با توجه به اینکه هدف اصلی خبرنگار در هنگام تهیه ی گزارش خبری ، تنظیم آن به نحوی قابل فهم برای مخاطب است ، خبرنگاران برای موفقیت خود در بازتاب رخدادهای جامعه باید نکاتی را برای رسیدن به این هدف مورد توجه قرار دهند تا در نهایت تداعی دقیق صحنه وقوع حادثه یا واقعه خبری برای مخاطب آسان و امکان پذیر گردد. رعایت این نکات در تهیه ی گزارش موجب می شوند که گزارش های خبری جنبه ی کاملا توصیفی و داستان گونه داشته باشند. به عنوان نمونه بخشی از گزارش واقعه ی ((تجاوز گروهی در خمینی شهر اصفهان)) که در روزنامه اعتماد[۵۸] چاپ شده است نقل می شود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
((باغی که تجاوز خمینی شهر در آن اتفاق افتاد نزدیک خیابان ۴۵ متری در کوچه یی بلند با دیوارهای کاهگلی است. برای رسیدن به آن باید از کنار امامزاده کوچکی که در ابتدای این کوچه است عبور کرد و درهای چوبی و فلزی را یک به یک پشت سر گذاشت تا به در فلزی شیری رنگ کوچک یازدهم رسید که «باغ حسن» است. باغی که نیمه شب مردان دزدکی وارد آن شدند و پر از درخت میوه های مختلف مثل آلو، زردآلو و البته گلابی شیرین و آبدار است. باغی حدود هزار و ۴۰۰ متر که در شمال و جنوب آن دو در وجود دارد و در بخش شمالی اتاقی کوچک جای گرفته: اتاقی که شب حادثه محل زندانی شد، برای هشت مردی که در باغ بودند و ۱۵ مرد زنان همراه شان را با خود بردند.))
در این گزارش آنچه مورد نظر گزارش گر بوده تداعی بهتر صحنه وقوع جرم برای خواننده ی گزارش است . در این راستا به تمام جزییات واقعه پرداخته شده و گزارشی داستانی از واقعه تهیه شده است . استفاده از این شیوهی نگارشی علاوه بر این که فهم و درک محتوای گزارش را برای خواننده آسان تر می کند ، با تداعی صحنه، حساسیت و هیجان موجود در صحنه واقعه را نیز به مخاطب منتقل می کند و جذابیت گزارش را بیشتر می کند. حتی قسمت هایی از گزارش نیز که جنبه تفتیشی و جستجو گری دارند بیشتر در جهت پاسخ دادن به کنجکاوی های احتمالی مخاطب است. سوالاتی که در قسمت هایی از گزارش از متهم یا بزه دیده پرسیده می شود بیشتر در راستای تداعی بهتر صحنه وقوع جرم برای مخاطب است تا روشن شدن جنبه های تحلیلی و کارشناسی جرمی که موضوع اخبار رسانه ای است.به عنوان نمونه می توان به گزارش روزنامه ایران[۵۹] که در آن با متهم و والدین مقتول و قاتل حادثه میدان کاج سعادت آباد تهران مصاحبه شده اشاره کرد. در این گزارش پرسش های انتخاب شده ناظر به چگونگی وقوع حادثه ، نحوه ارتکاب ، میزان تاثیر متهم ردیف دوم ، مدت ارتباط با او و … بوده است.
خبرنگاران در تهیه ی گزارش خود به روانی و سادگی متن گزارش اهمیت زیادی می دهند. این توجه خبرنگاران به این دلیل است که یکی از پیش شرط های اساسی ارتباط موثر این است که مخاطبین پیام ها را بفهمند.[۶۰] به همین دلیل باید سبک نگارشی که در گزارش خبر مورد استفاده قرار می گیرد با توجه به میزان اطلاعات و سطح علمی مخاطب پیام انتخاب شود. مخاطبین پیام رسانه ها نیز توده مردم عادی هستند که فاقد دانش و تخصص حقوقی لازم برای فهم اصطلاحات فنی و تحلیل های کارشناسی از رخدادهای کیفری هستند. در نتیجه وجود اصطلاحات حقوقی در گزارش به متن گزارش ویژگی فنی و کارشناسی می دهد که با لزوم سادگی و روانی متن و توجه به سطح علمی مخاطب تعارض دارد . به همین دلیل در این گزارش ها نکات و اصطلاحات حقوقی و فنی بازتاب داده نمی شود و به ندرت می توان گزارش جنائی را یافت که در آن علل و عوامل وقوع حادثه و راه های پیشگیری از آن مورد تحلیل های کارشناسی قرار گرفته باشد[۶۱]. گزارشی که از اولین جلسه رسیدگی به پرونده ((قتل روح الله داداشی)) در یکی از سایت های خبری[۶۲] بازتاب یافته نمونه بارز این نوع سبک نگارشی است. بخشی از این گزارش به عنوان نمونه ذکر می شود.
(( اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده قتل مرحوم روح الله داداشی از قوی ترین مردان ایران ساعتی پیش در حالی خاتمه یافت که در این جلسه متهمان پرونده و وکلای مدافع و شاکیان به بیان اظهارات خود پرداختند.
در این جلسه که با حضور پنج قاضی و مستشار برگزار شد؛ قاضی رنجبر ریاست دادگاه را برعهده داشته و قضات مازنی، بصیرنیا، موسویان و عبدی نیز دراین جلسه حضور داشتند.
در ابتدای این جلسه رضوان منش نماینده دادستان و نماینده مدعی العموم با ارائه متن کیفر خواست خواهان قصاص متهمان در محل وقوع جنایت شد.
همچنین متهم ردیف اول ضمن دفاع از خود به بیان اینکه قصد کشتن روح الله داداشی را نداشته پرداخت و مدعی شد: اصلا وی را نمی شناختم… .))
دراین گزارش هیچگونه تحلیلی که جنبه ی کارشناسی و حقوقی داشته باشد ارائه نگردیده و با بیان اظهارات افراد در جلسه به طور خلاصه اکتفا شده است. علاوه بر این می توان به گزارش روزنامه شرق[۶۳] از جلسه دادگاه رسیدگی به ((قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) و نیز گزارش سایت خبری جام جم آنلاین[۶۴] از(( دومین جلسه دادگاه فساد بانکی اخیر)) اشاره کرد. ویژگی بارز این گزارش ها نیز فقدان تحلیل های کارشناسی در خصوص اظهارات مقامات قضایی دخیل در پرونده و متهمین است.
وجود دو ویژگی داستانی و سادگی متن گزارش ها موجب می گردند که این گزارش ها دارای سبکی کاملا توصیفی باشند . در حالی که جزییاتی که در صدور رای برای قضات مهم است و مورد استناد آن ها قرار می گیرد معمولا از تحلیل های کارشناسی و دقت در مسایل و نکاتی حاصل می شود که دارای جنبه ی فنی هستند و ذکر آن ها در گزارش از جنبه داستانی و سادگی آن می کاهد و جنبه تخصصی به آن می دهد و در نهایت فهم مطلب را برای مخاطب دشوار می کند.
بند سوم : رویکرد های انتقادی
رسانه ها بخشی از گزارش های خود را تحلیل های وقایع مجرمانه اختصاص می دهند. در این تحلیل ها خبرنگاران دیدگاه ها و برداشت های خود را در خصوص دلایل و پیامد های جرایم بیان می کنند . این تحلیل ها نیز به عنوان بخشی از اخبار رسانه ای از فضای حاکم بر رسانه ی مورد نظر تاثیر می پذیرد. هرچند رسانه ها مدعی اند که استقلال دارند و وام دار احزاب سیاسی نیستند و آنچه را که بیان می کنند بازتاب دیدگاه های مردم است ، با این حال کمتر رسانه ای را می توان یافت که جهت گیری سیاسی و ایدئولوژی مشخصی نداشته باشد.[۶۵] در نتیجه ی این تحلیل ها از وقایع خبرنگاران برداشت های شخصی خود را که از تصورات آن ها و ایدئولوژی حاکم بر رسانه ای که خبر در آن منتشر می شود به شدت تاثیر می پذیرد بازتاب می دهند.پیامد این تاثیر پذیری در جهت دار بودن گزارش های منتشر شده در رسانه مشخص می شود . در این گزارش ها رسانه های دولتی دیدگاه های سیاست مداران و حزب حاکم را بازتاب می دهند و از آن ها حمایت می کنند. اما رسانه هایی که به احزاب و گروه های مخالف دولت وابستگی داشته باشند ، در گزارش های خود نهادها و ساختارهای اجتماعی را به عنوان دلایل وقوع جرم ذکر کرده گزارشی انتقادی از عملکرد این نهادها ارائه می دهند. این امر موجب نوعی گرایش دایمی به انتقاد از نهاد ها و ساختار های اجتماعی در بین این رسانه ها می شود.
