این فاز مىتواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنى جزییات طراحى مىشود و به طور همزمان راه حل ها در دنیاى واقعى تست مىشوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آن ها براى پیادهسازى در سیستم به منظور پشتیبانى طراحى زنجیره تأمین جدید توصیه مىشود.
فاز سوم: پیاده سازى
در این فاز در ادامه فاز دوم، زمانبندى پیادهسازى دورههاى بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام مىگردد.
انقلاب زنجیره تأمین:
در سراسر دنیا، از آمریکا گرفته تا آسیا، از اروپا تا آفریقا، مقتضیات یک اقتصاد جهانی که هر روز رقابتیتر میشود، همه را وا داشته تا درباره زنجیره تأمین و مدیریت هر چه بهتر آن، صحبت کنند. مفهوم کلی مدیریت زنجیره تأمین از مواد اولیه گرفته تا تحویل محصول تمام شده به مشتری که موتور محرک آن تقاضای مشتری برای دریافت خدمات کارآمدتر و مناسبتر و نیاز به کاهش هزینه های نگهداری کالاهای موجود در انبار بوده است، در حال متحول ساختن شیوه های انجام کار از سوی تولیدکنندگان عمده، شرکتهای حمل و نقل و شرکتهای تدارکاتی است.
مدیریت زنجیره تأمین نوین، نه تنها به بررسی راههای ترویج کاهش هزینه در سراسر کانال عرضه کالا و خدمات میپردازد، بلکه باید بین تقاضای روزافزون مشتریان برای ارائه خدمات بهموقع و کارآمد موازنه ایجاد کرده و از تحولات سریعی که در عرصه فناوری صورت میگیرد نیز، غافل نباشد. روی هم رفته، مدیریت کارآمد زنجیره تأمین به یک شرکت امکان میدهد تا تولید و انتقال محصولات در کل کانال تولید و توزیع را، از تأمین مواد اولیه یا قطعات گرفته تا قرار دادن محصول تمام شده در دستان مشتری، هماهنگ سازد.
یک رویکرد برای کاهش هزینه ها، شامل کم کردن از کالاهای موجود در انبار، از محصولات تمام شده یا مواد خام و کاهش زمان سیکل با تحول سریعتر محصولات است. این تلاش موجب به وجود آمدن یک رویکرد کاملا جدید و مبتنی بر اینترنت برای خرید، تدارکات و حمل و نقل با تلاش برای ارسال به موقع مواد اولیه (JIT) برای تولید شده است تا دیگر شرکتها مجبور نباشند تعداد و مقدار زیادی مواد اولیه یا قطعات را در انبار نگه دارند. محصولات امروزی، در سراسر دنیا خواهان دارد و فقط تقاضاهای داخلی را برآورده نمیسازد و بنابرین، باید مواد اولیه و قطعات آن ها با کمترین هزینه ممکن تهیه شود.
فناوریهای پیشرفته چه از جنبه فرایندهای سازمانی و چه از جهت ارتباطات – کلید مدیریت زنجیره تأمین امروزی هستند. با بهره گرفتن از فناوریهای پیشرفته میتوان موجودی انبار را به حداقل رساند و محصول را به موقع تحویل داد. به کار بردن خردمندانه فناوری برای انتقال هدایت شده اطلاعات به معنی این است که تولید کنندگان میتوانند به حداقلها اکتفا کرده و فقط به تعدادی که مورد نیاز است تولید کرده و روانه انبار کنند و مرتباً جای خالی محصولات تحویل شده به مشتری را پر کنند. تحویل سریع و مطمئن این فایده را نیز دارد که موجودی انبار در با صرفهترین حد خود حفظ شود. انبار با موجودی کمتر – در بسیاری از موارد، موجودی کنترل شده انبار- به معنای ضایعات کمتر و سود بیشتر برای تولید کنندگان است و هر چه خدمات مربوط به نگهداری زنجیره تأمین بیشتر شود، به همان نسبت، اطلاعات موجود در اینترنت نیز افزایش مییابد که خود موجب کاهش بیشتر هزینه ها وافزایش بازدهی میشود. فناوری بر پیشبینی فروش در دراز مدت نیز تأثیر میگذارد.
