بر اساس نگرش مرسوم فرض بر آن است که فرد وابسته به مواد تنها بایستی توسط داروهای مختلف تحت مداوا قرار گیرد، اما واقعیت آن است که وابستگی به مواد یک بیماری است که در سه جنبه گسترده زیستی، روانی و اجتماعی در فرد حادثشده است لذا نگرش محدود به آسیبهای زیستی بیمار موجب غفلت از ابعاد گستردهتر روانی اجتماعی فرد شده و درنهایت این محدودیت به خود بیمار معطوف میگردد و اعتقاد بر آن است که در حال حاضر، احتمال درمان بیمار وابسته به مواد وجود ندارد. لذا درمان اجتماع مدار با جبران این نقص درمانی در بعد مکمل درمانهای دارویی به دو بعد روان و اجتماعی فرد پرداخته و به درمان آسیبهای احتمالی موجود در این جنبه انسانی میپردازد؛ و در این راستا اهداف اساسی خاصی را دنبال میکند (خزائلی، ۱۳۸۰).
بیمار بازندگی در درمان اجتماع مدار در کنار کسانی که مشکلات مشابه دارند و با کمک گروههای فعال درمانی و متخصص در این مراکز شامل روانپزشک، روانشناس، مددکار و درمانگر میآموزد عادات منفی و رفتارهای نامناسب خود را که در تنهایی یا محیطهای نامناسب کسب کردهاست در جمع و به صورت مرحلهای تغییر داده و نیز خود سرمشقی برای دیگران با توجه به درجه موفقیت خود گردد، هر بیمار در بدو ورود در سلسلهمراتب خاصی قرار میگیرد و وظایفی به عهده دارد و در یکروند صعودی با نشان دادن عملکرد مثبت، پاداش دریافت کرده و میتواند تا مرحله مدیر شدن صعود کند این سلسلهمراتب به فرد یاری میدهد با کسب مهارتها و آداب اجتماعی، مسئولیتپذیری و بلوغ را بیاموزد و یاد بگیرد چگونه در اجتماعات بزرگتر مشارکت صحیح داشته باشد (دی لئون به نقل از ابراهیمی ۱۳۸۱).
بر این اساس درمان اجتماع مدار یک برنامه ساختاریافته و نظارتی قوی است که برای درمان مسائل و مشکلات رفتاری، هیجانی و خانوادگی مصرفکنندگان مواد طراحی شده است درمان اجتماع مدار بر خودیاری، رشد فردی و حمایت همسالان تأکید دارد. همه افراد در درمان اجتماع مدار اعضای یک خانواده هستند و یک برنامه اقامتی را که شامل یک سری مراحل که از جهتیابی آغاز تا مراقبت پس از بهبودی ادامه مییابد و طول دوره اقامت در آن از یک ماه تا ۳ الی ۶ ماه میباشد (مینکلر و والدشتاین، ۲۰۰۳). هدف در درمان اجتماع مدار تغییرات کلی در سبک زندگی یک معتاد است که شامل پرهیز از مواد مخدر، ایجاد صداقت فردی، کسب مهارتهای اجتماعی، حذف عقاید ضداجتماعی و رفتارهای غیرقانونی است برنامه روزانه در درمان اجتماع مدار شامل صبح گاه، نیایش، پرچم، صبحانه، کلاس صبح، کاردرمانی صبح و کلاسهای درمانی زیر نظر گروه درمان گنجاندهشده است (کارول[۸۱]، ۲۰۰۰) اصول اساسی در درمان اجتماع مدار که به مورداجرا گذاشته میشوند عبارتاند از:
پرهیز از مصرف مواد، پرهیز از رفتارهای غیر اخلاقی، پرهیز از خشونت، جدا شدن از زندگی اعتیادی، باور به لزوم یادگیری زندگی سالم اجتماعی، باور به لزوم تلاش برای تقویت مهربانی، صداقت و مسئولیتپذیری، باور به لزوم کمک گرفتن و کمک کردن به دیگران، تغییر گامبهگام، حرکت به جلو هرچند با مقادیر متفاوت- احترام به خود و دیگران، تغییر از طریق مشارکت، فعالیت و کنکاش در خود، تلاش در جهت تقویت معنویت از طریق برنامه های