۱- انتقاد از نهاد های دولتی
یکی از مصادیق اتخاذ رویکرد ها ی انتقادی در پی رسانه ای شدن جرایم انتقاد از نهادهای دولتی است که جرم در حوزه ی عملکرد آن ها واقع شده است . دستگاه قضایی نیز به عنوان یکی از نهاد های حکومتی همواره در معرض این گونه گزارش ها قرار داشته است . گزارش های انتقادی نسبت به دستگاه قضایی در خصوص جرایمی که جنبه رسانه ای پیدا می کنند در رسانه ها به وفور مشاهده می شود و در حالی که به زعم خودشان از حمایت عمومی نیز برخوردار است ، از دستگاه قضایی به خاطر کم کاری و کوتاهی در مجازات مرتکبین جرایم انتقاد می کنند . نمونه ی بارز این رویه در بازنمایی اخبار مربوط به ((تجاوز گروهی در کاشمر)) نمایان است . رسانه ها در اخبار خود به خصوص بازتاب سخنان امام جمعه شهرستان کاشمر به شدت به انتقاد از عملکرد دستگاه قضایی[۶۶] پرداخته اند. نمونه دیگر از انتقاد از دستگاه قضایی را می توان در بازتاب وسیع تعلل مامورین نیروی انتظامی در صحنه وقوع ((قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) دانست. این اقدام مامورین نیروی انتظامی موجب مقصر قلمداد شدن آن ها از سوی رسانه ها گردید[۶۷] و بازتاب رسانه ای زیادی نیز پیدا کرد.
اما در طرف مقابل رسانه ها با انتشار اخبار مربوط به جرایم سکوت مراجع رسمی و دولتی را می شکنند و آن را جبران می کنند و از طریق مطلع ساختن افکار عمومی به دولت ها فشار می آورند تا در موارد نقص شدید هنجارها و ارتکاب جرم های شدید واکنش مناسب از خود نشان دهند و از روش های ملاطفت آمیز و چشم پوشانه خودداری کنند.[۶۸]
علاوه بر این با توجه به تمرکز افکار عمومی بر اقدامات دادگاه هادر این موارد کمتر شاهد اعمال نفوذ در این گونه پرونده ها هستیم . به عنوان مثال در خصوص جرم تجاوز به عنف واکنش مسئولان نسبت به مجرمینی که جرم آن ها رسانه ای شده است شدید و به دور از برخورد های ملاطفت آمیز است . واکنش رییس دستگاه قضایی نسبت به متهم معروف به(( عقرب سیاه)) در این خصوص قابل ذکر است . بعد از اینکه رسیدگی به اتهام تجاوز به عنف وی جنبه ی رسانه ای پیدا کرد ، حتی شاهد اعتراض شخص رییس قوه ی قضاییه به رای برائت از اتهام تجاوز به عنف وی بودیم .در حالی که در یکی از پرونده های تجاوز به عنف که به عنوان نمونه آماری بررسی گردید که در آن چهار نفر در یکی از جاده های خارج از محدوده ی شهر مشهد با تهدید یک زوج و محبوس کردن شوهر در اتومبیل همسر وی را مورد تجاوز قرار داده بودند، رویه ی متفاوتی حاکم است.در این پرونده پس از پیگیری های مادر یکی از متهمین و مراجعه به مقامات غیر رسمی در نهایت طی مکاتبه ای امام جمعه ی موقت مشهد از معاونت دادستانی مشهد درخواست اعمال تخفیف در خصوص متهمین را نموده که در نهایت منجر به نقض رای در شعبه ی دیوان عالی کشور مستقر در مشهد گردیده است.آنچه در این بین قابل توجه است مکاتبه برای اعمال تخفیف صرف نظر از موثر بودن یا نبودن ان در رای دادگاه است . در حالی که اگر رسیدگی به این پرونده جنبه ی رسانه ای پیدا می کرد قطعا شاهد چنین اقدامی ملاطفت آمیز و مدارا با آنان از سوی این مقامات نبودیم.
آنچه در این بین دارای اهمیت است تاثیر سیاسی شدن جرم بر گزارش های انتقادی است که ارتکاب جرم به عنوان نقطه ضعفی از طرف رسانه های چپ گرا دانسته می شود و از آن به عنوان ابزاری جهت متهم کردن حزب و گروه حاکم به بی کفایتی و ناتوانی در تامین نظم و امنیت استفاده می کنند[۶۹].در پوشش رسانه ای اخبار مربوط به فساد های مالی دستگاه های دولتی این نوع گرایش های انتقادی بیشتر مشاهده می شود.انتشار این گونه جرائم در رسانه ها از طرفی با اظهارات سیاست مداران مبنی بر تبعیت از قانون و حمایت از منافع عمومی تعارض دارد و از طرفی نیز انتظار معقول در چنین شرایطی برخوردی قانونی نسبت به این مجرمین است که ممکن است در پی مصلحت اندیشی های مختلف از تعقیب و مجازات رهایی یابند اما با انتشار اخبار مربوط به این گونه جرائم و حساسیت افکار عمومی به آن تا حدود زیادی برخوردی شدید و قابل توجه نسبت به اینگونه مجرمان فراهم می شود. این اقدام رسانه ها در طول سال های اخیر سهم بسزایی در حساس کردن افکار عمومی و دولتمردان نسبت به ماهیت، وسعت و دامنه فعالیت های این افراد و آثار مخرب و ویرانگر آن ها بر اجتماع داشته است[۷۰].
