در این راستا، آموزش به شیوه چند رسانه ای در دهههای اخیر پیشرفت فزایندهای را در آموزش ایجاد کردهاست و باعث شد که امروزه آموزش چند رسانه ای در جوامع صنعتی با کمک انقلاب الکترونیکی پیشرفت بسیار نماید، همچنین اختراع رایانه و رشد فزاینده ی آن موجب جلب توجه مسؤولان و برنامه ریزان آموزشی گردیده است. در کشورهای غربی آموزش چند رسانه ای گسترش فزایندهای یافته و به عنوان یک سبک آموزشی پذیرفته شده است، ضمن اینکه مشکلات زندگی امروزی و فشارهای ناشی از ازیاد جمعیت انسان ها را به سوی این نوع از آموزش ها سوق داده است. از این رو آموزش و یادگیری به شیوه چند رسانه ای برای بسیاری از دانشگاهها به یک موضوع اصلی قابل بحث تبدیل شده است. بنابرین پرداختن به مقوله آموزش چند رسانه ای به صورت یک ضرورت درآمده و تأخیر در پرداختن به این ضرورت زیان آور خواهد بود بر همین اساس فناوری آموزشی و همراه ساختن آن با آموزش چند رسانه ای، زمینهای را فراهم ساخته که بسیاری از آرمانهای آموزشی اعم از نگرش مثبت یادگیرندگان به درس و رشته ی تحصیلی همچنین یادگیری مستقل، آموزش و یادگیری مشارکتی و ارزیابی و ارائه سریع بازخورد از آموخته ها، قابل تحققتر جلوه می کند (احمدی، ۱۳۸۲).
” در امر تعلیم و تربیت، آموزشی مؤثر است که: اولا منجر به یادگیری شود و ثانیاً این یادگیری پایدار باشد. تحقق این دو، مستلزم استفاده از حواس پنج گانه فراگیر و بهره گیری از تجارب مستقیم و دست اول میباشد. تجربه نشان داده است حسهای مختلف در یادگیری انسان نقش مساوی و یکسان ندارند. اگر چه در منابع گوناگون، ارقام متفاوتی در این زمینه ذکر شده، اما در تمامی آنها، بیشترین سهم به حس بینایی داده شده است” (احدیان، ۱۳۸۲،ص ۳۴). “در آموزش و پرورش بالا بردن کیفیت یادگیری و تدریس همواره از مسائل پراهمیت بوده است.”
“پیدایش فناوری رایانه، بر استقبال از چند رسانه ای در قالب نرمافزارهای رایانهای تاثیر چشمگیری دارد و به جرات میتوان گفت شیوع استفاده از چند رسانه ای در فعالیتهای گوناگون به ویژه آموزش، مدیون قابلیتها و توانایی برجستهی فناوری رایانه است” (رضوی، ۱۳۸۶، ص ۲۷۶).
از دیرباز، تعلیم و تربیت از موارد مهم و مطلوب جوامع گوناگون به حساب میآمده و نظام های آموزشی به دنبال یافتن راه هایی برای بهبود شیوه های آموزش دروس مختلف بوده اند. شیوه های سنتی تدریس هزاران سال به طور تقریبا یکسان به کار رفتهاند، اما در دنیای کنونی رویکردهای جدیدی برای آموزش و یادگیری مورد توجه قرار گرفته است. محققان همواره در پی یافتن برای پر کردن خللهای یادگیری، رفع مشکلات و کمبودهای ناشی از نقص در فرایند تدریس و یادگیری بوده اند. آنها راه هایی را جستوجو میکنند که روشهای تکراری و خسته کننده را به تجربیات یادگیری تعامل و لذت بخش برای دانش آموزان تغییر دهند. به دلیل نفوذ روزافزون فناوری های نوین و نیز تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی نسلهای جدید، نظامهای آموزشی جهان شاهد تغییرات چشمگیری در خصوص سرفصلها و به ویژه روشهای آموزشی بوده اند. از سوی دیگر، صاحب نظران حوزه علوم تربیتی و روانشناسی آموزشی، نظریه ها و روشهای جدیدی ارائه داده اند تا راهگشای چالشها و مشکلات آموزشی و تربیتی باشند. از جمله این شیوه ها به کارگیری فناوری در آموزش است (صالحی زاده و اسدی، ۱۳۹۲).