همین که بتوانیم به اطلاعات فروش تقریباً به صورت بیدرنگ دسترسی پیدا کنیم، موجب تعدیل سریع رویکردهای فروش و بازاریابی خواهد شد. به این ترتیب، تولید کنندگان به جای تکیه بر پیشبینیهایی که شش ماه تا یک سال قبل انجام شده، فروشهای واقعی را در نظر میگیرند که عملاً انجام شده است و اطلاعات آن موجب است و با فناوری پیشرفته میتوان ارسال محصول را به صورت منطقهای و جهانی ردیابی و پیگیری کرد.
داشتن اطلاعات بیشتر درباره کالاهای ارسالی یک جزء مهم ارسال به موقع کالا است.
باگسترده شدن استفاده از فناوریهای پیشرفته، تبدیل شدن زنجیره تأمین به شبکه تأمین و با ورود بخشهای تعیین منابع، تهیه و تدارکات به اینترنت لازم است شرکتها مدیریت کارآمد اطلاعات را به کار بندند. درست به همان صورت که کالاها و خدمات ردیابی میشود، ردیابی اطلاعات نیز از سوی شرکتها در زمینههای زیر صورت میگیرد:
-
- اطلاعات درباره محل یا شرایط ارسال کالا.
-
- اطلاعاتی که تقریباً بدون درنگ کسب میشود و در نتیجه میتوان برای برآوردن خواست مشتریان به سرعت تصمیمگیری کرد.
- اطلاعاتی که برای تولید کننده امکان خرید مواد اولیه در مواقع لازم و تولید هر چه به موقعتر محصول را فراهم میسازد.
البته نمیتوان تدارکات را که معمولا آن را توزیع مینامند – از مدیریت زنجیره تأمین کاملا جدا دانست. در واقع، تدارکات یک بخش کلیدی زنجیره تأمین است. کاهش زمان نقل و انتقال محصولات و زمان نگهداری آن ها، بخش عمده مدیریت زنجیره تأمین را تشکیل میدهد. اگر انبار هنوز متروکه نشده، باشد، بیشتر نقطه تردد محصولات است نه نقطه استقرار آن ها. با وارد کردن اتوماسیون به محیط انبار واژه فنی که ترکیبی از فناوری ثبت در کامپیوتر و استفاده از فناوری بار کد است- میتوان زمان تردد در انبار را کوتاهتر کرده و از هزینه های انباشتن کالا در انبار، کاست.
مثلاً، اطلاعاتی که به صورت الکترونیکی درباره موجودی انبار رد و بدل میشود و خردهفروشان منبع آن هستند، به تولید کنندگان کمک میکند تا طول دوره تولید را کاهش دهند. در ضمن، خردهفروشان و عمدهفروشان، طول دوره برگشت سرمایه خود را کاهش داده، از هزینه های خود میکاهند و بهتر میتوانند تقاضاهای مشتریان را که به سرعت در حال تغییر است، برآورده سازند.
در سالهای اخیر، تأکید روزافزون بر روی کاهش موجودی انبار و طول مدت رفت و آمد، به تشکیل صنعت جدید انجامیده که معمولا تدارکات طرف ثالث یا ارجاع عملیات انبارداری وارسال کالا به طرفهای ثالث نامیده میشود. امروز، بسیاری دستاندرکاران تدارکات طرف ثالث – که معمولا به آن ها [۶]۳PL (که شامل تردد مشتریان، تقاضاهای تاجران عمده به روند ارسال زنجیرهای کالا و روند رو به رشد جایگزینی مداوم کالای خارج شده از انبار است) میگویند – خدمات خود را از طریق اینترنت ارائه میدهند.
مدیریت موجودی کالا
اینکه چگونه کالای موجود در انبار را مدیریت کنیم تا ارسال کالا به سرعت انجام شود و موانع از پیش پا برداشته شود – مسئلهای است که عرضه کنندگان فناوری در سراسر جهان روی آن در حال تحقیق هستند. سیستم قدیمی استفاده از کاغذ که نیاز به تخلیه بار کامیونها برای مرتب کردن و چیدن در انبارها داشت، در بازار جهانی امروز، فقط و فقط وقت کشی است.