افشای مالی ضعیف موجب گمراهی سهامداران می شود و اثر نامطلوبی بر ثروت آن ها دارد.تجزیه و تحلیل نظری و شواهد تجربی بیانگر آن است که افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران شرکت با کاهش تعداد سرمایه گذاران و پایین آمدن نقد شوندگی[۱۳] اوراق بهادار، کم شدن حجم معامله ها و به طور کلی،کاهش کنافع اجتماعی از محل این داد و ستدها رابطه مستقیم دارد(قائمی، شهریاری،۱۳۸۸ :۱۲۸).
بنابرین افشای با کیفیت از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی،باعث افزایش حجم معامله ها و نقدشوندگی خواهدشد.والاس نیز معتقد است که اگر چه در بازار های کارا، دستیابی به بازده غیرعادی با بهره گرفتن از اطلاعات موجود در بازار اوراق بهادار،تا حد زیادی امکان ناپذیر است اما شواهد موجود نشان میدهند که انتشار اطلاعات دربازار از دیدگاه آحاد سرمایه گذاران، دارای ارزش است؛زیرا از یک سر تعدیل لازم برای به روز کردن دیدگاه های سرمایه گذاران در بازار را به وجود می آورد و از سوی دیگر، عدم قطعیت حاکم بر بازار را که بر حجم مبادلات و نقد شوندگی اوراق بهادار نیز مؤثر است،تا حد زیادی مرتفع میکند.در واقع با انتشار اطلاعات در بازار،حجم داد و ستد اوراق بهادار میتوانند به سبد سـرمـایه گـذارای بهـینه دسـت یـابند که ایـن امـر،خـود به افـزایـش ثـروت و رفـاه اقـتصادی آنـان می انجامد(والاس، ۱۳۸۴).
عـدم تقارن اطلاعاتی ناشی از کیـفیـت افــشای پـایین، مسـاله انتــخاب نـادرسـت را در پـی خـواهـد داشـت. اوراق بـهـادار مـواجه بـا ایـن مشـکل،از نقد شـونـدگی کمــتری برخـــوردارند( ماتوسی و ماگرو، ۲۰۰۴) و هزینه داد وستد آن ها در زمان خرید و فروش بیشتر است.بنابرین خریداران تمایل کمتری به خرید آن ها دارنـد.سرمـایه گـذاران بـرای اضافـه هـزینه مـعـامـلاتی پـرداخـت شـده، پـاداش بیشتری مطـالبـه می کــنند.بـا افشای اطلاعات خصـوصـی و بهـبود کـیـفیت افـشا،شـرکت هـا مـی تـواننــد عـدم تــقارن اطــلاعــاتی و هـزینـه مبـادله اوراق بــهـادار و بـدیـن تـرتیــب هـزینـه سـرمــایه[۱۴] را کــاهـش دهـند( آمیهود و مندلسون، ۱۹۸۶: ۲۲۳).
۲-۶- افشای مستقیم و غیر مستقیم
افشا به صورت مستقیم و غیر مستقیم میتواند روی نقد شوندگی تاثیر داشته باشد.تاثیر مستقیم افشا روی نقد شوندگی از طریق فرضیه انتخاب نادرست و پوشش تحلیل گران صورت گرفته و تاثیر غیر مستقیم آن به واسطه ی افزایش آگاهی سرمایه گذاران از شرکت صورت میگیرد که در نتیجه میتواند فعالیت معاملاتی و نقد شوندگی سهام را افزایش دهد(ویی و همکاران، ۲۰۰۸).
کیفیت افشای حسابداری به عنوان ابزاری برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میان معامله گران محسوب میشوند و توانایی معامله گران را برای انجام معامله در زمانی که تمایل دارند و با هزینه معقول،به طور مؤثر افزایش میدهد.همچنین آن ها با آزمون اطلاعات ۲۲۱ شرکت آمریکایی طی دوره ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۸، نتیجه گرفتند که کیفیت بالای افشا نقدشوندگی بازار را از طریق افزایش عمق قیمت و کاهش دامنه مؤثر قیمت افزایش میدهد (یعقوب نژاد، ذبیحی، ۱۳۹۰: ۲۲۰).
ادبیات نظری نشان میدهد که هر دو نوع افشا،شامل اجباری و اختیاری،عدو تقارن اطلاعاتی بین مشارکت کنندگان مطلع و غیر مطلع را کاهش میدهد(دیاموند و ورشیا۱۹۹۱).کاهش عدم تقارن اطلاعاتی به نوبه ی خود با کم کردن شکاف قیمت های خرید و فروش،افزایش حجم معاملات و نهایتاًً کاهش تغییرات بازده سهم،منجر به کاهش هزینه سرمایه می شود (لئوز و ورشیا،۲۰۰۰: ۳۵۳).