اهمیت و تاثیر نگرشها و باورهای دانش آموزان را بر کارکرد تحصیلی آنان نمی توان نادیده گرفت. آموزش فرایندی است که خانواده، دانش آموز و مراکز آموزشی را به یکدیگر مرتبط میسازد. لذا یادگیری دانش آموزان به شدت تحت تاثیر شرایط، انگاره ها و نگرشهایی است که هر یک از این ارکان آموزشی، فراهم میسازد (به نقل از توفان، ۱۳۸۹).
پدیده انگیزش غالبا به علل رفتار و اینکه چرا انسان در مواقع مختلف دست به رفتارهای متفاوت میزند، پاسخ میدهد. برخی نظریه ها در زمینه انگیزش به شرح زیر میباشد:
– انگیزش در برگیرندهی مباحثی است که بیان می کند منشاء رفتار چیست؟ چگونه ادامه مییابد، منحرف می شود، منع میگردد و چه کنش فاعلی در آن هنگام در موجود زنده روی میدهد.
– پژوهشهای انگیزشی به بررسی کیفی اثر یادگیریهای گذشته و ادراک فرد همراه با دیگر عواملی که بر رفتار انسان در یک موقعیت خاص، جهت، قوت و ثبات میبخشد، محدود میگردد (اتکینسون[۱] ، ۱۹۷۵، به نقل از خدیوی و مفاخری، ۱۳۹۰).
پیشرفت تحصیلی نیز، هدف بزرگ هر جویندهی علم است و مؤسسات علمی تمام بسترها و امکانات را آماده میکنند تا با بهره گیری از نیرویانسانی، ابزارها، روشها و نیز تقویت انگیزشهای فردی، پیشرفت و ارتقای تحصیلی را محقق میسازد (تقیزاده، ۱۳۸۷).
بیان مسئله:
یکی از مؤلفه های اصلی این تحقیق کاربرد چندرسانهای[۲] است. استفاده از چند رسانه ایها در امر تدریس و یادگیری دیر زمانی است که توسط اساتید و معلمان مورد توجه است. استفاده مناسب از چند رسانه ایها و تلفیق آن با رویکرد نوین آموزشی می تواند بسیاری از تواناییهای یادگیرندگان را پرورش دهند. تجربه کاربرد آموزشهای چند رسانه ای نشان میدهد اینگونه آموزش که بیشتر از یک حسهای چند گانه را در یادگیری فراگیران، زمانی که هم میبینند و هم میشنوند و هم در یادگیری شرکت فعال دارند به مرز ۷۵ درصد میرسد که خیلی بیشتر از میزان یادگیری در شیوه هایی است که تنها یکی از حواس را درگیر میکند.
نگرش از یک سو با آموخته ها و تجارب پیشین و از سوی دیگر با برداشتهای ذهنی ما در مورد موضوع نگرش مرتبط است و در هر صورت، واکنش مثبت و منفی ما را به اشیا، موقعیتها، سازمانها، مفاهیم و افراد بر میانگیزد (کریمی، ۱۳۸۶).
با توجه به بعد عاطفی آموزش و پرورش و ایجاد نگرش مثبت در یادگیرندگان نسبت به فرایند یادگیری از سوی بسیاری از مراکز آموزش دنیا نادیده گرفته شده است. چرا که همواره ایجاد دانش و توانایی در فراگیران هدف بوده است. بدون اینکه توجه شود موقعیتهای یادگیری را نمی توان مجزا در نظر گرفت و بدون شک میتوان اذعان داشت نگرش و علاقه فراگیران نسبت به محیط یادگیری، موضوع آموزش، معلم و به طور کلی هر آنچه به فرایند یادگیری مربوط می شود و به طور مستقیم بر عملکرد یادگیرندگان تاثیر می گذارد.