فرایند صنعتی شدن، موحب توسعه ی بخش حمل و نقل و ارتباطات که از بخشهای زیربنایی در اقتصاد هر کشور به شمار می رود، شده است. سیاست های حمل و نقل در سراسر جهان، نیازمند رشدی است تا پا به پای تمایل فزاینده برای جابجایی، توسعه یافته و کیفیت زندگی را حفظ کنند (سلمانی، ۱۳۸۷). توسعه ی بخش حمل و نقل، استفاده فزاینده از خودروها را موجب شده است، اما در کشورهای توسعه نیافته و غیرصنعتی، مانند ایران، به دلایل متعددی از جمله، فقدان آموزش کافی نسبت به استفاده از این وسایل، توجه بیش از حد به افزایش سطح تولید به جای توجه به حفظ ایمنی انسان ها، عدم سرمایه گذاری در سیستم های حفاظتی، عدم تناسب امکانات با تولید و نیز عدم رعایت اصول صحیح در ساخت یا استفاده از این وسایل، شاهد افزایش سوانح و حوادث ناشی از تصادفات می باشیم.
سیف نیا (۱۳۸۷) در تحقیقی تحت عنوان “بررسی حوادث و تصادفات جادهای استان آذربایجان شرقی و ارائه راهکارهای کاهش آن” در سال ۱۳۸۷ به این نتیجه رسیده که میزان رشد متوفیان در استان سال ۸۴ نسبت به سال های گذشته ۲۶ درصد و مصدومان با نرخ رشد ۱۹ درصد است، در حالی که این میزان برای کشور ۱۱ درصد میباشد. از نظر وی خطای انسانی با میزان ۵۷ درصد، عامل مشترک در بیش از ۹۰ درصد از تصادفات است. تنها ۴/۲ درصد به خاطر نقص فنی وسیله نقلیه و ۷/۴ درصد نیز به دلیل عوامل محیطی اختصاص دارد. همچنین بیش ترین خطای انسانی در تصادفات مختص به رانندگان جوان و تازه کار است.
در پژوهشی با عنوان “نقش عوامل ساختاری برخاسته از باورها و ارزشها در رفتار کاربران ترافیکی” توسط نادری خورشیدی و همکاران در سال ۱۳۹۰ انجام شد، که هدف از آن نشان دادن باورها و ارزشهای دینی به عنوان قویترین عامل تاثیرگذار بر توسعه رفتار رانندگی به شمار میرفت. اسلام به ما آموخت که کشتن یک انسان برابر است با کشتن همه انسانها و زنده کردن یک انسان با زنده کردن همه انسانها برابری میکند و اینکه چگونه می توان با داشتن چنین ارزشهایی، خسارتهای جانی و مالی ناشی از تصادفات رانندگی را توجیه کرد. نتایج نشان داد که باورها و ساختار اجتماعی، رفتارها را شکل میدهد. فهم درست این ساختارها و برنامه ریزی در جهت تغییر آن ها نیازمند تلاش جدی و صرف زمان طولانی است که بتواند ساختارهای برخاسته از ارزشهای دینی را شناسایی، و راه های برونرفت از وضعیت نامطلوب را در قالب برنامه ها ارائه کند.
یونسیان و مرادی (۱۳۸۴) نشان دادند که رابطه عملکرد رانندگان با تحصیلات، وضعیت تأهل، شغل و نوع اتومبیل آن ها و ارتباط آگاهی رانندگان با سن آن ها معنادار بود. مردی(۱۳۸۵) در پژوهشی در کرج نشان داد بین احترام به قانون و رعایت حال دیگران با رعایت قوانین رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین آگاهی و رعایت قانون رابطه مثبت معنادار و بین تحصیلات و قانون گرایی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین رعایت قانون و همکاری با پلیس رابطه معناداری وجود ندارد. شاکری نیا و محمدپور (۱۳۸۹) در شهررشت با پرسشنامه های رفتار رانندگی منچستر و پرسشنامه پرخاشگری اهواز و آزمون سلامت عمومی نشان دادند که متغیر پرخاشگری وسلامت روان توانستند ۹۳% واریانس مربوط به عادات رانندگی افراد را تبیین کنند.