۲- انتقاد از بی تفاوتی افراد نسبت به نقض هنجار ها
در بازنمایی جرایم رسانه ای شده گاهی اوقات ساختارها و ارزشهای اجتماعی مورد نقد قرار گرفته و این ارزش ها را در آستانه فروپاشی نشان می دهند. این گزارش ها ضمن اینکه دارای گرایشی کاملا انتقادی نسبت به ساختارهای اجتماعی هستند با گسترش عوامل وقوع جرم و پیامد های آن تمام جامعه را زیر سوال می برند. یکی از روشهایی که در این گزارش ها مورد استفاده واقع می شود استفاده از مثال های عینی برای نشان دادن پدیده های انتزاعی است . به عنوان مثال داستان کسی که در اثر سهل انگاری کارکنان آمبولانس شهری جان خود را از دست می دهد مثالی است که فقدان انسانیت در جوامع شهری را نشان می دهد.[۷۱]واکنش رسانه ها در پی وقوع حادثه ((میدان کاج سعادت آباد تهران)) و تمرکز بر کوتاهی کارکنان آمبولانس و مامورین نیروی انتظامی مصداق بارز این وضعیت است. روزنامه شرق [۷۲] در گزارشی به عوامل موثر در وقوع این جنایت و تشدید عواقب آن پرداخته است که برای نمونه ذکر می شود:
((در تمام طول مدت درگیری و به رغم اعلام مراتب به مرکز فوریت های پلیسی، به غیر از ماموران حاضر در صحنه کادر جدید یا یگان متخصص و افسران کارکشته یا فرمانده منطقه به جمع حاضر اضافه نشده و ضمناً در طول مدت درگیری مساله هماهنگی برای حضور عوامل اورژانس و عدم حضور آنان به صورتی مشهود است.
مسوولان باید پاسخگو باشند برای فاصله طی شده توسط کادر بیمارستان از مبدا تا مقصد چه زمانی صرف شده است و چگونه طی مسیر از میدان کاج تا محل بیمارستان مدرس با برانکارد چرخدار و کوچه و خیابان های پر از چاله تهران می توانست به نجات مجنی علیه منتهی شود و چرا طی این مدت زمان با مدیریت صورت گرفته «توسط ماموران» یک وانت با سرعتی بیشتر برای انتقال مجروح تامین نشده است.))
در این گزارش مشاهده می شود که از عوامل موثر در واقعه تفسیری موسع ارائه شده و در مقام تعیین مقصر حادثه حتی مسئولان و اقداماتی نیز که توسط ماموران انجام شده زیر سوال قرار گرفته است. در قسمتی از این گزارش حتی خود مردم و جامعه به نحو مستقیم مقصر قلمداد شده اند:
((مسئله بعد اینکه کاهش روحیه تکلیف گرایی در مردم، بروز چنین وقایعی را اجتناب ناپذیر خواهد کرد. درگذشته به ویژه دهه ۶۰که روحیه ایثار و فداکاری در اوج خود بود، مردم فراتر از دولت و نهادهای حاکمیتی به وظایف خود در قبال یکدیگر عمل می کردند و اگر کسی این اعمال را انجام نمی داد واژه «بی غیرت» را برایش به کار می بردند))
تحلیل گزارش بازتاب داده شده حاکی از آن است که از دید خبرنگار این روزنامه این نوع وقایع امری شایع و همه گیر در جامعه است . از طرفی نیز این گزارش ها با توجه به بدیهی بودن مفهوم انتزاعی که ناظر بر آن وضعیت خاص است از طرف مخاطبان با استقبال رو به رو می شوند. در این گزارش از واقعه رخ داده برای نشان دادن نقض مفاهیم انتزاعی پذیرفته شده مانند وظیفه شناسی ماموران ، مسئولان و مدیران اورژانس و لزوم روحیه ی تکلیف گرایی در مردم استفاده شده است.همچنین می توان به گزارشی که با عناوین (( خودمان قبح شکنی کردیم )) ، (( خانواده محوری افراطی)) و ((خلا نیروی انتظامی باید برطرف شود)) در روزنامه کیهان[۷۳] منتشر شده است اشاره کرد.
