتصادی: رشد تولید ناخالص داخلی یا ملی؛
شبکههای عصبی: شبکههای عصبی نوعی مدلسازی ساده انگارانه از سیستمهای عصبی واقعی هستند که کاربرد فراوانی در حل مسائل مختلف در علوم دارند. حوزه کاربرد این شبکهها آن چنان گسترده است که از کاربردهای طبقهبندی گرفته تا کاربردهایی نظیر پیشبینی، درونیابی، آشکارسازی و … را شامل میشود. شاید مهمترین مزیت این شبکهها، توانایی وافر آنها در کنار سهولت استفاده از آنها باشد.
ادبیات تحقیق و مبانی نظری
مقدمه
نرخ ارز از جمله موضوعاتی است که به دلیل تأثیرپذیری از و تأثیرگذاری بر بسیاری از متغیرهای اقتصادی، حجم زیادی از مطالعات تجربی در اقتصاد بینالملل را به خود اختصاص داده است. تنوع و امکان بسط مباحث نرخ ارز و بررسی ارتباط آن با متغیرهای نظیر سرمایهگذاری، تجارت خارجی و رشد اقتصادی، سبب گردیده تا کاوشهای نظری و تجربی بسیاری در این زمینه صورت گیرد. مروری بر مطالعات رشد اقتصادی ایران، حاکی از طیف گستردهای از مطالعات انجام شده در دورههای زمانی مختلف و با روشهای متفاوت است امّا پژوهشهای مربوط به برآورد نرخ ارز واقعی، اندازهگیری نااطمینانی آن و نیز رابطهی آن با عملکرد اقتصاد کلان سابقهی چندانی در داخل کشور ندارد.
در زمینهی کاربردهای شبکههای عصبی در پیشبینی متغیرهای مختلف نیز تحقیقات و مطالعات گستردهای در شاخههای علوم مختلف صورت گرفته است. همچنین مطالعاتی نیز به مقایسهی بین روشهای خطی و غیرخطی در پیشبینی مسائل مختلف انجام شده است.
در این بخش به ذکر نمونههایی از مطالعات انجام گرفته، پرداخته میشود.
مطالعات داخلی
مقالهای که توسط مرادپور اولادی، ابراهیمی و عباسیون(۱۳۸۵) نوشته شده، اثر نوسانات نرخ ارز را بر سرمایهگذاری بخش خصوصی مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله نرخ ارز و سرمایهگذاری بخش خصوصی و روند تغییرات آنها برای دورهی زمانی ۱۳۸۳- ۱۳۵۳ برای ایران در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان از تأثیر معنادار و منفی نااطمینانی نرخ ارز واقعی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد. در مطالعهای مشابه که توسط عسگری(۱۳۸۷) صورت گرفته، اشاره شده است که بررسی ارتباط نرخ واقعی ارز و نوسانات آن با صادرات بخش صنعت در اقتصاد ایران بعنوان ارتباط دهنده اقتصاد ملی با اقتصاد جهانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از این رو، این مقاله به ارزیابی اثر نوسانات نرخ واقعی ارز بر صادرات بخشهای منتخب صنعتی به تفکیک کدهای دو رقمی ISIC (کدهای ۳۲، ۳۵ و ۳۷) در طی دوره (۴)۱۳۸۵- (۱)۱۳۵۲ و برآورد میزان تأثیرپذیری صادرات این بخشها از نوسانات نرخ واقعی ارز در بلندمدت و کوتاهمدت و شبیهسازی شوک در نوسانات نرخ ارز بر صادرات صنعتی میپردازد. نتایج عبارتند از: ۱-در بلندمدت نوسانات نرخ ارز واقعی بر صادرات بخش صنایع نساجی، پوشاک و چرم(کد ۳۲) اثر منفی دارد. ۲-در بلندمدت نوسانات نرخ ارز واقعی بر صادرات بخش صنایع شیمیایی و زغال سنگ، لاستیک و پلاستیک(کد ۳۵) اثر منفی دارد. ۳-در بلندمدت نوسانات نرخ ارز واقعی بر صادرات بخش صنایع تولیدات فلزات اساسی(کد ۳۷) اثر منفی دارد. همچنین هدف اصلی از مقالهای که توسط کازرونی و رستمی(۱۳۸۶) گردآوری شده، بررسی اثرات نامتقارن نوسانات نرخ ارز بر تولید واقعی و قیمت در ایران میباشد. در این مقاله برای بررسی اثرات شوکهای نرخ ارز، در مرحله اول با بهره گرفتن از فیلتر هودریک -پرسکات، شوکها را به صورت شوکهای پیشبینی شده و پیشبینی نشده نرخ ارز تجزیه شدهاند. در مرحلهی بعد تأثیر آنها بر روی تولید واقعی و قیمت، بررسی شده است. نتایج برآورد حاکی از اثرات نامتقارن نوسانات نرخ ارز بر تولید واقعی و قیمت میباشد و شوکهای پیشبینی شده و پیشبینی نشده نرخ ارز به صورت متفاوت از هم بر روی تولید واقعی و سطح قیمتها تأثیر میگذارد به طوری که شوکهای پیشبینی شده نرخ ارز بیشتر از شوکهای پیشبینی نشدهی آن، تولید واقعی را دچار نوسان میکند. در مورد قیمت نیز عکس این حالت مصداق دارد. کازرونی و دولتی(۱۳۸۶) در تحقیقی مشابه به بررسی رابطهی بین نااطمینانی نرخ ارز واقعی و سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران برای دورهی زمانی ۱۳۸۱-۱۳۴۰ پرداختهاند. در این راستا، ابتدا شاخص نااطمینانی نرخ ارز ناشی از نوسان نرخ ارز واقعی از طریق الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیمیافته(GARCH) محاسبه گردیده و به عنوان متغیر جایگزین نااطمینانی نرخ ارز واقعی در نظر گرفته شده است. آنگاه به منظور به دست آوردن رابطهی بین نااطمینانی نرخ ارز واقعی و سرمایهگذاری بخش خصوصی، الگوی پویای خودتوضیح با وقفههای توزیعی(ARDL) بکار گرفته شده است. نتایج تخمین حاکی از منفی بودن اثر نااطمینانی نرخ ارز واقعی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در کوتاهمدت و بلندمدت است.