در پژوهشی که طبیبی، هاشمیان در سال ۱۳۹۰ با موضوع “تعیین کننده های نگرشی رانندگی با سرعت غیرمجاز در افراد نوجوان” انجام دادند. این پژوهش که با هدف بررسی باورهای شناختی رانندگی با سرعت غیرمجاز با بهره گرفتن از تئوری رفتار برنامه دار در گروه رانندگان نوجوان است، با این سوال که کدام یک از عاملهای نگرشی یعنی، ارزیابی پیامد رفتاری، هنجار ذهنی، تصور کنترل رفتاری، هنجار توصیفی و اخلاقی میتواند قصد نوجوانان به رانندگی با سرعت غیرمجاز را پیشبینی نماید. نتایج نشان داد نوجوانانی که از رانندگی با سرعت غیرمجاز بیشتر لذت می بردند و فکر میکردند که برایشان منفعت دارد کمتر انگیزه رعایت سرعت مجاز را داشتند.
طبیبی، هاشمیان (۱۳۹۱) مطالعهای با موضوع “عاملهای شناختی- اجتماعی تاثیرگذار بر رفتار رانندگی با سرعت غیرمجاز: کاربرد تئوری رفتار برنامهریزی شده” انجام دادند و نشان دادند در نگرش و قصد رانندگی با سرعت غیرمجاز بین زنان و مردان تفاوت وجود داشت. زنان بیش از مردان تصمیم بر رانندگی با سرعت مجاز داشتند و نگرش آن ها نسبت به رانندگی با سرعت غیرمجاز کمتر منفعت طلبانه بود. آن ها از رانندگی با سرعت غیرمجاز کمتر لذت می بردند و سود کمتری را در آن می دیدند. نتایج همچنین نشان داد، سن، میزان رانندگی، تجربه رانندگی و تعداد جریمه مردان بیش از زنان بود، اما، میزان تحصیلات زنان بیش از مردان بود. تعداد تصادفات گزارش شده بین زنان و مردان از نظر آماری متفاوت نبود. در سازههای تئوری رفتار برنامه ریزی شده زنان و مردان از لحاظ نگرش و قصد از یکدیگر متفاوت بودند. نمرات زنان در قصد و نگرش بیش از نمرات مردان بود. با افزایش سن و تجربه رانندگی نگرش، هنجار اخلاقی، هنجار توصیفی و قصد افراد نسبت به رانندگی با سرعت غیرمجاز تغییر می کرد.
در تحقیقی که با موضوع”وضعیت نگرش و رفتارهای خطرناک رانندگی در رانندگان تاکسی شهر تهران” توسط شمس و همکاران (۱۳۸۷) انجام شد، نتایج نشان دادند که نگرش رانندگان در دو منطقه انتخاب شده وضعیت مطلوبی دارد و بیشتر رانندگان تاکسی همیشه یا بیشتر اوقات رفتارهای خطرناک رانندگی را انجام نمی دهند. نگرش مثبت نسبت به ترک رفتارهای خطرناک، در رانندگان تاکسی تنها با سابقه رانندگی آنان رابطه معنی دار داشت و بین رفتار خودگزارشی این رانندگان و تحصیلات آن ها نیز رابطه معنی دار معکوس مشاهده شد. نوع رفتارهای خطرناک رانندگی مشاهده شده رانندگان در زمانهای مختلف روز متفاوت بود و سه رفتار خطرناک استفاده از تلفن همراه در زمان رانندگی، رعایت نکردن فاصله مناسب با خودرو جلویی و رانندگی نکردن بین خطوط شایع تر از سایر رفتارها مشاهده شد.
در پژوهشی که براتیان قرقی، کرمانشاه (۱۳۹۰) با عنوان “بررسی تفاوتهای رفتاری زنان و مردان در مواجهه با سیستم اطلاع رسانی ترافیکی رادیو پیام” انجام دادند، هدف از این مطالعه بررسی سیستم اطلاع رسانی ترافیکی رادیو که از اجزای سیستم اطلاع رسانی پیشرفته در حین سفر است و در تهران آن را با نام رادیو پیام می شناسند. از جمله نتایج مطالعه آن است که مالکیت وسیله نقلیه، گوش دادن به اطلاعات رادیو پیام، سطح درآمد و سن برای مردان و میزان تحصیلات و شغل کارمندی برای زنان، از عوامل مهم در نوع نگرش آن ها در رابطه با اطلاعات ترافیکی رادیو پیام است.