فصل دوم: پیامدهای بازنمایی رسانه ای جرم
خبرنگاران در گزارش های خود سعی دارند تا آن را به گونه ای تهیه کنند که مورد علاقه مخاطبان خود باشد . این امر باعث شده تا برنامه های خبری دارای جذابیت ذاتی برای مردم جامعه باشند . در نتیجه مردم نیز با علاقه ی بیشتری آن ها را پیگیری می کنند و بر میزان تاثیرگذاری این گزارش ها نیز در جامعه افزوده می شود. این قابلیت تاثیر گذاری موجب شده تا بازنمایی رسانه ای جرایم پیامد های خاصی را در پی داشته باشد. تاکید رسانه ها بر بازنمایی جرایم خشونت آمیز و بزرگنمایی میزان و آثار این جرایم در جامعه موجب می شود که آثار ناشی از جرم در جامعه به خصوص ترس از جرم تشدید گردد. تشدید این اثر جرم هم ناشی از ویژگی ذاتی جرایم خشونت آمیز است که در رسانه ها بازتاب داده می شود و هم می تواند ناشی از روش هایی که خبرنگاران برای افزایش جذابیت خبر خود انجام می دهند باشد.
گاهی نیز پیامد بازنمایی رسانه ای جرم به صورت افزایش نرخ جرایم در جامعه نمود پیدا می کند . خبرنگاران در گزارش های خود خواسته یا ناخواسته ممکن است بر عواملی که جنبه ی پیشگیرانه داشته باشند تاثیر گذار باشند. این عوامل ممکن است ناظر به موانع خارجی ارتکاب جرم باشند و بازنمایی رسانه ای جرایم با آموزش شیوه های ارتکاب جرم این اقدامات را خنثی کند . ارزش های اجتماعی که در جامعه مورد احترام مردم هستند به عنوان مهمترین پشتوانه ی جرم انگاری اعمال توسط قانونگذار بیشترین تاثیر را از روند بازنمایی رسانه ای جرم می پذیرند .
یکی از ویژگی های اخبار جنایی توصیفی بودن آن ها است . فقدان جنبه ی کارشناسی و توجه به ظاهر امور در توجیه عوامل و نتایج جرم در نوشته های توصیفی خبری امری شایع است . جنبه ی توصیفی اخبار جنایی منجر به شکل گیری نوعی نگرش سطحی نسبت به مسایل کیفری در رسانه ها شده است و به دلیل داشتن مخاطب بالا در جامعه این نگرش به افراد جامعه نیز تسری پیدا کرده است و مردم در خصوص امور کیفری به دنبال تحلیل های کارشناسی نبوده و به تدریج فهم سطحی از امور جنایی در مردم نهادینه می گردد .
امروزه مردم سالاری در بین جوامع موجب شده تا افکار عمومی در همه زمینه ها از جمله امور کیفری اهمیت سیاسی داشته باشند. سیاست مداران و احزاب سیاسی نیز ترجیح می دهند که در روند شکل گیری افکار عمومی دخالت داشته باشند تا در رقابت با دیگران دارای پشتوانه ی مردمی باشند. به این ترتیب ما شاهد سیاسی شدن بازنمایی رسانه ای جرم در جوامع دموکراتیک هستیم . در این روند بازنمایی رسانه ای جرم مانند سایر ابزار ها در خدمت سیاست مداران برای دسترسی به اهداف سیاسی قرار می گیرد . در رسانه هایی که به گروه های سیاسی موافق وابسته هستند تحلیل جرایم در خدمت پذیرش ایدئولوژی در بین مردم قرار می گیرد در حالی که رسانه های وابسته به گروه های مخالف از بازنمایی رسانه ای جرایم به عنوان ابزاری در جهت ناکارآمد نشان دادن ایدئولوژی گروه حاکم و صاحب منصبان آن است .
مبحث نخست : افزایش ترس از جرم
یکی از بارز ترین نتایج بازتاب جرم در رسانه افزایش میزان ترس از جرم در جامعه است .صرف بازتاب جرایم در رسانه ها موجب افزایش ترس از جرم در بین شهروندان می شود .این تاثیر گاهی ناشی از ویژگی های بازنمایی جرائم در رسانه ها است بخصوص اینکه رسانه ها اصرار دارند، تصویری خاص از جرم های شدید را به عنوان خطری ارائه کنند که به طور تصادفی و پیش بینی ناپذیر ممکن است هر یک از افراد اجتماع را تهدید کند[۷۴].