مطالعات متعددی در ادبیات حسابداری وجود دارند که نشان میدهند دست یابی به کیفیت افشای بالاتر،عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش میدهد(نوروش و حسینی ۱۳۸۸).ولکر(۱۹۹۵) نان داد که عدم تقارن اطلاعاتی (اندازه گیری شده به وسیله فاصله بین قیمت سفارش های خرید و فروش) و نقد شوندگی بازار به تناسب افزایش سطح افشا به ترتیب کاهش و افزایش مییابند. (یعقوب نژاد، ذبیحی، ۱۳۹۰: ۲۲۲).
۲-۷- تاثیر کیفیت افشا بر نقدشونگی و هزینه سرمایه سهام عادی
عدم تقارن اطلاعاتی زمانی به وجود میآید که یک یا چند سرمایه گذار،اطلاعات خصوصی مربوط به ارزش شرکت در اختیار دراند.عدم تقارن اطلاعاتی به مسئله انتخاب نادرست منجر می شود زیرا سرمایه گذاران آگاه بر مبنای اطلاعات خصوصی،مبادله میکنند.این مبادلات به صورت عدم توازن غیر معمول در جریان سفارش منعکس می شود بنابرین حدود عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران را می توان به عنوان احتمال اینکه یک سفارش خرید یا فروش خاص،ناشی از وجود یک سرمایه گذار با اطلاعات خصوصی باشد توصیف کرد ( برون، ۲۰۰۷: ۴۴۳).
در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی،سرمایه گذاران ناآگاه یا کم اطلاع،نگران مبادله با سرمایه گذاران دارای اطلاعات خصوصی یا اطلاعات بیشتر هستند.به طور کلی یک سرمایه گذار آگاه ممکن است به فروش(خرید) اوراق بهادرا بپردازد تنها به این دلیل که قیمت جاری با توجه به اطلاعات در اختیار مبادله گر آگاه،بسیار بالا/پایین است.در نتیجه سرمایه گذار غیر آگاه،قیمت را به میزانی که تمایل به خرید/ فروش اوراق بهادار خاصی دارد کاهش/ افزایش میدهد تا در برابر زیان های مبادله با سرمایه گذار اگاه مصون بماند.تعدیل قیمت،احتمال مبادله با یک سرمایه گذار آگاه و مزیت اطلاعات بالقوه یک مبادله گر آگاه را منعکس میکند.این ساز وکار مربوط به حمایت قیمت در زمان خرید یا فروش سهام،یاعث ایجاد اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش در بازار های ثانویه سهام می شود.به طور مشابه،عدم تقارن اطـلاعاتی و انتـخـاب نـادرست، تعـداد سـهـامی را کـه سـرمایه گــذاران نـاآگاه متمایـل به آن ها هـستند کـاهـش می دهـد.واضـح اســت کــه هــر دو اثــر نــقـد شـونـدگی بــازار های سـهـام را کاهـش میدهد( لیوز و ویسوکی، ۲۰۰۶: ۳۵۳).
کیفیت افشای بالا، میتواند عدم تقارن اطلاعاتی و مسئله انتخاب نادرست را کاهش و نقد شوندگی را افزایش دهد ( ورچیا، ۲۰۰۱: ۹۷).
این اثر دارای دو بخش است:اولاً وجود اطلاعات بیشتر در اختیار عموم،دست یابی مبادله گران به اطلاعات محرمانه و خصوصی را مشکل تر و هزینه برتر میسازد. در نتیجه احتمال کمتری وجود دارد که سرمایه گذاران دارای اطلاعات خصوصی شوند،که این امر احتمال مبادله با یک سرمایه گذار با اطلاعات بهتر را کاهش میدهد؛ثانیاًً کیفیت افشای بالاتر،عدم قطعیت راجع به ارزش شرکت را کاهش میدهد که آن نیز به نوبه خود، مزیت اطلاعات بالقوه یک سرمایه گذار آگاه را کاهش میدهد.هر دو اثر میزانی را که سرمایه گذاران غیر آگاه در قیمت ها نیاز به حمایت و مصونیت دارند،کاهش و بدین ترتیب نقد شوندگی بازار را افزایش میدهد ( لیوز و ویسوکی، ۲۰۰۶: ۳۵۳).