مختلف، وجود قوانین و سلسلهمراتب اجتماع درمانمدار یکی از روشهای درمان غیر دارویی اعتیاد میباشد که در آن به همه مقولههای ایجادکننده بیماری از جنبههای زیستی، روانی و اجتماعی به صورت همزمان و با اولویت ابعاد روانی، اجتماعی میپردازد. این طرح که پس از کشورهای توسعهیافته در چند سال اخیر در سطح مراکز استانها، توسط سازمان بهزیستی کشور اجراشده است با نگرشی متفاوت از مراکز بازپروری سابق و کلینیکهای ترک اعتیاد و سایر روشهای درمانی و پزشکی، بر دیدگاه روشنی مشتمل بر چهار مفهوم ۱- اختلال مصرف مواد ۲- شخص معتاد ۳- بهبودی ۴- زندگی سالم و درست بناشده است، مدل درمان اجتماع مدار نیازمند محیط فیزیکی مناسب، سازمان اجتماعی خاص، سرپرستان، روابط و مراحل، برنامه ها و مجموعه روشها شامل تشویق و تنبیه، امنیت، جلسات اجتماع، گروههای اجتماع و گروههای مواجهه است که ضمن حفظ کلیت اجتماع، فرایند تغییر در رفتارها، شناختها، عواطف، تجربیات و هویت فرد را به دنبال دارد، از دیدگاه درمان اجتماع مدار مصرف مواد، اختلال پیچیدهای در کلیت فرد است که الگوهای رفتاری و فکری خود تهدیدکننده و خود مخرب، آشفتگی در سبک زندگی و عملکرد فرد را آشکار میسازد با وجودی که اثرات ژنتیکی، فیزیولوژیکی شیمیایی مواد شناختهشده است؛ اما از این دیدگاه خود فرد باید مسئولیت اولیه اختلال و بهبودش را بپذیرد و لذا اعتیاد یک علامت است نه جوهر و اصل اختلال. به عبارت دیگر، اختلال استعمال مواد از مصرفکنندگان مواد جدا نیست و آشفتگیها و کنشهای نامناسب افرادی که وارد درمان میشوند، نمایانگر اختلال اساسیتری در کل شخصیت آنهاست (دی لئون، ترجمه ابراهیمی ۱۳۸۱).
۲-۵-۴- دیدگاه درمان اجتماع مدار در مورد فرد معتاد
از این نگرش، هسته اصلی اختلال اعتیاد، فرد است که به عنوان یک موجود اجتماعی و روانشناختی به آن نگریسته میشود اینکه افراد چگونه رفتار میکنند، هیجاناتشان را کنترل میکنند، با دیگران تعامل و ارتباط برقرار میکنند و اینکه چگونه خودشان و دنیا را درک و تجربه میکنند، مصرفکنندگان مواد اگرچه ازنظر ویژگیهای شناختی، رفتاری، عاطفی، اجتماعی، بین فردی و … که از منابع زیستی روانی، اجتماعی ناشی میشود متفاوت هستند ولی غالب آن ها ویژگیهای گوناگون شناختی را همراه با مشکلات مصرف و سبک زندگی نشان می دهند این ویژگیها به صورت عمده عبارتاند از فقدان آگاهی، مشکل در تصمیمگیری و حل مسئله میشود اینکه افراد چگونه رفتار میکنند، هیجاناتشان را کنترل میکنند، با دیگران تعامل و ارتباط برقرار میکنند و اینکه چگونه خودشان و دنیا را درک و تجربه میکنند، مصرفکنندگان مواد اگرچه ازنظر ویژگیهای شناختی، رفتاری، عاطفی، اجتماعی، بین فردی و … که از منابع زیستی روانی، اجتماعی ناشی می شودمتفاوت هستند ولی غالب آن ها ویژگیهای گوناگون شناختی را همراه با مشکلات مصرف و سبک زندگی نشان میدهند این ویژگیها به صورت عمده عبارتاند از فقدان آگاهی، مشکل در تصمیمگیری و حل مسئله، قضاوت پایین، فقدان مهارتهای حل مسئله و مهارتهای اجتماعی، آموزشی، شغلی و بین فردی و بعضاً ناتوانی در یادگیری (کلینکه، ترجمه محمدخانی، ۱۳۸۸).
۲-۵-۵- دیدگاه درمان اجتماع مدار به بهبودی و زندگی سالم