رسانه ها از روش های خاص خبری به منظور تامین جذابیت و ارزش خبری گزارش خود استفاده می کنند که می تواند بر ترس ناشی از این جرایم تاثیر گذار باشد و به میزان نا معقولی آن را افزایش دهد. در این مبحث در گفتار اول به بیان افزایش ترس از جرم ناشی از صرف بازنمایی رسانه ای و در گفتار دوم به روش های خبرنگارن در بازنمایی جرم و تاثیر آن بر ترس از جرم می پردازیم.
گفتار اول: افزایش ترس از جرم ناشی از بازنمایی رسانه ای جرم
ترس از جرم ناشی از ترس از مورد جرم واقع شدن است که در میان مناطقی که نرخ بالای جرم را دارند بیشتر است[۷۵]. میزان ترس از جرم علاوه بر اینکه تابعی از میزان نرخ جرایم است از نوع جرایم نیز تاثیر می پذیرد. جرایم خشونت آمیز به عنوان جرایمی که خطر ناشی از آن ها عینی و ملموس است و برای عموم مردم جامعه قابل درک است بیشترین احساس ناامنی را در جامعه ایجاد می کنند.در بازنمایی رسانه ای جرایم نیز اقدام به تمرکز بر جرائم خشونت آمیز به جهت ارزش خبری بالای آن ها می شود. از طرفی نیز بالا بودن میزان بازتاب این جرایم نسبت به سایر جرایم به نوعی تداعی کننده این تصور است که این جرائم به طور دائم در حال افزایش هستند.
در نتیجه مردم جامعه ای را تصور می کنند که در آن جرایم خشونت آمیز رو به افزایش است. با این وضعیت جای تعجب ندارد که در حالی که اکثر جامعه جامعه شناسان می گویند نرخ جرم در حال کاهش است مردم معتقد باشند که نرخ جرم در حال افزایش است. این امر به این دلیل است که مردم خصوصا در جوامع غربی اطلاعات خود در خصوص جرایم را از رسانه ها در یافت می کنند[۷۶].
از طرفی حوزه ی پوشش رسانه ها با بهره گرفتن از تکنولوژی جدید گسترش یافته و رسانه های خبری در بازتاب اخبار مربوط به جرایم ممکن است از جرایمی که در سایر شهر ها واقع شده است را منعکس کنند.[۷۷] این امر باعث می گردد که دامنه تاثیر جرم از محل ارتکاب آن فراتر رفته و به سایر مکان هایی نیز که نرخ این گونه جرائم اندک است نیز سرایت کند.
یکی دیگر از پیامدهای بازنمایی رسانه ای جرم که در ترس از جرم موثر است تجربه قبلی جرم است. تحقیقات نشان داده است که تجربه قبلی جرم می تواند به شکل غیر مستقیم بر ترس از جرم تاثیر بگذارد.[۷۸] این امر در حالی است که مشاهده اخبار و برنامه های مربوط به ارتکاب جرم در رسانه ها مصداق بارز تجربه جرم دانسته شده است. این نوع تجربه وقوع جرم را تجربه نیابتی وقوع جرم ذکر کرده اند و اهمیت آن وقتی بیشتر می شود که تجربه جرم از این طریق محدود به جرائمی است که در رسانه ها بازتاب می یابند[۷۹] و در رسانه ها نیز بر جرائم خشونت آمیز تاکید می شود. .
گفتار دوم :افزایش ترس از جرم ناشی از تکنیک های خبرنگاری:
خبرنگاران همواره در صدد دستیابی به بیشترین میزان ارزش خبری برای گزارش های خود هستند. به همین منظور با وجود جذابیت های ذاتی پدیده های مجرمانه با بهره گرفتن از روش های خاص قصد افزایش ارزش خبری گزارش خود را دارند. این اقدامات خبرنگاران تاثیر قابل توجهی در پیامد های جرم در جامعه و ترس ناشی از آن دارد.
بند اول : عنوان سازی پدیده های مجرمانه
یکی از ویژگی های بازنمایی رسانه ای جرایم ، بازتاب آن به شکلی داستان گونه است . استفاده از سبکی داستانی برای بازنمایی رسانه ای جرایم علاوه بر اینکه آمادگی مخاطب را برای فهم مطلب بیشتر می کند جذابیت خبر را نیز افزایش میدهد . خبر نگاران نیز تمایل زیادی به این سبک گزارش گری دارند . در این روش وجود نام یا عنوان مناسب با خبر مجرمانه جنبه ی داستانی خبر را تقویت می کند.به همین دلیل خبرنگاران سعی می کنند تا عنوانی جذاب برای گزارش خود تهیه کنند . در بازتاب اخبار مربوط به جرایم رسانه ای شده با توجه به محتوای غالبا خشونت آمیز عنوان هایی متناسب با جرم ارتکابی توسط خبرنگاران استفاده می شود. برای پوشش این وقایع بیشتر از عنوان های ترسناک و دلهره آور استفاده می شود . عنوان هایی مانند ((خفاش شب)) ، ((عقرب سیاه)) ، ((شیاطین باغ وحشت)) ،((شیاطین باغ متروکه))، ((کرکس پیر)) ، ((کفتار شهر)) ، ((خفاش جنایتکار))[۸۰] ، ((شیطان صفت))[۸۱] و … توسط رسانه ها در سال های اخیر برای مجرمان جرایم خشونت آمیز استفاده شده است. این نشریات توجهی به این امر ندارند که انتخاب تیترهای دلهره آور و ترسناک و جنجالی وجود فضای نا امنی و دهشتناکی در جامعه را ترسیم می کند.[۸۲]از طرفی با توجه به تاثیر افکار عمومی از روند بازنمایی رسانه ای جرایم این عناوین به برداشت و تصور مردم در خصوص این پرونده ها سامان می دهد و موجب شکل گیری پیش فرضی همسو و مطابق با این عنوان در مخاطب می گردد.
بند دوم : وسیع نشان دادن دامنه وقوع جرم
خبرنگاران با تمرکز بر پیامد های ناشی از وقوع جرایم و بزرگنمایی آن ها تلاش دارند که جذابیت گزارش خود را تامین کنند . اما نتیجه دیگر این اقدام رسانه ها دامن زدن به احساس ناامنی ناشی از وقوع جرم است. مصاحبه هایی که با بزه دیدگان جرایم رسانه ای شده به خصوص تجاوز به عنف انجام شده با علنی کردن چگونگی وقوع جرم در فضایی غیر کارشناسی و گسترده بر احساس ناامنی ناشی از این جرایم دامن می زنند. نمونه بارز این گزارش ها ، مصاحبه هایی است که با قربانیان متهم معروف به ((عقرب سیاه )) و ((تجاوز گروهی در کاشمر ))انجام گرفته است.
از طرفی در این گزارشات سعی می شود ارتکاب جرم به صورت باندی و گروهی نشان داده شود و با اشاره به تعداد قربانیان و تاکید بر آن میزان خطر ناشی از جرم نیز بیشتر تصور می شود. تعداد قربانیان متهمین معروف به ((خفاش شب )) ، ((بیجه)) و ((عقرب سیاه)) به طور قابل توجهی مورد اشاره قرار گرفته است. در خصوص پرونده ((تجاوز گروهی کاشمر)) وجود تفاوت های فاحش بین تعداد قربانیان در رسانه ها قابل توجه است . در این گزارش ها آمار متجاوزین از ۱۰[۸۳] نفر تا ۵۰[۸۴] نفر متغیر است . تامین بخش قابل توجهی از اطلاعات رسانه ها در این خصوص از منابع پلیسی در این امر بی تاثیر نیست. نیروهای پلیس سعی دارند تا با وسیع نشان دادن دامنه جرم اهمیت کار انجام شده ی خود را بیشتر کنند و به دلیل نیاز خبرنگاران در تهیه خبر با واسطه نیروهای پلیس این ویژگی در بازنمایی گزارش برجسته می شود .این ویژگی های گزارش های خبری تنها مصادیقی از برجسته سازی هستند و خبرنگاران از روشهایی مثل انتخاب به عنوان تیتر خبری در صفحه اول ، یا بزرگ و کوچک کردن تیترهای خبری نیز اقدام به بزرگنمایی و افزایش جذابیت اخبار می کنند.استفاده از اینگونه روش های خبرنگاری موجب افزایش تاثیر و ترس ناشی از انعکاس جرایم می گردد.
بند سوم : گفتمان شبیه سازی
گاهی خبرنگاران سعی می کنند تا به منظور جلب توجه بیشتر از طرف مخاطب به نحوی واقعه ی مهمی را به خاطر مخاطب بیاورند و با مشابه انگاری واقعه رخ داده با اتفاقی که قبلا رخ داده است بر ارزش خبری گزارش خود بیافزایند. به این منظور از از تیترهای مربوط به جرایمی استفاده می شود که افکار عمومی را به شدت متوجه خود کرده است و طوری گزارش داده می شود که گویی حادثه گذشته تکرار شده است. این اقدام موجب می شود فضای رسانه ای که قبلا ایجاد شده مورد استفاده خبر نگاران قرار گیرد . این روش نمونه بارز برجسته سازی در بازنمایی رسانه ای است. استفاده از عناوین ((بیجه تجریش))[۸۵]، ((خفاش شب کرج))[۸۶]،((خفاش شب های زمستان تهران)) و ((خفاش جنایتکار))به این منظور انجام گرفته است. در این گزارش ها خبرنگاران سعی دارند تا با بیان خصوصیات مشترک این پرونده ها با پرونده هایی که در زمان گذشته جنبه ی رسانه ای پیدا کرده اند ارزش خبری گزارش خود را افزایش دهند.این گزارش ها با توجه به وجود زمینه آن در بین مخاطبین از گذشته با استقبال آنان نیز رو به رو می شود.
مبحث دوم : افزایش نرخ جرایم
تاثیر های بازنمایی رسانه ای جرم بر نرخ جرم در جامعه بستگی به عوامل گوناگونی دارد. رسانه ها در بازنمایی رسانه ای جرایم ممکن است موجب تضعیف عواملی شوند که به عنوان مانع در سر راه ارتکاب جرم قرار دارند. مقصر و اهمال گر معرفی کردن نیروهای پلیسی و انتظامی جزء نکاتی است که منجر به افزایش ارزش خبری شده و رسانه ها به شدت بر روی ان تمرکز می کنند.
این در حالی است که نیرو های پلیس جزء نهاد های بیرونی کنترلی و موثر در پیشگیری از وقوع جرم هستند. نمایش ناکارآمدی دستگاه عدالت کیفری و زیر سوال بردن انسجام ، بی طرفی یا کارآیی و اثر بخشی آن باعث تضعیف مشروعیت نهاد های عدالت کیفری و کاهش همکاری مردم با پلیس و دستگاه قضایی می شود و با کاهش هزینه ی ارتکاب جرم و احتمال دستگیری ، افراد مستعد بزه کاری با خیال آسوده تری مرتکب جرم می شوند.[۸۷]برخی از اقدامات رسانه ها نیز موجب فراهم شدن زمینه مناسب برای ارتکاب جرم می شود. مهمترین این زمینه ها را در دو گفتار بررسی می کنیم.
گفتار اول: آموزش شیوه های ارتکاب جرم
در خصوص مثبت یا منفی بودن اثر بازنمایی رسانه ای جرم در نرخ جرایم اختلاف نظر وجود دارد.برخی به جنبه پیشگیرانه انعکاس جرایم در رسانه ها از طریق آگاهی بخشی به بزه دیدگان بالقوه و ارائه راهکارهای پیش گیری از جرم معتقدند . از نظر این گروه از افراد مشاهده ارتکاب جرم و چگونگی آن در رسانه ها توانایی افراد جامعه را در مقابله با بزه دیده شدن افزایش می دهد. در مقابل گروه دیگری از دانشمندان معتقدند که بازتاب جرایم در رسانه ها موجب آموزش شیوه های ارتکاب جرم به سایر افراد مستعد ارتکاب جرم و بزهکاران احتمالی آینده می گردد .[۸۸]این آموزش می تواند ناظر بر بیان کاستی های قانونی ، یادگیری شیوه های جدید ارتکاب جرم با بهره گرفتن از فن آوری جدید و نقاط ضعف یا قوت دستگاه عدالت کیفری باشد. نمونه بارز این تاثیر در پرونده ی اندریا پیتز در امریکا مشاهده می شود.
در این پرونده متهمه که ساکن حومه شهر هوستن امریکا و یک زن ۳۶ ساله به نام اندریا پیتز بود در طول هفت سال پنج کودک به دنیا آورده بود و در غیاب شوهرش هر پنج کودک خود را یکی پس از دیگری در وان حمام فرو برد و خفه کرد و سپس اجساد آنها را روی تخت خواب کنار هم گذاشت و به شوهرش تلفن کرد که باید فورا به خانه برگردد. روان پزشکان در نخستین روز این عمل را به حساب افسردگی خاص که چنین زنانی پس از زایمان چهارم و پنجم به آن مبتلا می گردند گذاردند ولی دو روز بعد پس از بازرسی دقیق منزل ، جعبه ای حاوی ده ها خبر بریده شده از روزنامه ها مربوط به قتل بچه ها توسط مادرانشان که در دو سال اخیر چاپ شده بود به دست آوردند و به این ترتیب این جنایت به حساب روزنامه های امریکایی گذاشته شد.[۸۹] در این پرونده مجرم با الگو برداری از شیوه های ارتکاب جرم که در رسانه ها بازتاب داده می شده جرم خود را مرتکب شده است.